impedance

/ˌɪmˈpiːdəns//ɪmˈpiːdns/

(برق) جلوگیری، مقاومت مرکب، امپدانس، پاگیری (که برحسب اهم ohm اندازه گیری می شود)، مقاومت صوری برق در برابر جریان متناوب، مقاومت ظاهری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a measure of the total resistance of an electric circuit to an alternating current flow, usu. expressed in ohms.

جمله های نمونه

1. This provides a relatively high input impedance looking into their bases and a low output impedance at the emitters.
[ترجمه گوگل]این امر یک امپدانس ورودی نسبتاً بالا را با نگاه کردن به پایه های آنها و یک امپدانس خروجی کم در امیترها را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]این امر یک امپدانس ورودی نسبتا بالا به bases و یک مقاومت ظاهری پایین در ساطع کننده ساطع کننده را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finally, is the small-signal, complex, output impedance when the input is open circuit to signals.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سیگنال کوچک، پیچیده، امپدانس خروجی است زمانی که ورودی مدار باز به سیگنال ها است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، امپدانس ورودی کوچک، پیچیده و خروجی وقتی ورودی به سیگنال تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The term iterative impedance is applied to a load that renders the input impedance of an asymmetric section equal to it.
[ترجمه گوگل]اصطلاح امپدانس تکراری به باری اطلاق می شود که امپدانس ورودی یک مقطع نامتقارن را با آن برابر می کند
[ترجمه ترگمان]عبارت مقاومت کننده تکرار شونده به بار اعمال می شود که امپدانس ورودی یک بخش نامتقارن برابر با آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This resulting increase in impedance between the electrodes may be observed on a pen recorder.
[ترجمه گوگل]این افزایش در امپدانس بین الکترودها ممکن است در یک ضبط کننده قلمی مشاهده شود
[ترجمه ترگمان]این افزایش منجر به افزایش امپدانس بین الکترودها، ممکن است روی یک ضبط صوت مشاهده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Discussion Impedance planimetry is a novel technique offering possibilities to characterise biomechanical properties invivo of the gut wall.
[ترجمه گوگل]Planimetry امپدانس بحث یک تکنیک جدید است که امکاناتی را برای توصیف خصوصیات بیومکانیکی دیواره روده ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]بحث امپدانس مباحثاتی یک تکنیک جدید است که امکان توصیف ویژگی های biomechanical invivo از دیوار درونی را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At low-enough frequencies to satisfy, the input impedance is virtually which is becoming very large.
[ترجمه گوگل]در فرکانس های پایین به اندازه کافی برای ارضای، امپدانس ورودی عملاً بسیار بزرگ می شود
[ترجمه ترگمان]در فرکانس های پایین - به اندازه کافی برای راضی کردن، مقاومت ظاهری ورودی عملا بسیار بزرگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its high input impedance means that it does not load a signal source which it copies at its output.
[ترجمه گوگل]امپدانس ورودی بالای آن به این معنی است که منبع سیگنالی را که در خروجی کپی می کند بارگذاری نمی کند
[ترجمه ترگمان]امپدانس ورودی بالای آن به این معنی است که یک منبع سیگنال بار نمی کند که در خروجی آن کپی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The impedance of the battery alone is enough to regulate their input.
[ترجمه گوگل]امپدانس باتری به تنهایی برای تنظیم ورودی آنها کافی است
[ترجمه ترگمان]امپدانس تنها باتری به اندازه کافی برای تنظیم ورودی آن ها کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ideally, any alternating voltmeter should possess infinite impedance and any a. c. meter negligible impedance.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، هر ولت متر متناوب باید دارای امپدانس بی نهایت و هر الف باشد ج متر امپدانس ناچیز
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل هر voltmeter متناوب باید دارای امپدانس بی نهایت باشد پ امپدانس قابل اغماض سنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The output impedance is about 0. 02 ohm at the 5V end and 0. 1 ohm at the 15V end of the range.
[ترجمه گوگل]امپدانس خروجی حدود 0 02 اهم در انتهای 5 ولت و 0 1 اهم در انتهای 15 ولت محدوده است
[ترجمه ترگمان]امپدانس ورودی در حدود ۰ است یک اهم در قسمت ۵ V و ۰ ۱ اهم در انتهای ۱۵ V محدوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The input impedance also deteriorates at high frequencies.
[ترجمه گوگل]امپدانس ورودی نیز در فرکانس های بالا بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]مقاومت ظاهری ورودی نیز در فرکانس های بالا از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The AC impedance technology and chronoamperometry were employed to study the electrochemical Characteristic of the membrane.
[ترجمه گوگل]تکنولوژی امپدانس AC و کرونوآمپرومتری برای مطالعه ویژگی های الکتروشیمیایی غشا استفاده شد
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی امپدانس AC و chronoamperometry برای مطالعه مشخصه الکتروشیمیایی غشا به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Impedance, Gain, Radiation pattern, Beam width, Radiation resistance, Antenna efficiency, Directivity and Polarization Measurements.
[ترجمه گوگل]امپدانس، افزایش، الگوی تابش، عرض پرتو، مقاومت در برابر تشعشع، راندمان آنتن، اندازه‌گیری جهت و قطبش
[ترجمه ترگمان]امپدانس، Gain، الگوی پراکنش، عرض پرتو، مقاومت تابش، کارایی آنتن، directivity و اندازه گیری های قطبش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] جلوگیرى، مقاومت مرکب، امپدانس، پاگیرى (که برحسب ohm اندازه گیرى می شود)
[کامپیوتر] مقاومت ظاهری
[برق و الکترونیک] امپدانس مخالفت کلی یک قطعه یا مدار در مقابل عبور جریان متناوب یا متغیر. امپدانس Z بر حسب اهم بیان می شود و ترکیبی از دو مؤلفه ی مقاومت R و رآکتانس X است به گونه ای که اندازه ی امپدانس برابر با ریشه ی دوم مجموع مربعات R , Z است .همچنین امپدانس را می توان از رابطه ی Z=E/1 حساب کرد که در آن E ولتاژ AC وارد شده به مدار و I جریان متناوبی است که در مدار جاری می شود. در موقع انجام محاسبات ،امپدانس به صورت نسبت مختلط ولتاژ به جریان در نظر گرفته می شود. - امپدانس، پاگیرایی
[ریاضیات] مقاومت ظاهری

انگلیسی به انگلیسی

• total amount of resistance (electricity, physics); obstacle, hindrance

پیشنهاد کاربران

رهبندی
impedance ( مهندسی برق )
واژه مصوب: رهبندی
تعریف: مقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی به ازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که هم زمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
نسبت فشار صوت به سرعت صوت می باشد و توصیف کننده ی مقاومت موثر در برابر انتقال صوت است.
مقاومت صوتی ( در لرزه نگاری )
مقاومتِ جریانی

بپرس