1. a highly impressionable young man
مرد جوانی که بسیار تاءثیرپذیر است
2. the human nature is impressionable
خوپذیر است نفس انسانی
3. He is in a highly impressionable state.
 [ترجمه گوگل]او در وضعیت بسیار تاثیرگذاری قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]او در وضعیت بسیار حساس قرار دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The law is intended to protect young and impressionable viewers.
 [ترجمه گوگل]این قانون برای محافظت از بینندگان جوان و تأثیرپذیر در نظر گرفته شده است 
[ترجمه ترگمان]این قانون در نظر دارد تا از بینندگان جوان و تاثیرپذیر حفاظت کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. He's at that impressionable age when he's very easily led by other children.
 [ترجمه گوگل]او در آن سن تاثیرگذاری قرار دارد که به راحتی توسط بچه های دیگر هدایت می شود 
[ترجمه ترگمان]او در آن عصر تاثیر پذیر زمانی است که به راحتی توسط بچه های دیگر رهبری می شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. The child is at an impressionable age.
 [ترجمه گوگل]کودک در سن تاثیرگذاری قرار دارد 
[ترجمه ترگمان]کودک در سن تاثیر پذیری است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. Whether these rumours reached his impressionable ears as a child must also be doubted.
 [ترجمه گوگل]اینکه آیا این شایعات به گوش تأثیرپذیر او در کودکی رسیده است یا خیر، باید شک کرد 
[ترجمه ترگمان]این که آیا این شایعات به گوش اثر پذیر او رسیده است یا نه، به عنوان یک کودک نیز باید مورد تردید قرار گیرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Iain, like any impressionable adolescent, was always going to find the bad sister more exciting.
 [ترجمه گوگل]ایین، مانند هر نوجوان تأثیرپذیر، همیشه خواهر بد را هیجانانگیزتر میدانست 
[ترجمه ترگمان]ایان، مانند هر بزرگ سال تاثیر پذیر، همیشه می خواست خواهر بد را هیجان انگیزتر کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Unfortunately, the show's message to millions of impressionable teens is that it's OK to take drugs.
 [ترجمه گوگل]متأسفانه، پیام نمایش به میلیونها نوجوان تأثیرپذیر این است که مصرف مواد خوب است 
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، پیام این برنامه به میلیون ها نوجوان تاثیر پذیر این است که مصرف مواد مخدر خوب است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. You-you impressionable teenager with a crush on the football captain and anxiety about your own masculinity-you just might be a born homosexual.
 [ترجمه گوگل]شما - شما نوجوان تأثیرپذیری که کاپیتان فوتبال را دوست دارید و نگران مردانگی خود هستید - ممکن است یک همجنس زاده متولد شده باشید 
[ترجمه ترگمان]تو یه نوجوان احساساتی با عشقی که نسبت به مردانگی خودت داری و نگرانی نسبت به مردانگی خودت داری - فقط ممکنه یه همجنس باز متولد شده باشی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Berenice had been an impressionable child.
12. You are impressionable like the Emperor.
 [ترجمه گوگل]شما مانند امپراطور تأثیرپذیر هستید 
[ترجمه ترگمان]شما مانند امپراطور تحت تاثیر قرار گرفته اید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Those rituals begin to desensitize the very impressionable and afraid youth to what it's like to be in the Lord's Resistance Army.
 [ترجمه گوگل]این آیینها شروع به بیحساسیت کردن جوانان بسیار تأثیرپذیر و ترسناک نسبت به اینکه در ارتش مقاومت خداوند چگونه است، میکنند 
[ترجمه ترگمان]این مراسم به تدریج تاثیر بسیار تاثیر پذیر و هراس انگیزی را نسبت به آنچه که در ارتش مقاومت خداوند وجود دارد، آغاز می کنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. The impressionable peasant leads a larger, fuller, more dramatic life than the pachydermatous king.
 [ترجمه گوگل]دهقان تأثیرپذیر زندگی بزرگتر، کاملتر و دراماتیک تری نسبت به پادشاه پاکیدرماتوز دارد 
[ترجمه ترگمان]این روستایی تاثیر پذیر، زندگی پر fuller و fuller از پادشاه pachydermatous را رهبری می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید