immure

/ɪˈmjʊər//ɪˈmjʊə/

معنی: محصور کردن، در دیوار قرار دادن، در چهار دیوار نگاهداشتن، زندانی کردن
معانی دیگر: لای جرز گذاشتن، لای دیوار گذاشتن، در دیوار مدفون کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: immures, immuring, immured
مشتقات: immurement (n.)
(1) تعریف: to confine within or as though within walls; shut in.
مشابه: enclose

(2) تعریف: to build into or bury in a wall.

جمله های نمونه

1. He was immured in a dark room.
[ترجمه گوگل]او در یک اتاق تاریک حبس شده بود
[ترجمه ترگمان]در یک اتاق تاریک محبوس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He immured himself in a small room to work undisturbed.
[ترجمه گوگل]او خود را در اتاق کوچکی غوطه ور کرد تا بدون مزاحمت کار کند
[ترجمه ترگمان]خود را در اطاقی کوچک محبوس کرده بود که بدون مزاحمت کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the age of 86 he was immured in his house by infirmity.
[ترجمه گوگل]در سن 86 سالگی در خانه خود بر اثر بیماری گرفتار شد
[ترجمه ترگمان]در سن ۸۶ سالگی در خانه خود از ضعف و ناتوانی محبوس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Immured in a dark airless cell, the hostages waited six months for their release.
[ترجمه گوگل]گروگان ها که در یک سلول تاریک بدون هوا بودند، شش ماه منتظر آزادی خود بودند
[ترجمه ترگمان]گروگان ها شش ماه پس از آزادی خود در یک سلول تاریک در هوای تاریک منتظر ماندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The criminal was immured in a dark prison for many years.
[ترجمه گوگل]جنایتکار سالها در زندانی تاریک محبوس بود
[ترجمه ترگمان]مجرم به مدت چندین سال در زندان تاریک بستری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She immured herself in books this morning.
[ترجمه گوگل]او امروز صبح خودش را در کتاب‌ها غرق کرد
[ترجمه ترگمان]امروز صبح خود را در کتاب ها محبوس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Similarly, the sentence-grammarian can not remain immured from the discourse he encounters in his daily life.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، دستور زبان جمله نمی تواند از گفتمانی که در زندگی روزمره خود با آن مواجه می شود، غافل بماند
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، دستور زبان دستور زبان، نمی تواند از گفتمان که در زندگی روزانه اش با آن مواجه است، منزوی بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He immure himself in a small room to work undisturbed.
[ترجمه گوگل]او خود را در اتاق کوچکی به کار می اندازد تا بدون مزاحمت کار کند
[ترجمه ترگمان]او خود را در اتاقی کوچک برای کار گذاشته بود که بدون مزاحمت کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On consideration, it seemed a pity to waste this beautiful weather immured in her cabin.
[ترجمه گوگل]با در نظر گرفتن، حیف به نظر می رسید که این هوای زیبا را در کابین او هدر دهیم
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که حیف است این هوای زیبا را در کابین خود waste
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whiplike, graceful thrilling metal dendrites drawing images from the air, bringing brotherhood, communion to Immured apartment people.
[ترجمه گوگل]دندریت‌های فلزی هیجان‌انگیز شلاق‌دار و برازنده که تصاویری از هوا ترسیم می‌کنند، برادری و ارتباط را برای مردم آپارتمان Immured به ارمغان می‌آورند
[ترجمه ترگمان]تصاویر متحرک و زیبایی که تصاویر را از هوا ترسیم می کردند، اخوت و اخوت و communion را به آپارتمان immured منتقل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Word spreads that the bridge company will pay a rich reward to the family of anyone who volunteers to be immured.
[ترجمه گوگل]این خبر منتشر می شود که شرکت بریج به خانواده هر کسی که داوطلب شود پاداش زیادی خواهد داد
[ترجمه ترگمان]خبر منتشر شده مبنی بر اینکه شرکت پل به خانواده افرادی که داوطلب شده اند پاداش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In time, the infection became known as " Acquired Immure Deficiency Syndrome "
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، این عفونت به عنوان "سندرم کمبود Immure اکتسابی" شناخته شد
[ترجمه ترگمان]به مرور زمان عفونت به نام سندرم کاستی اکتسابی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Aids is a very terrible disease and focused on by more and more people in modern times. Its full name is Acquired Immure Deficiency Syndrome, which is caused by immunodeficiency virus.
[ترجمه گوگل]ایدز یک بیماری بسیار وحشتناک است که در دوران مدرن بیشتر و بیشتر افراد بر آن متمرکز شده اند نام کامل آن سندرم نقص ایمنی اکتسابی است که توسط ویروس نقص ایمنی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]ایدز یک بیماری بسیار وحشتناک است و بر روی افراد بیشتر و بیشتر در دوران مدرن تمرکز دارد نام کامل آن نام سندرم کاستی Immure است که ناشی از ویروس نقص ایمنی اکتسابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محصور کردن (فعل)
close, embay, wall, surround, enclose, compass, embower, ensphere, immure, inclose, mure

در دیوار قرار دادن (فعل)
immure

در چهار دیوار نگاهداشتن (فعل)
immure

زندانی کردن (فعل)
incarcerate, quad, immure, send up

انگلیسی به انگلیسی

• confine, imprison; enclose within walls

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To confine someone against their will; to enclose or imprison 🙇‍♂️
🔍 مترادف: Confine
✅ مثال: The prisoner was immured in a dark cell for many years
زندانی کردن - محصور کردن
imprison - enclose - surround

بپرس