immunosuppressive

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of drugs, tending to suppress the natural immune response.

جمله های نمونه

1. Therefore all immunosuppressive factors can play a part.
[ترجمه گوگل]بنابراین همه عوامل سرکوب کننده سیستم ایمنی می توانند نقش داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بنابراین تمام عوامل immunosuppressive می توانند نقش خود را ایفا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Other high-risk patients are those undergoing therapy with immunosuppressive agents, anti-cancer drugs and steroids.
[ترجمه گوگل]سایر بیماران پرخطر آنهایی هستند که تحت درمان با عوامل سرکوب کننده سیستم ایمنی، داروهای ضد سرطان و استروئیدها هستند
[ترجمه ترگمان]دیگر بیماران با ریسک بالا، بیمارانی هستند که تحت درمان عوامل immunosuppressive، داروهای ضد سرطان و استروئید انجام می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We herein made a review on the immunosuppressive effect of mesenchymal stem cell and its mechanism.
[ترجمه گوگل]ما در اینجا مروری بر اثر سرکوب کننده سیستم ایمنی سلول های بنیادی مزانشیمی و مکانیسم آن انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]ما در اینجا مروری بر تاثیر immunosuppressive سلول بنیادی مزانشیمی و مکانیزم آن انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Powerful immunosuppressive drugs are also given to prevent rejection of the donor cells.
[ترجمه گوگل]داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی قوی نیز برای جلوگیری از رد سلول های اهدا کننده تجویز می شود
[ترجمه ترگمان]داروهای immunosuppressive قدرتمند نیز به منظور جلوگیری از رد کردن سلول های اهدا کننده داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, the immunosuppressive effects of Lysimachia christinae Hance were reported.
[ترجمه گوگل]در این مقاله اثرات سرکوب کننده سیستم ایمنی Lysimachia christinae Hance گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله اثرات immunosuppressive of christinae گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Supplementary exogenous IL-10 administration combined with low-dose immunosuppressive drug may be a useful strategy to induce long-term liver allograft survival.
[ترجمه گوگل]تجویز مکمل اگزوژن IL-10 همراه با داروی سرکوب کننده سیستم ایمنی با دوز پایین ممکن است یک استراتژی مفید برای القای بقای طولانی مدت آلوگرافت کبدی باشد
[ترجمه ترگمان]IL مکمل IL - ۱۰ همراه با داروی immunosuppressive - دوز پایین ممکن است یک استراتژی مفید برای ایجاد بقای طولانی مدت کبد در طولانی مدت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A cholinesterase inhibitor ( ChEI ) and immunosuppressive therapy were applied for treatment.
[ترجمه گوگل]برای درمان از یک مهارکننده کولین استراز (ChEI) و درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]بازدارنده cholinesterase (ChEI)و immunosuppressive درمانی برای درمان به کار گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Increasing immunosuppressive therapy in these patients is not as effective as for acute cellular rejection.
[ترجمه گوگل]افزایش درمان سرکوب کننده ایمنی در این بیماران به اندازه رد سلولی حاد موثر نیست
[ترجمه ترگمان]افزایش درمان immunosuppressive در این بیماران به اندازه for حاد سلولی موثر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. AIM: To explore the immunosuppressive effects of a novel HLA-derived peptide, RDP125 on rat splenocyte proliferation in vivo and its underlying mechanisms.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات سرکوب‌کننده سیستم ایمنی یک پپتید جدید مشتق از HLA، RDP125 بر تکثیر سلول‌های طحال موش صحرایی در داخل بدن و مکانیسم‌های اساسی آن
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثرات immunosuppressive یک پپتید جدید HLA - مشتق شده از HLA، تکثیر موش صحرایی در شرایط ازمایشگاهی و مکانیزم های اساسی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusions Dilantin could inhibit the serum immunosuppressive factor in burn patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری دیلانتین می تواند عامل سرکوب کننده سیستم ایمنی سرم را در بیماران سوختگی مهار کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Dilantin می تواند عامل immunosuppressive سرم در burn را مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To evaluate the relation between serum immunosuppressive acid protein (IAP) content and occurrence of lung cancer.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین محتوای پروتئین اسید سرکوبگر ایمنی سرم (IAP) و بروز سرطان ریه
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی رابطه بین پروتئین immunosuppressive serum سرم (IAP)و وقوع سرطان ریه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The immunosuppressive activity of ALbG is 16 tims more than that of ALG.
[ترجمه گوگل]فعالیت سرکوب کننده سیستم ایمنی ALbG 16 برابر بیشتر از ALG است
[ترجمه ترگمان]فعالیت immunosuppressive of ۱۶ برابر بیشتر از that است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, none of the patients had been treated with bismuth preparations or with immunosuppressive therapy.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هیچ یک از بیماران با آماده سازی بیسموت یا با درمان سرکوب کننده سیستم ایمنی درمان نشده بودند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هیچ یک از این بیماران با آمادگی و یا درمان immunosuppressive درمان نشده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Much of the improvement in survival has resulted from the now routine use of cyclosporin as an immunosuppressive agent.
[ترجمه گوگل]بیشتر بهبود در بقا ناشی از استفاده روتین در حال حاضر از سیکلوسپورین به عنوان یک عامل سرکوب کننده سیستم ایمنی است
[ترجمه ترگمان]بیشتر پیشرفت در بقا ناشی از استفاده روزمره از cyclosporin به عنوان یک عامل immunosuppressive بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Four out of five recent trials reported that incidence of life-threatening opportunistic infections did not rise despite the potential immunosuppressive actions of corticosteroids.
[ترجمه گوگل]چهار کارآزمایی از پنج کارآزمایی اخیر گزارش کردند که بروز عفونت‌های فرصت‌طلب تهدیدکننده زندگی علی‌رغم اثرات بالقوه سرکوب‌کننده ایمنی کورتیکواستروئیدها افزایش نمی‌یابد
[ترجمه ترگمان]چهار مورد از پنج آزمایش اخیر گزارش دادند که شیوع آلودگی های opportunistic تهدید کننده به رغم فعالیت های بالقوه corticosteroids افزایش نیافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tending to suppress the immune system's natural responses (pharmacology)

پیشنهاد کاربران

مهار کننده ی سیستم ایمنی
سرکوب کننده سیستم ایمنی

بپرس