imparity

/ɪmˈpærɪtiː//ɪmˈpærɪtɪ/

معنی: طاقی، عدم سنخیت، نا برابری
معانی دیگر: (نادر) رجوع شود به: disparity، غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدو قسمت مساوی، عدم تجانس

جمله های نمونه

1. Income allocation imparity is not hurried it is growth of block up economy then.
[ترجمه گوگل]عدم تخصیص درآمد عجولانه نیست، بلکه رشد اقتصاد بلوکی است
[ترجمه ترگمان]در این صورت نرخ تخصیص درآمد به سرعت رشد نمی کند و رشد اقتصادی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This kind of influence behaves the imparity position in equal competition to go up above all.
[ترجمه گوگل]این نوع نفوذ موقعیت نابرابری را در رقابت برابر رفتار می کند تا بالاتر از همه قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]این نوع نفوذ، جایگاه imparity در رقابت برابر برای بالا رفتن از همه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To the farmer, when they are sharing information resource, be in asymmetry, imparity, adverse position apparently.
[ترجمه گوگل]برای کشاورز، زمانی که آنها منابع اطلاعاتی را به اشتراک می گذارند، ظاهراً در عدم تقارن، نابرابری، موقعیت نامطلوب قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]برای کشاورز، زمانی که آن ها منبع اطلاعات را به اشتراک می گذارند، در عدم تقارن، imparity، موقعیت نامساعد ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This makes the competition between each areas is not complete, the competition of imparity.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود رقابت بین هر حوزه کامل نباشد، رقابت بی عدالتی
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود رقابت بین هر حوزه کامل نباشد، رقابت of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Using binary statistic coding image processing method, the effect of decoy enclose target is simulated by computer in imparity average radiance.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش پردازش تصویر کدگذاری آماری باینری، اثر هدف محصور کننده طعمه توسط کامپیوتر در تابش متوسط ​​نابرابری شبیه‌سازی می‌شود
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش پردازش تصویر دودویی با استفاده از روش پردازش تصویر دودویی، به وسیله کامپیوتر در درخشندگی متوسط imparity شبیه سازی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. National questions is the contradictory social problems between nationalities ( Minzu ) caused by culture diversity, benefits or class imparity.
[ترجمه گوگل]پرسش‌های ملی، مشکلات اجتماعی متناقض بین ملیت‌ها (مینزو) است که ناشی از تنوع فرهنگی، مزایا یا نابرابری طبقاتی است
[ترجمه ترگمان]پرسش های ملی مشکلات اجتماعی متضادی بین ملیت (Minzu)ناشی از تنوع فرهنگی، مزایا یا imparity طبقاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طاقی (اسم)
sediment, imparity, oddness, urinary foam

عدم سنخیت (اسم)
inconsonance, imparity, inconformity

نا برابری (اسم)
odds, incongruence, unlikelihood, imparity, inconformity, inequality

انگلیسی به انگلیسی

• inequality; dissimilarity, difference

پیشنهاد کاربران

بپرس