1. Skin diseases, such as impetigo or scabies, are transmitted by direct contact.
[ترجمه گوگل]بیماری های پوستی مانند زرد زخم یا گال از طریق تماس مستقیم منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]بیماری های پوستی مانند as یا scabies از طریق تماس مستقیم منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This was diagnosed as impetigo, an unpleasant and contagious affliction.
[ترجمه گوگل]این بیماری به عنوان زائده، یک بیماری ناخوشایند و مسری تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]این بیماری بیماری پوستی بود، بیماری پوستی ناخوشایند و مسری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A diagnosis of ampullar impetigo was made and she received cloxacillin for weeks without improvement.
[ترجمه گوگل]تشخیص ایمپتیگو آمپولار داده شد و او برای هفتهها بدون بهبودی کلوکساسیلین دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]یک تشخیص of impetigo انجام شد و او برای هفته ها بدون بهبود cloxacillin دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. To understand the clinical and histopathological features of impetigo herpetiformis ( IH ), 23 cases were analyzed.
[ترجمه گوگل]برای درک ویژگیهای بالینی و هیستوپاتولوژیک ایمپتیگو هرپتی فرمیس (IH)، 23 مورد آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]برای درک ویژگی های بالینی و بالینی of herpetiformis (IH)، ۲۳ مورد آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To conclude nursing experience about little children impetigo.
[ترجمه گوگل]برای پایان دادن به تجربیات پرستاری در مورد زرد زخم کودکان کوچک
[ترجمه ترگمان]برای خاتمه دادن به تجربه پرستاری در مورد کودکان خردسال، impetigo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I don't think she's being shunned because of her impetigo.
[ترجمه گوگل]من فکر نمیکنم که او را بهخاطر زائدهاش طرد کنند
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم به خاطر بیماری her از او دوری کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The medicine has andand may be also used in treating piles, eczema, impetigo, folliculitis, etc.
[ترجمه گوگل]این دارو در درمان انبوه، اگزما، زرد زخم، فولیکولیت و غیره نیز قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]دارو نیز ممکن است در درمان piles، اگزما، impetigo، folliculitis و غیره به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A preventive herbal cream for dry skin diseases, cuts, scratches, minor bums, wounds, cold sores, chapped skin, furuncle, impetigo and intertrigo.
[ترجمه گوگل]یک کرم گیاهی پیشگیری کننده برای بیماری های پوستی خشک، بریدگی، خراش، برآمدگی های جزئی، زخم ها، زخم های سرد، پوست ترک خورده، فورونکل، زرد زخم و اینترتریگو
[ترجمه ترگمان]یک کرم گیاهی پیشگیرانه برای بیماری های پوستی خشک، بریدگی ها، خراش ها، bums خفیف، زخم ها، تاول تب خال، التیام زخم، furuncle، impetigo و intertrigo
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A 76 - year - old man developed fulminant liver failure and subsequently died following treatment with gatifloxacin for impetigo.
[ترجمه گوگل]یک مرد 76 ساله دچار نارسایی شدید کبدی شد و متعاقباً در پی درمان با گاتی فلوکساسین برای زرد زخم درگذشت
[ترجمه ترگمان]یک مرد ۷۶ ساله نارسایی کبد را رشد داد و متعاقبا در پی درمان با gatifloxacin برای impetigo فوت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Retapamulin 1 % Ointment ( Altabax ) for the Treatment of Impetigo in EU.
[ترجمه گوگل]پماد Retapamulin 1% (Altabax) برای درمان زگیل در اتحادیه اروپا
[ترجمه ترگمان]Retapamulin ۱ % ointment (Altabax)برای درمان Impetigo در اتحادیه اروپا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید