1. Contraindications for this drug include liver or kidney impairment.
[ترجمه محمود] منع تجویز این دارو شامل اختلال عملکرد کلیه وکبد می شود /در صورت اختلال عملکرد کلیه وکبد، این دارو نباید تجویز شود|
[ترجمه فرناز] عوارض این دارو شامل اختلال کبد و کلیه می شود.|
[ترجمه راد] این دارو به علت آسیبهای کلیوی و کبدی منع مصرف دارد|
[ترجمه M] بخوام خیلی خلاصه کنم: مشکلات کبدی یا کلیوی جزء موارد منع مصرف این دارو است|
[ترجمه گوگل]موارد منع مصرف این دارو شامل نارسایی کبد یا کلیه است[ترجمه ترگمان]contraindications برای این دارو نقص کبد یا کبد را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He has a visual impairment in the right eye.
[ترجمه گوگل]او در چشم راست دچار نقص بینایی است
[ترجمه ترگمان]او یک اختلال بینایی در چشم راست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک اختلال بینایی در چشم راست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The potential complication impairment of growth in Crohn's disease is unique to pediatric patients.
[ترجمه راد] آسیب شدید بالقوه به رشد، در بیماری کرون منحصر به کودکان می باشد .|
[ترجمه گوگل]اختلال بالقوه عارضه رشد در بیماری کرون برای بیماران اطفال منحصر به فرد است[ترجمه ترگمان]نقص پتانسیل رشد در بیماری Crohn، منحصر به بیماران خردسال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Need I add that impairment is more to my liking than good health?
[ترجمه گوگل]آیا باید اضافه کنم که آسیب بیشتر به میل من است تا سلامتی؟
[ترجمه ترگمان]آیا باید اضافه کنم که نقص بیشتر به علاقه من نسبت به سلامتی خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا باید اضافه کنم که نقص بیشتر به علاقه من نسبت به سلامتی خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His dementia advanced rapidly, with further impairment of vision, and the myoclonus became more prominent.
[ترجمه گوگل]زوال عقل او به سرعت پیشرفت کرد، با اختلال بیشتر بینایی، و میوکلونوس برجسته تر شد
[ترجمه ترگمان]جنون او به سرعت پیشرفت کرد، با آسیب های بیشتر بینایی، و the برجسته تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جنون او به سرعت پیشرفت کرد، با آسیب های بیشتر بینایی، و the برجسته تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Any permanent impairment of tangible assets identified is written off.
[ترجمه گوگل]هرگونه کاهش ارزش دائمی دارایی های مشهود شناسایی شده از بین می رود
[ترجمه ترگمان]هر گونه نقص دایمی دارایی های منقول شناسایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر گونه نقص دایمی دارایی های منقول شناسایی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. No impairment of performance is evident during the day after its use.
[ترجمه گوگل]هیچ اختلالی در عملکرد در طول روز پس از استفاده مشهود نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ اختلال عملکرد در طول روز بعد از مصرف آن مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ اختلال عملکرد در طول روز بعد از مصرف آن مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Cognitive impairment in children may follow milder postpartum depression and may be detectable four years after the resolution of maternal symptoms.
[ترجمه گوگل]اختلال شناختی در کودکان ممکن است به دنبال افسردگی خفیفتر پس از زایمان باشد و چهار سال پس از رفع علائم مادر قابل تشخیص باشد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Impairment of sweating is associated with various manifestations of autonomic neuropathy with and without the presence of other symptoms such as postural hypotension.
[ترجمه گوگل]اختلال در تعریق با تظاهرات مختلف نوروپاتی اتونومیک با و بدون وجود علائم دیگر مانند افت فشار خون وضعیتی همراه است
[ترجمه ترگمان]Impairment عرق کردن با جلوه های مختلف ناخوشی خود autonomic همراه و بدون حضور علایم دیگر مانند postural hypotension مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Impairment عرق کردن با جلوه های مختلف ناخوشی خود autonomic همراه و بدون حضور علایم دیگر مانند postural hypotension مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nausea, visual impairment, or headache occasionally occur.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات حالت تهوع، اختلال بینایی یا سردرد رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]بی خوابی، اختلال بینایی و یا سردرد گاهی اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بی خوابی، اختلال بینایی و یا سردرد گاهی اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is one reason why hearing impairment in childhood is totally different from hearing loss in adult life.
[ترجمه گوگل]این یکی از دلایلی است که چرا اختلال شنوایی در دوران کودکی با کم شنوایی در بزرگسالی متفاوت است
[ترجمه ترگمان]این یکی از دلایلی است که چرا شنوایی شنوایی در دوران کودکی از فقدان شنوایی در زندگی بزرگسالی کاملا متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یکی از دلایلی است که چرا شنوایی شنوایی در دوران کودکی از فقدان شنوایی در زندگی بزرگسالی کاملا متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. An artist who has a visual impairment, working with and not against its limitations.
[ترجمه گوگل]هنرمندی که نقص بینایی دارد، با محدودیتهایش کار میکند و نه بر خلاف آن
[ترجمه ترگمان]هنرمندی که نقص بینایی دارد و با محدودیت های آن مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنرمندی که نقص بینایی دارد و با محدودیت های آن مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Hearing impairment, Hearing Science notes, afflicts one-in-four persons 65 or older and one-in-three 75 or older.
[ترجمه گوگل]آسیب شنوایی، علم شنوایی اشاره می کند، از هر چهار نفر یک نفر 65 سال یا بالاتر و از هر سه نفر یک نفر 75 سال یا بالاتر را مبتلا می کند
[ترجمه ترگمان]نقص شنوایی، شنیدن یادداشت های علمی، afflicts نفر - چهار نفر یا مسن تر و یک - سه یا بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقص شنوایی، شنیدن یادداشت های علمی، afflicts نفر - چهار نفر یا مسن تر و یک - سه یا بالاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These data confirm the frequency of growth impairment in childhood Crohn's Disease.
[ترجمه گوگل]این داده ها فراوانی اختلال رشد را در بیماری کرون دوران کودکی تایید می کند
[ترجمه ترگمان]این داده ها، فرکانس اختلال رشد در بیماری کودکان را تایید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این داده ها، فرکانس اختلال رشد در بیماری کودکان را تایید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The changes resulted in an impairment of the firm's ability to borrow money.
[ترجمه گوگل]این تغییرات منجر به اختلال در توانایی شرکت برای استقراض پول شد
[ترجمه ترگمان]این تغییرات منجر به نقص توانایی شرکت در قرض گرفتن پول شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تغییرات منجر به نقص توانایی شرکت در قرض گرفتن پول شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید