impregnable

/ˌɪmˈpreɡnəbl̩//ɪmˈpreɡnəbl̩/

معنی: غیر قابل تسخیر، رسوخ ناپذیر
معانی دیگر: تسخیر ناپذیر، رویین تن، آسیب ناپذیر، آبستن کردنی یا شدنی، گشن پذیر، بارور شدنی، رسو  ناپذیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: impregnably (adv.), impregnability (n.)
(1) تعریف: able to withstand any attack, as a fortress.
مترادف: indestructible, inviolable, invulnerable, tenable, unassailable
متضاد: vulnerable
مشابه: imperishable, insurmountable, invincible, secure, solid, staunch, unconquerable

- The highly fortified castle was thought to be impregnable.
[ترجمه گوگل] تصور می شد که قلعه بسیار مستحکم غیرقابل تسخیر باشد
[ترجمه ترگمان] این قلعه مستحکم و مستحکم عقیده داشت که دژ تسخیر ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: absolutely secure, as a point or position in a debate.
مترادف: incontestable, indisputable, invulnerable, irrefutable, unconquerable
متضاد: shaky, vulnerable
مشابه: absolute, certain, indomitable, invincible, undeniable, unquestionable
صفت ( adjective )
• : تعریف: capable of being impregnated or fertilized, as an egg.
مشابه: fertile

جمله های نمونه

1. an impregnable argument
استدلال محکم

2. an impregnable belief
اعتقاد تزلزل ناپذیر

3. an impregnable fortress
دژ تسخیر ناپذیر

4. the enemy's defensive lines were impregnable
خطوط دفاعی دشمن عبور ناپذیر بود.

5. The lofty walls of the castle seemed impregnable.
[ترجمه گوگل]دیوارهای بلند قلعه تسخیرناپذیر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]دیواره ای بلند قلعه تسخیر ناپذیر به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The team built up an impregnable 5-1 lead.
[ترجمه گوگل]این تیم برتری تسخیرناپذیر 5-1 را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این تیم یک پیشتازی ۵ - ۱ غیرقابل تسخیر را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Surrey have been building up an impregnable lead in this season's County Championship.
[ترجمه گوگل]ساری در مسابقات قهرمانی کانتی این فصل یک برتری تسخیرناپذیر ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]در مسابقات قهرمانی این فصل، ساری یک رهبری غیرقابل تسخیر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Bundesbank's seemingly impregnable position has begun to weaken.
[ترجمه گوگل]موقعیت به ظاهر تسخیرناپذیر بوندسبانک شروع به تضعیف کرده است
[ترجمه ترگمان]وضعیت ظاهرا تسخیر ناپذیر Bundesbank شروع به ضعیف شدن کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They will establish impregnable fortresses.
[ترجمه گوگل]آنها دژهای تسخیر ناپذیری برپا خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]دژ تسخیر ناپذیری خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a working theory this is impregnable, whether considered sceptically or superstitiously.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تئوری کار، این غیرقابل تسخیر است، چه با شک و چه خرافاتی در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نظریه کار، این غیرقابل تسخیر است، چه به عنوان sceptically و یا superstitiously درنظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It must be impregnable, especially if attacked by the adherents of those long established religious beliefs that confer privileges.
[ترجمه گوگل]باید تسخیر ناپذیر باشد، به خصوص اگر مورد حمله پیروان آن باورهای مذهبی دیرینه ای قرار گیرد که امتیازاتی را اعطا می کنند
[ترجمه ترگمان]این امر باید غیرقابل تسخیر باشد، به خصوص اگر توسط پیروان آن اعتقادات مذهبی که مدت هاست مورد حمله قرار می گیرند، مورد حمله قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Confederates considered the works impregnable, but they did not depend solely upon them.
[ترجمه گوگل]کنفدراسیون ها این آثار را تسخیرناپذیر می دانستند، اما آنها تنها به آنها وابسته نبودند
[ترجمه ترگمان]ارتش کنفدراسیون شهر را غیرقابل تسخیر می داند، اما آن ها فقط به آن ها وابسته نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The case Starr builds must be as impregnable as Fort Knox.
[ترجمه گوگل]کیس ساخته شده از Starr باید به اندازه فورت ناکس تسخیرناپذیر باشد
[ترجمه ترگمان]پرونده ای که ساخته شده است باید به اندازه \"فورت ناکس\" غیرقابل تسخیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The great and impregnable fortress is accessible by means of four highways built on lofty viaducts.
[ترجمه گوگل]دژ بزرگ و تسخیرناپذیر از طریق چهار بزرگراه ساخته شده بر روی پل های رفیع قابل دسترسی است
[ترجمه ترگمان]قلعه ای عظیم و نفوذناپذیر به وسیله چهار بزرگراه ساخته شده بر روی viaducts مرتفع قابل دسترسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Fortify thyself with contentment: that is an impregnable stronghold. Epictetus
[ترجمه گوگل]خود را با قناعت تقویت کن که دژی است تسخیرناپذیر Epictetus
[ترجمه ترگمان]خود را با خرسندی تصدیق کن: این یک دژ غیرقابل تسخیر است Epictetus
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Grant was still mired in the mud before impregnable Vicksburg.
[ترجمه گوگل]گرانت قبل از ویکزبورگ تسخیرناپذیر هنوز در گل فرو رفته بود
[ترجمه ترگمان]گرنت هنوز در گل ولای پیش از Vicksburg impregnable فرورفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. And Andrus would be untouched, impregnable behind his rigid simplicities.
[ترجمه گوگل]و آندروس دست نخورده و غیرقابل تسخیر در پشت سادگی های سفت و سخت او خواهد بود
[ترجمه ترگمان]و Andrus، بی آن که چیزی ببیند، در پشت simplicities خشک و خشک او دست نخورده باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غیر قابل تسخیر (صفت)
impregnable

