immunosuppressed

جمله های نمونه

1. Antibiotic prophylaxis is imperative for immunosuppressed patients or for those with valvular heart disease or prosthetic graft material.
[ترجمه گوگل]پروفیلاکسی آنتی بیوتیکی برای بیماران دچار سرکوب سیستم ایمنی یا برای کسانی که بیماری دریچه ای قلب یا مواد پیوند پروتز دارند ضروری است
[ترجمه ترگمان]پیش گیری Antibiotic برای بیماران immunosuppressed یا برای بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی یا مواد مصنوعی مصنوعی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In immunosuppressed and immunodeficient individuals, including patients with organ transplantation, malignant tumor, acquired immune deficiency syndrome (AIDS), toxoplasma can cause them to death.
[ترجمه گوگل]در افراد سرکوب شده و دارای نقص ایمنی، از جمله بیماران پیوند عضو، تومور بدخیم، سندرم نقص ایمنی اکتسابی (ایدز)، توکسوپلاسما می تواند باعث مرگ آنها شود
[ترجمه ترگمان]در immunosuppressed و immunodeficient افراد، از جمله بیماران پیوند ارگان، تومور بدخیم، سندروم نقص ایمنی (ایدز)، toxoplasma می تواند منجر به مرگ آن ها شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Adults immunosuppressed and with severe gastrointestinal diseases are also at high risk for systemic malassezia infection.
[ترجمه گوگل]بزرگسالان دچار سرکوب سیستم ایمنی و مبتلا به بیماری های شدید گوارشی نیز در معرض خطر بالای عفونت مالاسزیای سیستمیک هستند
[ترجمه ترگمان]بزرگسالانی که مبتلا به بیماری های معده و روده شدید هستند نیز در معرض خطر بالای ابتلا به malassezia سیستمیک قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Immunosuppressed women, including all women who are HIV positive, with ASC-US should be referred for immediate colposcopy.
[ترجمه گوگل]زنان دچار سرکوب سیستم ایمنی، از جمله تمام زنانی که HIV مثبت هستند، با ASC-US باید برای کولپوسکوپی فوری ارجاع داده شوند
[ترجمه ترگمان]Immunosuppressed زن از جمله همه زنانی که مبتلا به اچ آی وی مثبت هستند باید به colposcopy فوری ارجاع داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods: SD rats were immunosuppressed with injection of cortisone acetate.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: موش‌های SD با تزریق کورتیزون استات سرکوب شدند
[ترجمه ترگمان]روش ها: موش های SD، با تزریق استات cortisone immunosuppressed شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is seen in immunosuppressed patients usually on steroids, azathioprine, or cytotoxic agents following transplantation or for leukaemia or lymphoma.
[ترجمه گوگل]این در بیماران سرکوب شده سیستم ایمنی معمولاً استروئیدها، آزاتیوپرین یا عوامل سیتوتوکسیک پس از پیوند یا برای لوسمی یا لنفوم مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]این امر در بیماران immunosuppressed معمولا در steroids، azathioprine، یا عوامل سیتوتوکسیک بعد از پیوند یا سرطان یا lymphoma مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although this is very uncommon, it may happen in patients who have decreased immune system function, referred to as "immunosuppressed" or "immunocompromised.
[ترجمه گوگل]اگرچه این بسیار نادر است، اما ممکن است در بیمارانی رخ دهد که عملکرد سیستم ایمنی آنها کاهش یافته است، که به آنها "تضعیف سیستم ایمنی" یا "تضعیف سیستم ایمنی" گفته می شود
[ترجمه ترگمان]اگر چه این بسیار غیرمعمول است اما ممکن است در بیمارانی رخ دهد که عملکرد سیستم ایمنی را کاهش داده و به \"immunosuppressed\" یا \"immunocompromised\" می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Develop and implement guidelines for the prevention of opportunistic infections in immunosuppressed persons.
[ترجمه گوگل]تدوین و اجرای دستورالعمل‌هایی برای پیشگیری از عفونت‌های فرصت‌طلب در افراد دچار سرکوب سیستم ایمنی
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل هایی برای پیش گیری از عفونت های فرصت طلبانه در افراد immunosuppressed تهیه و اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To compare the effects of two different extracts of evening primrose flower on adaptive immunity in immunosuppressed mice.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثرات دو عصاره مختلف گل مغربی بر ایمنی تطبیقی ​​در موش‌های با سرکوب سیستم ایمنی
[ترجمه ترگمان]هدف برای مقایسه اثرات دو عصاره متفاوت از گل پامچال غروب بر ایمنی تطبیقی در موش های immunosuppressed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion: VTP could improve both humoral immune function and cellular immune function of immunosuppressed mice.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: VTP می‌تواند هم عملکرد ایمنی هومورال و هم عملکرد ایمنی سلولی موش‌های با سرکوب سیستم ایمنی را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: VTP می تواند هم عملکرد سیستم ایمنی humoral و هم عملکرد سیستم ایمنی سلولی موش های immunosuppressed را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Campylobacter infections are generally mild, but can be fatal among very young children, elderly and immunosuppressed individuals.
[ترجمه گوگل]عفونت های کمپیلوباکتر عموماً خفیف هستند، اما می توانند در میان کودکان بسیار خردسال، سالمندان و افراد سرکوب شده سیستم ایمنی کشنده باشند
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی به طور کلی خفیف هستند، اما می توانند در میان کودکان بسیار کوچک، سالمندان و افراد مسن کشنده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. CONCLUSION: The animal model of CPS infection can be established in DEX immunosuppressed young rats by oral inoculation with CSO of human origin.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: مدل حیوانی عفونت CPS را می‌توان در موش‌های صحرایی جوان سرکوب‌شده سیستم ایمنی با تلقیح خوراکی با CSO با منشاء انسانی ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مدل حیوانی عفونت CPS را می توان در DEX immunosuppressed جوان به وسیله تلقیح شفاهی با CSO of انسانی پایه ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. ObjectiveTo investigate the immunoregulation of polysaccharides extracted from Radix Codonopsis Lanceolatae from Mount Taishan(PCL) in juvenile and immunosuppressed mice.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo بررسی تنظیم ایمنی پلی ساکاریدهای استخراج شده از Radix Codonopsis Lanceolatae از کوه Taishan (PCL) در موش های جوان و دارای سرکوب سیستم ایمنی
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo به بررسی immunoregulation of استخراج شده از Radix Codonopsis Lanceolatae از کوه Taishan (pcl)در موش های نوجوان و immunosuppressed می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Infection with either can lead to severe life-threatening disease, particularly in immunosuppressed patients, with mortality rates for invasive fungal disease often exceeding 30%.
[ترجمه گوگل]عفونت با هر یک می تواند منجر به بیماری شدید تهدید کننده زندگی، به ویژه در بیماران مبتلا به سرکوب سیستم ایمنی شود، با نرخ مرگ و میر برای بیماری قارچی مهاجم اغلب بیش از 30٪
[ترجمه ترگمان]عفونت با این بیماری می تواند منجر به بیماری های شدید و تهدید کننده به زندگی شود، به ویژه در بیماران immunosuppressed، با نرخ مرگ و میر برای بیماری های قارچی مهاجم اغلب از ۳۰ درصد تجاوز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) lacking a completely efficient immune system; having a decreased resistance to disease

پیشنهاد کاربران

بپرس