impressionist

/ˌɪmˈpreʃənəst//ɪmˈpreʃənɪst/

(نقاش - نویسنده - موسیقی نگار) امپرسیونیست، برداشت گرای، (بازیگر) مقلد، تقلید درآور، تقلید درآور برداشتگرایانه، برداشتگرانه

جمله های نمونه

1. She affiliated herself with the Impressionist school of painting.
[ترجمه گوگل]او به مکتب نقاشی امپرسیونیستی پیوست
[ترجمه ترگمان]او خودش را با تابلوی نقاشی Impressionist نقاشی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Braque acknowledged his debt to Impressionist painting.
[ترجمه گوگل]براک به بدهی خود به نقاشی امپرسیونیستی اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]\"براک\" بدهی خود را به نقاشی امپرسیونیست ها تصدیق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is usually labelled an Impressionist.
[ترجمه گوگل]معمولا به او برچسب امپرسیونیست می گویند
[ترجمه ترگمان]او معمولا به an معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Topping the bill will be comedy impressionist Al Meechie.
[ترجمه گوگل]در صدر این لایحه، کمدی امپرسیونیست آل میچی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در راس این لایحه کمدی impressionist Al خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Saez is a gifted impressionist, conjuring a flickering illusion of other places and cultures.
[ترجمه گوگل]سائز امپرسیونیست با استعدادی است که توهم سوسوزن مکان ها و فرهنگ های دیگر را القا می کند
[ترجمه ترگمان]Saez از impressionist با استعداد استفاده می کنند و از جاه ای دیگر و از جاه ای دیگر کشت و کشت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is no denying the influence of the Impressionist school in his painting.
[ترجمه گوگل]تأثیر مکتب امپرسیونیستی در نقاشی او قابل انکار نیست
[ترجمه ترگمان]اثری از نفوذ مکتب Impressionist در نقاشی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their styles range from literal oils to more impressionist mixed media works.
[ترجمه گوگل]سبک‌های آن‌ها از روغن‌های واقعی گرفته تا آثار ترکیبی امپرسیونیستی بیشتر است
[ترجمه ترگمان]سبک آن ها از روغن های literal تا more و کاره ای رسانه ای مخلوط شده متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The superstitious 35-year-old singer and impressionist was remanded on bail in his absence charged with affray.
[ترجمه گوگل]این خواننده خرافاتی و امپرسیونیست 35 ساله در غیاب وی به اتهام اختلاس با قرار وثیقه بازداشت شد
[ترجمه ترگمان]این خواننده ۳۵ ساله خرافاتی و impressionist در غیاب او به قید وثیقه به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He expressed modest optimism about the Impressionist market and felt that some new collectors were emerging.
[ترجمه گوگل]او نسبت به بازار امپرسیونیسم ابراز خوش بینی متوسطی کرد و احساس کرد که تعدادی کلکسیونر جدید در حال ظهور هستند
[ترجمه ترگمان]او نسبت به بازار Impressionist خوش بین بود و احساس می کرد که تعدادی جمع کنندگان جدید در حال ظهور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They were impressionist paintings, glowing colours that swirled into form.
[ترجمه گوگل]آن‌ها نقاشی‌های امپرسیونیستی بودند، رنگ‌های درخشانی که به شکل می‌چرخند
[ترجمه ترگمان]آن ها تابلوهای نقاشی شده بودند و رنگ های درخشانی داشتند که به شکل فرم در می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In other ways, too, innovations peculiar to Impressionist painting closely approximate to the characteristics of snapshot photographs.
[ترجمه گوگل]از جهات دیگر نیز، نوآوری‌های خاص نقاشی امپرسیونیستی به ویژگی‌های عکس‌های فوری نزدیک است
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، نوآوری های peculiar که به نقاشی Impressionist شباهت داشتند تقریبا به ویژگی های عکس های فوری شباهت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The stuff of impressionist painting had been the fleeting glimpse of Ia vie moderne rather than the solid statue.
[ترجمه گوگل]مواد نقاشی امپرسیونیستی به جای مجسمه جامد، نگاه اجمالی Ia vie moderne بود
[ترجمه ترگمان]تصویری که از آثار هنری نقاشی شده بود، تنها یک نظر زودگذر بود که نسبت به یک مجسمه کامل وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was first seen publicly in the sixth Impressionist Exhibition in 188 when its astonishing realism shocked many contemporary critics.
[ترجمه گوگل]این اولین بار در ششمین نمایشگاه امپرسیونیست در سال 188 به طور عمومی دیده شد، زمانی که واقع گرایی شگفت انگیز آن بسیاری از منتقدان معاصر را شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]این اولین بار در نمایشگاه امپرسیونیست ها در ۱۸۸ دیده شد که واقع گرایی حیرت آور آن بسیاری از منتقدان معاصر را شوکه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These include amazing collections of impressionist and post-impressionist art arranged chronologically .
[ترجمه گوگل]اینها شامل مجموعه‌های شگفت‌انگیز هنر امپرسیونیستی و پست امپرسیونیستی است که به ترتیب زمانی مرتب شده‌اند
[ترجمه ترگمان]اینها شامل مجموعه های شگفت انگیزی از هنر impressionist و هنر پس از impressionist هستند که به ترتیب برنامه ریزی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to impressionism; characteristic of impressionism
artist which belongs to the impressionist school (artistic movement originating in the late 19th century which attempted to reproduce the effect of light on objects using short quick brush strokes)
an impressionist was an artist who painted in the style of impressionism. count noun here but can also be used as an adjective. e.g. the farm is like an impressionist painting, splashed with colour in the early morning light.
an impressionist is a person who entertains by means of funny imitations of people's behaviour and ways of talking, usually of well-known people.

پیشنهاد کاربران

Impressionist painting: نقاشی امپرسیونیستی
تأثّرگرا، نقاد ذوقی

بپرس