implemental


التی، افزاری، وسیله ای، وسیله ساز، وسیله دار

جمله های نمونه

1. Fourthly, is the productivity of harmonious development implemental, or harmonious?
[ترجمه گوگل]چهارم اینکه آیا بهره وری از توسعه هماهنگ اجرایی است یا هماهنگ؟
[ترجمه ترگمان]چهارم، بهره وری توسعه هماهنگ، یا هماهنگ است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Local implemental reinforcements by adopting bolts and shotcrete lining support are suggested in region of surrounding rock mass where tensile stresses appeared.
[ترجمه گوگل]آرماتورهای اجرایی محلی با استفاده از پیچ و مهره و پوشش پوشش شاتکریت در ناحیه توده سنگ اطراف که در آن تنش های کششی ظاهر می شود، پیشنهاد می شود
[ترجمه ترگمان]نیروهای تقویتی محلی با استفاده از پیچ ها و حمایت پوشش بتن پاشیده شده در منطقه از توده های سنگ اطراف که تنش های کششی به وجود می آیند، پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By all these, it has provided an implemental model for the general Key-Frame Animation Theory.
[ترجمه گوگل]با همه اینها، یک مدل اجرایی برای نظریه کلی انیمیشن فریم کلیدی ارائه کرده است
[ترجمه ترگمان]در تمامی این موارد، یک مدل implemental برای تیوری حالت کلی چارچوب کلی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Global houseboat and year of sale with implemental aquatic sports are already at present adjacent 40 billion dollar, exceeded merchantman is mixed year of sale of ocean annulus.
[ترجمه گوگل]خانه قایق جهانی و سال فروش با ورزش های آبی اجرایی در حال حاضر در مجاورت 40 میلیارد دلار است، تاجر بیش از سال فروش حلقوی اقیانوسی مخلوط شده است
[ترجمه ترگمان]houseboat جهانی و سال فروش با implemental ورزش های آبی در حال حاضر در حال حاضر با ۴۰ میلیارد دلار در حال حاضر می باشد که بیش از merchantman سال در معرض فروش این مرکز قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. ERP Systems as Implemental to Project Management in Management Change.
[ترجمه گوگل]سیستم های ERP به عنوان کاربردی برای مدیریت پروژه در تغییر مدیریت
[ترجمه ترگمان]سیستم های ERP به عنوان Implemental برای مدیریت پروژه در تغییر مدیریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The implemental means of NC cutting procession simulation are researched. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]ابزارهای اجرایی شبیه‌سازی روند برش NC مورد بررسی قرار گرفته‌اند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]روش های implemental برای شبیه سازی روند برش NC مورد تحقیق قرار گرفته اند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Water supply conduit and accessory, implemental connection is close, via connecting water the experiment does not have leakage.
[ترجمه گوگل]مجرای آبرسانی و لوازم جانبی، اتصال اجرایی نزدیک است، آزمایش از طریق آب اتصالی نشتی ندارد
[ترجمه ترگمان]مجرای تامین آب و لوازم جانبی، اتصال implemental نزدیک است، از طریق اتصال آب، این آزمایش نشتی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the implemental algorithms of large-scale boolean matrix is given, also time complexity and storage space of key are estimated. Meanwhile the algorithm is experimented on.
[ترجمه گوگل]و الگوریتم های پیاده سازی ماتریس بولی در مقیاس بزرگ داده شده است، همچنین پیچیدگی زمانی و فضای ذخیره سازی کلید برآورد شده است در همین حال الگوریتم بر روی آزمایش می شود
[ترجمه ترگمان]و الگوریتم های implemental از ماتریس بولی در مقیاس بزرگ داده می شود، همچنین پیچیدگی زمانی و فضای ذخیره سازی کلید تخمین زده می شود در این ضمن، الگوریتم مورد آزمایش قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. However, many owner often ignore a crucial question easily however in home outfit process, light tracheal path and implemental safety namely.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از صاحبان اغلب یک سوال مهم را به راحتی نادیده می گیرند، اما در فرآیند لباس خانه، مسیر نوری نای و ایمنی اجرا، یعنی
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از مالک اغلب یک سوال مهم را به راحتی در فرآیند طراحی خانگی، مسیر tracheal روشن و ایمنی implemental، نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mutual teaching method of the medical function course is discussed in this paper. And their efficiency is verified by the implemental method.
[ترجمه گوگل]روش تدریس متقابل درس عملکرد پزشکی در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است و کارایی آنها با روش اجرایی تایید می شود
[ترجمه ترگمان]روش تدریس متقابل دوره تابع پزشکی در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است و اثربخشی آن ها توسط روش implemental تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The scope of the study is abroad. The main contents of NoC study include topology structures, communication protocols, basic component libraries and the implemental theory and tools by EDA.
[ترجمه گوگل]محدوده مطالعه در خارج از کشور می باشد محتوای اصلی مطالعه NoC شامل ساختارهای توپولوژی، پروتکل‌های ارتباطی، کتابخانه‌های مؤلفه‌های پایه و تئوری و ابزارهای اجرایی توسط EDA است
[ترجمه ترگمان]دامنه این مطالعه در خارج از کشور است محتوای اصلی این مطالعه شامل ساختارهای توپولوژی، پروتکل های ارتباطی، کتابخانه اجزا پایه و تئوری implemental و ابزارهای EDA است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At angles of maintainance ligament, value tropism and formation approach, the difference between anaclitic social network and implemental one was studied finally.
[ترجمه گوگل]در زوایای رباط حفظ، تروپیسم ارزشی و رویکرد شکل‌گیری، در نهایت تفاوت شبکه اجتماعی آناکلیتیک با شبکه اجرایی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در زاویه of maintainance، tropism و رویکرد شکل گیری، تفاوت بین شبکه اجتماعی anaclitic و implemental مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the development of our country plastic industry, we are OK choose and buy of a few beauty high temperature resistant close amine is plastic and implemental .
[ترجمه گوگل]به عنوان توسعه صنعت پلاستیک کشورمان، ما در انتخاب و خرید چند آمین نزدیک مقاوم در برابر درجه حرارت بالا پلاستیکی و کاربردی هستیم
[ترجمه ترگمان]به عنوان توسعه صنعت پلاستیک کشور ما، ما در انتخاب و خرید تعداد کمی از این آمین های مقاوم در برابر دمای بسیار بالا پلاستیک و پلاستیک هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For the reason upwards, there are passive living existence, moral existence, implemental existence, performing existence and negative existence in education progress.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، وجود زنده منفعل، وجود اخلاقی، وجود اجرایی، وجود مجری و وجود منفی در پیشرفت تحصیلی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل وجود زندگی غیر فعال، وجود اخلاقی، وجود هم زیستی، وجود وجود و وجود منفی در پیشرفت آموزش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The need that main basis handles kitchen furniture when cooking and its relevant and implemental form a complete set and put the position to undertake deciding.
[ترجمه گوگل]نیازی که مبنای اصلی آن مبلمان آشپزخانه در هنگام پخت و پز و مرتبط و اجرایی آن مجموعه ای کامل را تشکیل می دهد و جایگاه تصمیم گیری را بر عهده می گیرد
[ترجمه ترگمان]نیاز اصلی به لوازم آشپزخانه در هنگام آشپزی و شکل دادن آن و شکل دادن یک مجموعه کامل و قرار دادن موقعیت برای انجام تصمیم گیری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس