1. These are biographers who are imposingly erudite but never pedantic.
[ترجمه گوگل]اینها زندگینامهنویسانی هستند که بهطور حیرتانگیز فرهیختهاند، اما هیچوقت اهل مطالعه نیستند
[ترجمه ترگمان]این ها شرح حال نویسان هستند که imposingly، اما هرگز فضل فروشی نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ها شرح حال نویسان هستند که imposingly، اما هرگز فضل فروشی نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Only Faust, unstintingly and imposingly sung by Thomas Hampson, is required to relate to the audience.
[ترجمه گوگل]فقط فاوست که توماس همپسون آن را بیدریغ و با ابهت خوانده است، باید با مخاطب ارتباط برقرار کند
[ترجمه ترگمان]تنها فاوست، unstintingly و imposingly که توسط توماس Hampson خوانده می شود، برای ارتباط با مخاطب لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها فاوست، unstintingly و imposingly که توسط توماس Hampson خوانده می شود، برای ارتباط با مخاطب لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The mansion presents itself imposingly, with its unique form, novel structure and luxuries mettle, a construction style of 21st century.
[ترجمه گوگل]این عمارت با فرم منحصربفرد، ساختار بدیع و تجملات، سبک ساخت و ساز قرن بیست و یکم، خود را با ابهت نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این عمارت خودش را با شکل منحصر به فرد، ساختار جدید و luxuries، سبک ساخت قرن بیست و یکم معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این عمارت خودش را با شکل منحصر به فرد، ساختار جدید و luxuries، سبک ساخت قرن بیست و یکم معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Graceful five hills lie imposingly at the riverside, embellishing the boundless plain by the river and sea.
[ترجمه گوگل]پنج تپه زیبا به طرز چشمگیری در کنار رودخانه قرار دارند و دشت بی کران را در کنار رودخانه و دریا زینت می دهند
[ترجمه ترگمان]پنج تپه در کنار رودخانه در کنار رودخانه قرار داشت و دشت boundless را با رودخانه و دریا پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پنج تپه در کنار رودخانه در کنار رودخانه قرار داشت و دشت boundless را با رودخانه و دریا پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Many ethnic groups dare not anymore to show imposingly the self-difference from others', they only dress traditionally when they entertain the tourists.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اقوام دیگر جرأت نمی کنند تفاوت خود را با دیگران به طرز چشمگیری نشان دهند، آنها فقط زمانی که از گردشگران پذیرایی می کنند لباس سنتی می پوشند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروهه ای نژادی دیگر جرات نمی کنند تفاوت خود را از دیگران نشان دهند، تنها زمانی که توریست ها را سرگرم می کنند لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گروهه ای نژادی دیگر جرات نمی کنند تفاوت خود را از دیگران نشان دهند، تنها زمانی که توریست ها را سرگرم می کنند لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In current China, the new curriculum reform of elementary education is carrying on imposingly.
[ترجمه گوگل]در چین فعلی، اصلاح برنامه درسی جدید آموزش ابتدایی به طرز چشمگیری ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در چین کنونی، اصلاح برنامه درسی جدید آموزش ابتدایی در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در چین کنونی، اصلاح برنامه درسی جدید آموزش ابتدایی در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید