1. A new grand jury is to be impaneled Wednesday.
[ترجمه گوگل]قرار است روز چهارشنبه یک هیئت منصفه جدید به خدمت گرفته شود
[ترجمه ترگمان]یک هیات منصفه عالی جدید روز چهارشنبه انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. To select or impanel ( a jury ).
[ترجمه گوگل]برای انتخاب یا به کار انداختن (هیئت منصفه)
[ترجمه ترگمان]برای انتخاب یا impanel (یک هیات منصفه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The concern was obvious, for airing the movie there presumably would make it infinitely harder to impanel an impartial jury.
[ترجمه گوگل]نگرانی بدیهی بود، زیرا احتمالاً پخش فیلم در آنجا باعث میشود که هیئت منصفه بیطرف بیطرفتر شود
[ترجمه ترگمان]نگرانی مشهود بود، چرا که پخش این فیلم احتمالا سخت تر از آن بود که هیات منصفه بی طرف را محاکمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And because we haven't have the strength of characters to go after that, I want to impanel a grand jury so if people are ripping off the state of California, they are going to go to jail. . .
[ترجمه گوگل]و از آنجایی که ما قدرت شخصیتها را برای رفتن به دنبال آن نداریم، میخواهم هیئت منصفه بزرگ را به خدمت بگیرم تا اگر مردم ایالت کالیفرنیا را از بین ببرند، به زندان بروند
[ترجمه ترگمان]و چون ما قدرت شخصیت نداریم که بعد از آن برویم، من می خواهم یک هیات منصفه عالی بسازم، به طوری که اگر مردم ایالت کالیفرنیا را پاره کنند، آن ها به زندان خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If a jury has been demanded, the first order of business at trial will be to impanel the jury.
[ترجمه گوگل]اگر از هیئت منصفه خواسته شده باشد، اولین اقدام در محاکمه، به کار انداختن هیئت منصفه خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر یک هیات منصفه درخواست شود، اولین سفارش تجاری برای محاکمه به هیات منصفه ارائه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید