• rotor, driving pulley (engineering); person or thing which impels, person or thing which drives forward or onward
پیشنهاد کاربران
impeller ؛ با توجه به وجود یک ریشه ی مشترک در زبان ها و قوانین ایجاد کلمات حرف ( ل ) قابل تبدیل به حرف ( ر ) می باشد. هر چند انطباق ذات آوایی این دو حرف با عالم واقع دو مقوله ی ملایمت و تکرار را در مدل ساختمان کلمات در نام گذاری ها برای اشیاء و قطعات صنعتی ایجاد می کند. ... [مشاهده متن کامل]
یعنی کلمه ی امپلر قابل تبدیل به امپرر می باشد. کلمه ی اصلی در کلمه ی امپلر کلمه ی پِر منشعب از کلمه ی پارس به معنی نیرو و حرکت و جریان انرژی می باشد. کلمه ی آمپر که به عنوان نماد واحد جریان در رشته برق و الکترونیک می باشد نیز به لحاظ مفهومی مرتبط با کلمه ی پارس و بسیاری از کلمات هم ریشه با این کلمه می باشد. حتی کلمه ی پروانه که برای کلمه ی impeller ترجمه و برگردان شده است با ریخت پروان به معنی انرژی دهنده و انتقال دهنده ی نیرو دارای معنا و مفهوم می باشد. کلمه ی پر و فر در ساختمان کلمات نماد وجود انرژی و حرکت و آزادی عمل در معنا و مفهوم باطنی آنها می باشد. البته در ساختمان کلمات مشابهت هایی در ریخت کلمات وجود دارد که تمیز دادن آنها از همدیگر نیاز به شناخت دقیق در این خصوص را به خود می طلبد. مانند کلمه ی پرانتز که منشعب از پیرامون قرار دادن برای یک تز یا یک ایده در میان یک مطلب می باشد.
[مهندسی مکانیک] پروانه؛ پره؛ قطعه ی چرخان پمپ، فن، یا دمنده که مایع یا گاز را جابه جا می کند
ایمپلر
داخل، ، تورک کانورتور، ، گیربکس های اتوماتیک AT هم وجوددارد. . خودرو
impeller ( قطعات و اجزای خودرو ) واژه مصوب: پروانة مبدل گشتاور تعریف: پروانة ورودی در مبدل گشتاور که، با راندن روغن، حرکت و توان را به توربین مبدل گشتاور منتقل می کند |||متـ . درون رانه