imperialism

/ˌɪmˈpɪriəˌlɪzəm//ɪmˈpɪərɪəlɪzəm/

معنی: امپریالیسم، استعمار طلبی، حکومت امپراتوری
معانی دیگر: جهان جویی، جهانگشایی، امپراتوری گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: imperialist (adj.), imperialistic (adj.), imperialistically (adv.), imperialist (n.)
(1) تعریف: the policy of extending the rule or authority of one nation over others by territorial acquisition or through economic or political dominance.

(2) تعریف: advocacy of such a policy or of the interests of a particular empire.

(3) تعریف: the governmental system and practices of an empire.

جمله های نمونه

1. a lackey of imperialism
نوکر امپریالیسم

2. They held the imperialism in contempt.
[ترجمه گوگل]آنها امپریالیسم را تحقیر کردند
[ترجمه ترگمان]They را تحقیر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She accused the United States of economic imperialism.
[ترجمه گوگل]او ایالات متحده را به امپریالیسم اقتصادی متهم کرد
[ترجمه ترگمان]او ایالات متحده را به امپریالیسم اقتصادی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dark days when imperialism could carve up the world at will are gone for ever.
[ترجمه گوگل]روزهای سیاهی که امپریالیسم می توانست جهان را به میل خود بسازد، برای همیشه از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]روزه ای تاریک که امپریالیسم در جهان حک مفرما خواهد شد، برای همیشه باقی خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plunder is the very nature of imperialism.
[ترجمه گوگل]غارت ماهیت امپریالیسم است
[ترجمه ترگمان]plunder طبیعت امپریالیسم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Imperialism has not been able to subjugate China.
[ترجمه گوگل]امپریالیسم نتوانسته است چین را تحت سلطه خود درآورد
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم قادر به کنترل چین نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The USA is often accused of cultural imperialism.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده اغلب به امپریالیسم فرهنگی متهم می شود
[ترجمه ترگمان]آمریکا اغلب به امپریالیسم فرهنگی متهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Imperialism focused on one or two natural resources, thus creating a homogeneous agricultural proletariat, all doing the same labouring job.
[ترجمه گوگل]امپریالیسم بر یک یا دو منبع طبیعی متمرکز شد، بنابراین یک پرولتاریای کشاورزی همگن ایجاد کرد که همگی یک کار زحمتکش را انجام می دادند
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم بر روی یک یا دو منبع طبیعی تمرکز داشت، در نتیجه یک کارگر کشاورزی همگن ایجاد کرد، که همگی کار کارگران را انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Psychic imperialism is not my style.
[ترجمه گوگل]امپریالیسم روانی سبک من نیست
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم Psychic سبک من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He had been reading Lenin's Imperialism: The highest stage of capitalism, and his ideological position had hardened.
[ترجمه گوگل]او در حال خواندن امپریالیسم لنین: بالاترین مرحله سرمایه داری بود و موقعیت ایدئولوژیک او سخت تر شده بود
[ترجمه ترگمان]امپریالیسم Lenin را خوانده بود: عالی ترین مرحله سرمایه داری، و موقعیت ایدئولوژیکی او سخت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This essentially political definition of imperialism is not shared by Lenin.
[ترجمه گوگل]این تعریف اساساً سیاسی امپریالیسم توسط لنین مشترک نیست
[ترجمه ترگمان]این تعریف اساسا سیاسی از امپریالیسم توسط لنین به اشتراک گذاشته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Was it genocide or economic imperialism that led to their disappearance?
[ترجمه گوگل]آیا این نسل کشی بود یا امپریالیسم اقتصادی که منجر به ناپدید شدن آنها شد؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن قتل عام یا امپریالیسم اقتصادی بود که منجر به ناپدید شدن آن ها شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet the impulse towards imperialism and war was not so much psychological as structural in origin.
[ترجمه گوگل]با این حال، انگیزه به سمت امپریالیسم و ​​جنگ نه چندان روانی که ساختاری بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، انگیزه ای که به سوی امپریالیسم و جنگ به وجود آمده بود، آن قدرها هم از لحاظ روانشناسی سیاسی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the nineteenth century, economic expansion through imperialism was seen as the panacea for the mounting social problems.
[ترجمه گوگل]در قرن نوزدهم، گسترش اقتصادی از طریق امپریالیسم به عنوان نوشدارویی برای مشکلات اجتماعی فزاینده در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]در قرن نوزدهم توسعه اقتصادی از طریق امپریالیسم به عنوان panacea برای مشکلات اجتماعی رو به بالا تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The realistic alternative is to disarm imperialism by overthrowing it in its main bastions.
[ترجمه گوگل]بدیل واقع بینانه خلع سلاح امپریالیسم با سرنگونی آن در سنگرهای اصلی آن است
[ترجمه ترگمان]جایگزین واقع گرایانه آن است که امپریالیسم را با واژگون کردن آن در استحکامات اصلی خود خلع سلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امپریالیسم (اسم)
imperialism

استعمار طلبی (اسم)
imperialism

حکومت امپراتوری (اسم)
imperialism

انگلیسی به انگلیسی

• practice of expanding the authority and power of a country by acquiring territory or dominating the economic and political systems of other countries; empire's system of government
imperialism is a system in which a rich and powerful country controls other countries.

پیشنهاد کاربران

نظام سلطه
استثمارگری
استثمار
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : empire / imperialist / imperialism
✅️ صفت ( adjective ) : imperial / imperialist
✅️ قید ( adverb ) : _
حکومت زالو گونه. که از منابع دیگر کشور ها تغذیه میکنه.
مثال: انگلیس و فرانسه و . . .
جهان سالاری
1 : a policy or practice by which a country increases its power by gaining control over other areas of the world
◀️British imperialism created the enormous British Empire.
2 : the effect that a powerful country or group of countries has in changing or influencing the way people live in other, poorer countries
...
[مشاهده متن کامل]

◀️Western imperialism
◀️economic/cultural imperialism

برگرفته از امپراتوری به معنی هر نوع سلطه
سلطه طلبی
حهان خواری
جهان خواری

بپرس