imperialist

/ˌɪmˈpɪriələst//ɪmˈpɪərɪəlɪst/

معنی: امپریالیست
معانی دیگر: امپریالیست

جمله های نمونه

1. The famous anti - feudal and anti - imperialist May Fourth Movement broke out in Beijing in 191
[ترجمه گوگل]جنبش چهارم ماه مه معروف ضد فئودالی و ضد امپریالیستی در پکن در سال 191 آغاز شد
[ترجمه ترگمان]جنبش ضد - و ضد امپریالیسم معروف در روز چهارم ماه مه در پکن در ۱۹۱ شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Modern history, China had suffered greatly imperialist and colonialist invasion.
[ترجمه گوگل]در تاریخ مدرن، چین به شدت متحمل تهاجم امپریالیستی و استعماری شده بود
[ترجمه ترگمان]در تاریخ مدرن، چین از حمله استعماری و استعماری زیادی رنج برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The developed nations have all benefited from their imperialist exploitation.
[ترجمه گوگل]کشورهای توسعه یافته همگی از استثمار امپریالیستی آنها سود برده اند
[ترجمه ترگمان]کشورهای توسعه یافته از استثمار imperialist بهره مند شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The imperialist powers forced the Qing Dynasty to sign a series of unequal treaties.
[ترجمه گوگل]قدرت های امپریالیستی سلسله چینگ را مجبور به امضای یک سری معاهدات نابرابر کردند
[ترجمه ترگمان]قدرت های استعمارگر سلسله چینگ را وادار به امضای یک سری معاهدات نابرابر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That country is now freed from imperialist slavery.
[ترجمه گوگل]آن کشور اکنون از بردگی امپریالیستی رها شده است
[ترجمه ترگمان]این کشور اکنون از بردگی امپریالیسم آزاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These are defended by the Trotskyist movement against imperialist attempts to reintroduce capitalism.
[ترجمه گوگل]جنبش تروتسکیستی در برابر تلاش های امپریالیستی برای بازگرداندن سرمایه داری از اینها دفاع می کند
[ترجمه ترگمان]این اقدامات با جنبش تروتسکیست در برابر تلاش های امپریالیسم برای معرفی مجدد کاپیتالیسم مورد دفاع قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But clearly it was imperialistic palaeontologists rather than imperialist fossils that set the pattern in both cases.
[ترجمه گوگل]اما واضح است که این دیرینه شناسان امپریالیستی و نه فسیل های امپریالیستی بودند که الگو را در هر دو مورد تعیین کردند
[ترجمه ترگمان]اما به وضوح این palaeontologists imperialistic بود به جای فسیل imperialist که این الگو را در هر دو مورد تنظیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It also fortified imperialist competition: each Great Power rival was now backed by popular support.
[ترجمه گوگل]همچنین رقابت امپریالیستی را تقویت کرد: هر رقیب قدرت بزرگ اکنون با حمایت مردمی حمایت می شد
[ترجمه ترگمان]همچنین رقابت استعماری را تقویت کرد: هر رقیب بزرگ قدرت اکنون مورد حمایت مردمی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We see the smaller imperialist powers frantically attempting to maneuver within this new framework.
[ترجمه گوگل]ما می بینیم که قدرت های کوچک امپریالیستی دیوانه وار تلاش می کنند تا در این چارچوب جدید مانور دهند
[ترجمه ترگمان]ما قدرت های استعماری کوچکتری را می بینیم که دیوانه وار تلاش می کنند در این چارچوب جدید مانور دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It also encompassed a eugenist and imperialist gloss on the importance of domesticity and motherhood.
[ترجمه گوگل]همچنین دربرگیرنده یک درخشش اصلاح طلبانه و امپریالیستی در مورد اهمیت خانواده و مادری بود
[ترجمه ترگمان]همچنین شامل یک gloss eugenist و imperialist بر اهمیت زندگی خانوادگی و مادری نیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The threat of imperialist attack remains, and the bureaucracy uses this threat quite consciously to periodically silence the voices of opposition.
[ترجمه گوگل]تهدید حمله امپریالیستی همچنان پابرجاست و بوروکراسی کاملاً آگاهانه از این تهدید برای خاموش کردن متناوب صدای مخالفان استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]تهدید حمله استعماری باقی می ماند، و بروکراسی از این تهدید استفاده می کند تا به طور منظم صدای مخالفان را خاموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The reviewer however is not a trenchant imperialist.
[ترجمه گوگل]با این حال، بازبینی کننده یک امپریالیست سرسخت نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، reviewer یک امپریالیسم trenchant نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What then was qualitatively different about the imperialist epoch, as compared to the previous era of capitalist development?
[ترجمه گوگل]در آن زمان چه چیزی از نظر کیفی در مورد دوران امپریالیستی در مقایسه با دوره قبلی توسعه سرمایه داری متفاوت بود؟
[ترجمه ترگمان]پس چه چیزی از نظر کیفی در مورد دوره استعماری متفاوت بود، در مقایسه با دوره قبلی توسعه سرمایه داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Imperialist aggression has met with strong opposition from the people throughout the world.
[ترجمه گوگل]تهاجم امپریالیستی با مخالفت شدید مردم در سراسر جهان مواجه شده است
[ترجمه ترگمان]تجاوز Imperialist با مخالفت شدید مردم در سراسر جهان مواجه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The play is being widely read as an allegory of imperialist conquest.
[ترجمه گوگل]این نمایشنامه به عنوان تمثیلی از فتح امپریالیستی به طور گسترده خوانده می شود
[ترجمه ترگمان]این نمایش به طور گسترده به عنوان نماد فتح imperialist خوانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امپریالیست (اسم)
imperialist

انگلیسی به انگلیسی

• one who supports imperialism (expansion of national territory through the establishment of colonies); one who supports an imperial form of government

پیشنهاد کاربران

۱. امپریالیست ۲. امپریالیستی
مثال:
I mean can you engage in a conversation with that kind of woman without seeming kind of cultural imperialist.
منظور من این است که آیا می توانید با این دسته از زنان بدون اینکه نوعی امپریالیست فرهنگی به نظر بیاید در یک گفتگو وارد بشوید.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : empire / imperialist / imperialism
✅️ صفت ( adjective ) : imperial / imperialist
✅️ قید ( adverb ) : _
جهان سالار
Imperialist= استعمارگر
colony = مستعمره
🔴a person who practices or supports imperialism
🔴1: the policy, practice, or advocacy of extending the power and dominion of a nation especially by direct territorial acquisitions or by gaining indirect control over the political or economic life of other areas
...
[مشاهده متن کامل]

🔴broadly : the extension or imposition of power, authority, or influence
◀️ union imperialism
🔴2: imperial government, authority, or system

بپرس