implementing
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
اعمال کردن/به کار بستن
سازماندهی
راه اندازی
پیاده سازی، پیاده کردن، اجرا
طرح ریزی
پیاده سازی
به اجراگذاشتن ( پروژه های بزرگ )
پیاده سازی، انجام، اعمال، به کارگیری، کاربست، کارگزاری
اجرا
فرآیند
پروسه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)