impoundment


زیست شناسى : ابگیرى

جمله های نمونه

1. After the impoundment of Xiaolangdi Reservoir, the water of small coal mines threatened Xin an Coal Mine.
[ترجمه گوگل]پس از توقیف مخزن Xiaolangdi، آب معادن کوچک زغال سنگ، معدن زغال سنگ شین را تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]پس از توقیف ذخیره Xiaolangdi، آب معادن زغال سنگ کوچک تهدید کرد که ژین بیکوف معدن زغال سنگ را تهدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Earthquakes induced by engineering activities as reservoir impoundment, fluid withdrawal and injection and mining have been found and have caused losses of life and property in China.
[ترجمه گوگل]زمین لرزه های ناشی از فعالیت های مهندسی مانند انسداد مخزن، برداشت مایعات و تزریق و استخراج معادن پیدا شده و باعث خسارات جانی و مالی در چین شده است
[ترجمه ترگمان]زمین لرزه های ناشی از فعالیت های مهندسی به عنوان ذخایر قطعی، تخلیه سیال و تزریق و استخراج معدن در چین پیدا شده است و باعث خسارت های جانی و زندگی در چین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. According to the monitoring data and taking the impoundment of Three Gorges reservoir into account, the 1-juoshitan landslide was under unstable state.
[ترجمه گوگل]بر اساس داده های پایش و با در نظر گرفتن آبگیری مخزن سه دره، زمین لغزش 1 جوشیتان در وضعیت ناپایدار قرار داشت
[ترجمه ترگمان]با توجه به داده های نظارتی و گرفتن توقیف impoundment از این دو دره در نظر گرفته شد، زمین لغزش ۱ - juoshitan تحت شرایط ناپایدار قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Remote Sensing Imagings before and after the Impoundment of the Three Gorges Reservoir (Initial Water Level 135 Meters above the Wusong Reference Point at Yangtze River's Estuary).
[ترجمه گوگل]تصاویر سنجش از دور قبل و بعد از انسداد مخزن سه دره (سطح آب اولیه 135 متر بالاتر از نقطه مرجع ووسانگ در مصب رودخانه یانگ تسه)
[ترجمه ترگمان]سنجش از راه دور قبل و بعد از the مخزن سه دره (سطح آب اولیه ۱۳۵ Meters بالای نقطه مرجع Wusong در Estuary رود یانگ تسه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After water impoundment, the safely and efficiency of the reservoir are determined by reservoir leakage and permeative stability.
[ترجمه گوگل]پس از آبگیری، ایمن بودن و کارایی مخزن با نشت مخزن و پایداری نفوذی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]پس از impoundment آب، امنیت و کارایی مخزن با نشت ذخایر و پایداری permeative تعیین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With the completion and impoundment of the Three Gorges Reservoir, there would be enormous water body and dramatic changes in water level.
[ترجمه گوگل]با تکمیل و انسداد مخزن سه دره، حجم آب عظیم و تغییرات چشمگیری در سطح آب رخ خواهد داد
[ترجمه ترگمان]با تکمیل و توقیف \"Gorges\"، بدنه عظیم آب و تغییرات چشمگیر در سطح آب وجود خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The reservoir impoundment will change the geologic environment and bring about environment problem.
[ترجمه گوگل]آبگیری مخزن محیط زمین شناسی را تغییر داده و مشکلات زیست محیطی را به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]تاخیر مخزن موجب تغییر محیط زمین شناسی و ایجاد مشکل محیط زیست خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the impoundment of Xiaolangdi Reservoir, the water of small coal mines threatened an Coal Mine.
[ترجمه گوگل]پس از توقیف مخزن Xiaolangdi، آب معادن کوچک زغال سنگ یک معدن زغال سنگ را تهدید کرد
[ترجمه ترگمان]پس از توقیف ذخیره Xiaolangdi، آب معادن زغال سنگ کوچک معدن زغال سنگ را تهدید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The stress and deformation of the dam and the concrete face slabs during construction and impoundment periods were presented in this paper.
[ترجمه گوگل]تنش و تغییر شکل سد و صفحات بتنی در طول دوره های ساخت و ساز و آبگیری در این مقاله ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]تنش و تغییر شکل سد و بتون در طول مراحل ساخت وساز و توقیف در این مقاله ارایه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the simulation, thermal and mechanical properties, concrete construction, pipe cooling, temperature variation of environment. crown filling and water impoundment orders are considered.
[ترجمه گوگل]در شبیه سازی، خواص حرارتی و مکانیکی، ساخت بتن، خنک کننده لوله، تغییرات دمایی محیط سفارشات پر کردن تاج و آبگیری در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]در شبیه سازی، خواص مکانیکی و مکانیکی، ساخت بتون، خنک سازی لوله، تغییر دما، تغییر دما پر کردن تاج و orders های آب نیز در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The kinds and the characters of concentration of Fenggang county are stated, the computational method of impoundment engineering volume and catchment area of a family for 4 people is given.
[ترجمه گوگل]انواع و ویژگی های غلظت شهرستان فنگانگ بیان شده است، روش محاسباتی حجم مهندسی آبگیری و حوضه آبریز یک خانواده برای 4 نفر آورده شده است
[ترجمه ترگمان]انواع و ویژگی های تراکم بخش Fenggang بیان شده است، روش محاسباتی of حجم مهندسی و مساحت حوضه آبریز یک خانواده برای ۴ نفر داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seepage is found at downstream dam surface and inside corridor after RCC dam impoundment at a power station.
[ترجمه گوگل]نشت در سطح سد پایین دست و داخل راهرو پس از آبگیری سد RCC در یک نیروگاه مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]Seepage در سطح سد پایین دست و در داخل راهرو بعد از توقیف سد RCC در یک ایستگاه برق یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A series of issues of environmental engineering geology will be brought about in impoundment of Xiaolangdireservoir that will break the natural balance state in the area.
[ترجمه گوگل]یک سری مسائل از زمین شناسی مهندسی محیط زیست در محاصره مخزن Xiaolangdire به وجود خواهد آمد که حالت تعادل طبیعی در منطقه را به هم می زند
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از مسائل زمین شناسی مهندسی محیط زیست در توقیف Xiaolangdireservoir که وضعیت تعادل طبیعی در منطقه را بشکند به وجود خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A magnitude- 3 quake in India in 1967 that killed 200 people was caused by impoundment behind the country's Koyna Dam.
[ترجمه گوگل]زمین لرزه 3 ریشتری در هند در سال 1967 که منجر به کشته شدن 200 نفر شد، به دلیل آبگیری در پشت سد کوینا در این کشور رخ داد
[ترجمه ترگمان]زلزله ۳ ریشتری در هند در سال ۱۹۶۷ که منجر به کشته شدن ۲۰۰ نفر شد، توسط impoundment از سد Koyna کشور به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آبگیری
[آب و خاک] چالاب، استخر

انگلیسی به انگلیسی

• incarceration, confinement; confiscation, seizure

پیشنهاد کاربران

بپرس