1. Their blood is filled with improbity, their face are ferocious.
[ترجمه گوگل]خونشان پر از ناشایستگی است، صورتشان درنده است
[ترجمه ترگمان]خون آن ها پر از improbity است و صورت آن ها درنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خون آن ها پر از improbity است و صورت آن ها درنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There's no improbity force from witch and rabbi either.
[ترجمه گوگل]هیچ نیروی ناشایستی از سوی جادوگر و خاخام نیز وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ نیروی improbity از جادوگر و خاخام وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ نیروی improbity از جادوگر و خاخام وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Advocate help others a just cause, dare improbity.
[ترجمه گوگل]حمایت از کمک به دیگران به یک دلیل عادلانه، جرأت ناشایست
[ترجمه ترگمان]باید به بقیه کمک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید به بقیه کمک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The movies perform a wonderful travel such as light to dark and justice to improbity.
[ترجمه گوگل]فیلمها سفری شگفتانگیز مانند نور به تاریکی و عدالت به ناهنجاری را انجام میدهند
[ترجمه ترگمان]این فیلم ها سفره ای فوق العاده ای مانند نور به تاریکی و عدالت را به improbity انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فیلم ها سفره ای فوق العاده ای مانند نور به تاریکی و عدالت را به improbity انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The game introduce: So PL MM, really would not like to believe she is the improbity angel.
[ترجمه گوگل]معرفی بازی: بنابراین PL MM، واقعاً دوست ندارد باور کند که او فرشته ناشایست است
[ترجمه ترگمان]بازی معرفی می شود: پس PL میلی متر، واقعا دوست ندارم باور کنم که او فرشته improbity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازی معرفی می شود: پس PL میلی متر، واقعا دوست ندارم باور کنم که او فرشته improbity است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Among the Bouyei communities of the western area, it is considered sacred and red silk tied on its ears, to suppress improbity.
[ترجمه گوگل]در میان جوامع بویایی ناحیه غرب، آن را مقدس می دانند و ابریشم سرخ را برای سرکوب ناشایست بر گوش هایش بسته اند
[ترجمه ترگمان]در میان جوامع Bouyei در غرب، این ماده به عنوان ابریشم مقدس و قرمز شناخته می شود تا improbity را سرکوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در میان جوامع Bouyei در غرب، این ماده به عنوان ابریشم مقدس و قرمز شناخته می شود تا improbity را سرکوب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید