imprinting

/ˌɪmˈprɪntɪŋ//ɪmˈprɪntɪŋ/

(روان شناسی - به ویژه در تربیت حیوانات جوان) نقش پذیری، نقش گذاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: in animal and human behavior, a period of rapid learning early in life that established permanent connections with other beings or objects, and thus determines certain patterns of behavior.

جمله های نمونه

1. Imprinting and cell differentiation both involve the closing down of genes but the mechanisms are evidently distinct.
[ترجمه گوگل]چاپ و تمایز سلولی هر دو شامل بسته شدن ژن ها می شود، اما مکانیسم ها به وضوح متمایز هستند
[ترجمه ترگمان]تمایز سلولی و سلولی هر دو شامل بسته شدن ژن ها هستند، اما این مکانیزم ها به وضوح متمایز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Among other things, imprinting is known to take place during gamete formation, whereas differentiation takes place in the early embryo.
[ترجمه گوگل]در میان چیزهای دیگر، نشان دادن در طول تشکیل گامت انجام می شود، در حالی که تمایز در جنین اولیه انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در بین چیزهای دیگر، نشانه گذاری مشهور است که در طول تشکیل gamete رخ می دهد، در حالی که تمایز در جنین اولیه رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The net effect of superimposing habituation on imprinting would be to displace the preference away from the familiar.
[ترجمه گوگل]اثر خالص قرار دادن عادت روی چاپ کردن، جابجایی ترجیح از چیزهای آشنا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تاثیر خالص افزودن به خو بن در نشانه گذاری، ترجیح می دهد که ترجیح داده شده از حالت آشنا را جابجا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Thus results from passive avoidance and imprinting might begin to converge, which should be good news for both labs.
[ترجمه گوگل]بنابراین نتایج حاصل از اجتناب غیرفعال و چاپ ممکن است شروع به همگرایی کنند، که باید خبر خوبی برای هر دو آزمایشگاه باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نتایج از اجتناب منفعل و نشانه گذاری شروع به همگرا شدن می کنند، که باید برای هردو آزمایشگاه اخبار خوبی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Duncan read through the list, imprinting the information into his memory.
[ترجمه گوگل]دانکن فهرست را خواند و اطلاعات را در حافظه خود ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]دانکن با خواندن این فهرست، اطلاعات را در حافظه او مورد بررسی قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Create brand awareness and visibility by embedding and imprinting your brand logo into the video.
[ترجمه گوگل]با جاسازی و چاپ لوگوی برند خود در ویدیو، آگاهی و دیده شدن برند را ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]آگاهی و قابلیت دید برند را با تعبیه شدن و نشانه گذاری آرم تجاری خود در ویدئو ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Single color and design imprinting for company logo and personal greetings is available.
[ترجمه گوگل]چاپ تک رنگ و طرح برای لوگوی شرکت و تبریک شخصی موجود است
[ترجمه ترگمان]تک رنگی و نشانه گذاری طراحی برای نشان شرکت و احوال پرسی شخصی موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. MTGSAM was used in gametic imprinting effect analysis of two traits for Matou goats:body weight and litter size.
[ترجمه گوگل]از MTGSAM در تجزیه و تحلیل اثر گامتیکی دو صفت برای بزهای ماتو استفاده شد: وزن بدن و اندازه بستر
[ترجمه ترگمان]MTGSAM در آنالیز تاثیر شرطی دو ویژگی برای بزه ای Matou مورد استفاده قرار گرفت: وزن بدن و اندازه زباله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet about one person in 10 has no imprinting at the IGF 2 gene.
[ترجمه گوگل]با این حال از هر 10 نفر یک نفر هیچ اثری در ژن IGF 2 ندارد
[ترجمه ترگمان]با این حال در حدود یک نفر در ۱۰ ژن no در ژن IGF ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Abnormal imprinting effects are associated with clinical disorders of overgrowth, undergrowth, mental retardation, or behavior abnormalities.
[ترجمه گوگل]اثرات غیرطبیعی چاپ با اختلالات بالینی رشد بیش از حد، کم‌رشدگی، عقب ماندگی ذهنی یا ناهنجاری‌های رفتاری مرتبط است
[ترجمه ترگمان]اثرات imprinting غیر نرمال با اختلالات بالینی of، undergrowth، عقب ماندگی ذهنی، یا اختلالات رفتاری در ارتباط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It'seems likely that imprinting is an extreme case of conditioning.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که چاپ کردن یک مورد شدید شرطی‌سازی است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نشانه گذاری (نشانه گذاری)یک مورد شدید از تهویه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective: To study the imprinting status of H19 in oligospermia and asthenospermia and to investigate the correlation between H19 and spermatogenesiss disturbance.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه وضعیت چاپ H19 در الیگواسپرمی و آستنواسپرمی و بررسی ارتباط بین H19 و اختلال اسپرم‌زایی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه وضعیت نشانه گذاری of در oligospermia و asthenospermia و بررسی همبستگی بین اختلالات H۱۹ و spermatogenesiss
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During this period the mechanism of imprinting is initiated.
[ترجمه گوگل]در این دوره مکانیسم چاپ آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]در طول این مدت، مکانیسم نشانه گذاری شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Genomic imprinting effect could be a mechanism contributing to the inheritance of osteoporosis.
[ترجمه گوگل]اثر چاپ ژنومی می تواند مکانیسمی باشد که به ارث بردن پوکی استخوان کمک می کند
[ترجمه ترگمان]اثر imprinting Genomic می تواند مکانیزمی باشد که به وراثت از پوکی استخوان کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] نقش پذیری. این اصطلاح به یادگیری زودرس، سریع، اختصاصی و مستمری اطلاق می شود، که خصوصاً در پرندگان دیده می شود، و بوسیله آن حیوان نوزاد به مادر خود، و به طور کلی، به همنوعان خود وابستگی پیدا می کند. این پدیده در سال 1935 بوسیله کنراد لورنتس توصیف شد، زمانی که وی مشاهده نمود جوجه غاز ها پس از بیرون آمدن از تخم، وقتی او را قبل از والدین خود مشاهده کردند، نسبت به او واکنشی نظیر واکنش بچه به مادرش نشان دادند. لورنتس نتیجه گیری نمود که شناخت انواع در نخستین مرحله رویارویی، پس از بیرون آمدن از تخم در سلسله اعصاب نقش می بندد.

انگلیسی به انگلیسی

• process by which a permanent bond is created between a young animal or human and the objects and beings which surround it (psychology)

پیشنهاد کاربران

نقش حک شده روی سطحی
As a noun, it refers to a rapid learning process that takes place early in the life of a social animal ( such as a goose ) and establishes a behavior pattern ( such as recognition of and attraction to its own kind or a substitute )
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان یک اسم، به یک فرآیند یادگیری سریع اشاره دارد که در اوایل زندگی یک حیوان اجتماعی ( مانند غاز ) اتفاق می افتد و یک الگوی رفتاری را ایجاد می کند ( مانند شناخت و جذب نوع خود یا یک جایگزین ) .
** نقش پذیری شکل خاصی از یادگیری است که در دوره مشخصی از زندگی یک جانور یا انسان رخ می دهد و ارتباط تنگاتنگی با رفتار غریزی دارد.

منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/imprinting• https://en.wikipedia.org/wiki/Imprinting_(psychology)
رونویسی ( زیست شناسی )
( زیست شناسی )
نشان گذاری

بپرس