رسوخ ناپذیر (صفت)
impregnable

انگلیسی به انگلیسی

• invulnerable, able to resist an attack; indisputable, incontestable, unbeatable; fertilizable, able to be impregnated
something that is impregnable is so strong or solid that it cannot be broken into.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Unable to be captured or broken into 🏰
🔍 مترادف: Invulnerable
✅ مثال: The castle was considered impregnable due to its strong defenses
( موضوع، بحث، باور و … ) محکم
مثلا :
an impregnable belief
an impregnable argument
آقای حسینی و زاهد پور
اصلا ربطی به کلمه pregnant نداره!
اصل این کلمه از فرانسه قدیمه
از کلمه
imprenable به معنی
'impossible to capture' ریشه اش از کلمه فرانسوی
, prendre به معنی
'to take هست
جناب زاهدپور، فعل Impregnate به معنای باردارکردن یا بارورکردن و صفت Pregnable به معنی نفوذپذیر یا رسوخ پذیر است. در جمله زیر، همان طور که فرمودید، معنی Pregnant هم کنار Impregnate کاملاً واضح است:
You impregnate someone, then she becomes pregnant
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی را باردار می کنید، بنابراین آبستن می شود.
They tried to penetrate the castle, but it was impregnable
کوشیدند به قلعه نفوذ کنند، اما نفوذناپذیر بود.
در نهایت به عقیده بنده هم حق با شماست، هرچند ریشه یابی رو صحیح انجام ندادید که پیش از این سعی کردم دلیلش رو خدمت تون عرض کنم.

unable to be captured
دست نیافتی ( با زور توسط دشمن! )
تصرف نشدنی
غیر قابل تصرف
عزیزان اگه کسی میدونه جوابمو بده : pregnable از همون pregnant یعنی باردار و حامله گرفته شده و از اونجا که pregnable صفت هستش به معنای قابل حامله شدن و قابل آبستنی هست میتونید تو همین دیکشنری هم سرچش کنین
...
[مشاهده متن کامل]
، حالا مسئله اینه که im پسوند منفی سازه مثلا mortal یعنی فانی و پایان پذیر و immortal یعنی ابدی و پایان ناپذیر ، حالا طبق قاعده اگه خواسته باشیم پیش بریم وقتی pregnable به معنای قابل آبستن و حامله شدن هستش پس وقتی im قبلش میاد باید به معنای غیر قابل آبستن و حامله شدن باشه چون وقتی به معانی دیگه ی Impregnable هم نگاه میکنیم میبینیم به معنای غیر قابل نفوذ و رسوخ ناپذیره ، پس چطور توی این دیکشنری معنای Impregnable رو هم نوشته قابل آبستن شدن چند بارم نوشته

بپرس