impassibility

/ˈɪmˌpæsɪˈbɪlɪtɪ//ˈɪmˌpæsɪˈbɪlɪtɪ/

معنی: بی حسی، عدم حساسیت، تحمل ناپذیری، بیدردی
معانی دیگر: بی حسی، عدم حساسیت، تحمل ناپذیری، بیدردی

مترادف ها

بی حسی (اسم)
stupor, anesthesia, insensibility, apathy, impassibility, vapidity, insentience, stolidity

عدم حساسیت (اسم)
impassibility

تحمل ناپذیری (اسم)
impassibility, intolerability

بیدردی (اسم)
impassibility

انگلیسی به انگلیسی

• lack of susceptibility to pain or suffering; lack of susceptibility to injury or harm; insensitivity, lack of emotion

پیشنهاد کاربران

بر اساس دیکشنری زیر کاربرد این کلمه که اسم است بیشتر در حوزه ی الهیات و خداشناسی است:
impassibility /ɪmp�sɪˈbɪlɪti/ – meaning describes the theological doctrine that God does not experience pain or pleasure from the actions of another being. ( NEW OXFORD AMERICAN DICTIONARY )
...
[مشاهده متن کامل]

آموزه الهیاتی که خداوند از اعمال موجود دیگر رنج یا لذت نمی برد.
Example 1: 👇
True enough, the language of impassibility is deeply embedded in patristic theology going back to Ignatius of Antioch.
اینکه ادبیات مربوط به نامحتمل دانستن رنج و لذت برای خداوند، ریشه در الهیاتِ پیشوایانی دارد که به ایگناتیوس انطاکیه بازمی گردد، حقیقتی انکار ناپذیر است.
Example 2: 👇
For the doctrine of impassibility implies that God's real properties depend on nothing other than himself.
زیرا آموزهٔ نامحتمل دانستن رنج یا لذت برای ذات باری تعالی دلالت بر این دارد که خصوصیات ذاتی خدا به چیزی جز او بستگی ندارد.
Example 3: 👇
In the first place, impassibility seems inconsistent with God's knowledge of the world.
در وهله ی اول، اینکه نسبت دادن صفاتی مانند رنج و لذت به خداوند غیر محتمل است، با دانش و آگاهی او از عالمی که خلق کرده ناسازگار است.

impassibility
منابع• https://www.oxfordreference.com/display/10.1093/acref/9780195392883.001.0001/m_en_us1257277?rskey=buyQRn&result=24

بپرس