implying

پیشنهاد کاربران

این تصویر رو ایجاد میکند که. . . .
implying they offer superior results compared to older alternatives
این تصور را ایجاد می کنند که نتایج بهتری نسبت به گزینه های قدیمی تر ارائه می دهند.
حاکی از آن است که. . . .
مستلزم
تلویحا
اشاره داشتن
ادعاکردن
سر بسته، تو لفافه، . . .
مشعر بر
۱. اشاره کردن، تلویحاً گفتن، به طور ضمنی گفتن ( که ) ، به طور ضمنی فهماندن ( که )
۲. حاکی بودن از، اشاره داشتن بر، علامتِ . . . بودن، دالِّ برو . . . بودن، رساندن
۳. متضمّنِ . . . بودن، مستلزمِ . . . بودن
...
[مشاهده متن کامل]

Are you implying that. . . ?
منظورتان این است که. . . ؟ می خواهید بگویید که. . . ؟
فعل imply در انگلیسیِ رسمی بیانگرِ آن است که نویسنده یا گوینده، مطلبی را تلویحاً یا به طورِ ضمنی بیان کرده است
منبع: فرهنگ هزاره

دلالت

اشاره کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس