imperative sentence

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a sentence that tells someone to do something or makes a request. An example of an imperative sentence is "Tie your shoes."

جمله های نمونه

1. The mediaeval times were the crucial period to imperative sentence to develop to its maturity and stereotypes.
[ترجمه گوگل]دوران قرون وسطی، دوره حیاتی برای رشد جمله امری به بلوغ و کلیشه های آن بود
[ترجمه ترگمان]دوران قرون وسطی، دوران حساسی بود تا محکومیت به بلوغ و کلیشه آن تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In English, the subject NP of an imperative sentence can be deleted.
[ترجمه گوگل]در زبان انگلیسی، موضوع NP یک جمله امری قابل حذف است
[ترجمه ترگمان]در زبان انگلیسی، موضوع NP یک جمله الزامی حذف خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Imperative sentence, etc., wishes are not met, the Church of the child to control their own emotions, led him to think approaches to other reasonable ways to achieve our goals.
[ترجمه گوگل]جمله ضروری، و غیره، آرزوها برآورده نمی شود، کلیسای کودک برای کنترل احساسات خود، او را به فکر روش های معقول دیگر برای رسیدن به اهداف ما
[ترجمه ترگمان]احکام مطلق و غیره، خواسته های کودک برای کنترل احساسات خود، او را بر آن داشت تا به روش های منطقی دیگری برای رسیدن به اهداف ما نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In sentence distribution, this set of words are usually used in "assertive sentence", as well as "imperative sentence" and "questions", but definitely not in "truly questions ". Chapter II.
[ترجمه گوگل]در توزیع جمله، این مجموعه کلمات معمولاً در «جمله قاطعانه» و همچنین «جمله امری» و «پرسش‌ها» استفاده می‌شوند، اما قطعاً در «سوالات واقعی» نه فصل دوم
[ترجمه ترگمان]در توزیع جمله، این مجموعه کلمات معمولا در \"جمله قاطع\" و \"جمله الزامی\" و \"سوالات\" مورد استفاده قرار می گیرند، اما قطعا \"واقعا پرسش ها\" نیستند فصل دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the past, people only studied the imperative sentence and special question, now the yes-or-no questions and the positive and negative questions are also studied.
[ترجمه گوگل]در گذشته افراد فقط جمله امری و سؤال ویژه را مطالعه می کردند، اکنون سؤالات بله یا خیر و سؤالات مثبت و منفی نیز بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]در گذشته، مردم تنها جمله الزامی و سوال خاص را مطالعه کردند، اکنون سوال بله یا خیر و سوالات مثبت و منفی نیز مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Q-imperative sentence comprises an interrogative form which is inserted in an imperative form, and functions both as an interrogative sentence and as an imperative sentence.
[ترجمه گوگل]جمله دستوری Q شامل یک شکل استفهامی است که به صورت دستوری درج می شود و هم به عنوان یک جمله استفهامی و هم به عنوان یک جمله امری عمل می کند
[ترجمه ترگمان]جمله Q شامل یک فرم interrogative است که به شکل ضروری قرار داده می شود و هم به عنوان یک جمله پرسشی و هم به عنوان یک جمله الزامی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. From its formation we can easily define it refers to both double negative sentence and imperative sentence.
[ترجمه گوگل]از شکل گیری آن به راحتی می توان تعریف کرد که هم به جمله منفی مضاعف و هم به جمله امری اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]از شکل گیری آن می توانیم به راحتی تعریف کنیم که به هر دو جمله منفی دو برابر و جمله الزامی اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To comprehend this sentence pattern perfectly, one should have a clear demarkation among the easily confusing conceptions of imperative sentence, elliptic sentence and so on.
[ترجمه گوگل]برای درک کامل این الگوی جمله، باید بین مفاهیم گیج کننده ساده جمله امری، جمله بیضوی و غیره مشخص شد
[ترجمه ترگمان]برای درک این الگوی محکومیت به طور کامل، شخص باید در میان مفاهیم مبهم گیج کننده محکومیت ضروری، جمله elliptic و غیره، تمایز آشکاری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the last place, the impact of force of Imperative Sentence on our language communication is explored from the outside factors.
[ترجمه گوگل]در وهله آخر، تأثیر نیروی جمله امری بر ارتباطات زبانی ما از عوامل بیرونی بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]در آخرین مکان، تاثیر قدرت حکم در ارتباط زبانی ما از عوامل بیرونی موردبررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the second place, the inside factors affecting the force of Imperative Sentence is analyzed from the point of communicative function of language.
[ترجمه گوگل]در وهله دوم، عوامل درونی مؤثر بر نیروی جمله امری از نقطه نظر کارکرد ارتباطی زبان مورد تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در جایگاه دوم، عوامل درونی موثر بر نیروی حکم الزام، از نقطه کارکرد ارتباطی زبان مورد تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Among the four types of sentences in modern Chinese language, Imperative Sentence is receiving more and more attention from the academia.
[ترجمه گوگل]در میان چهار نوع جمله در زبان چینی مدرن، جمله امری بیش از پیش مورد توجه دانشگاهیان قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در میان چهار نوع جملات در زبان مدرن چین، جمله نهایی توجه بیشتری را از جانب دانشگاهیان دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Written more than 100 years ago, Mashi Wentong has a fairly deep understanding of the imperative sentence .
[ترجمه گوگل]Mashi Wentong که بیش از 100 سال پیش نوشته شده است، درک نسبتاً عمیقی از جمله ضروری دارد
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۰۰ سال پیش نوشته شده بود که Mashi Wentong درکی عمیق از جمله الزامی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The prepositional phrase "give me" and the verbal phrase used in the imperative sentence have two kinds of meaning.
[ترجمه گوگل]عبارت اضافه «به من بده» و عبارت لفظی به کار رفته در جمله امری دو نوع معنا دارند
[ترجمه ترگمان]عبارات کلامی \"به من بگویید\" و عبارت زبانی مورد استفاده در جمله الزامی دو نوع معنا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We can find some specific characteristics in the time category of the imperative sentence by comparing imperative sentence with statement sentence.
[ترجمه گوگل]در مقوله زمانی جمله امری با مقایسه جمله امری با جمله دستوری می توان برخی ویژگی های خاص را یافت
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم برخی ویژگی های خاص را در مقوله زمان جمله الزامی با مقایسه جمله الزامی با جمله جمله ای پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

جمله امری
for example:
?Open the door, will you
در رو باز کن، میکنی؟
مثال فوق یک جمله امری است
جمله ی امری
جمله ی امری.
جمله ی دستوری.

بپرس