immunize

/ˈɪmjuːˌnaɪz//ˈɪmjʊnaɪz/

معنی: مصونیت دادن، مصونیت دار کردن
معانی دیگر: (به ویژه از راه تزریق) مصونیت دادن به، ایمنی دادن به، ایمن کردن، مصون کردن، ایجاد ایمنی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: immunizes, immunizing, immunized
مشتقات: immunization (n.), immunizer (n.)
• : تعریف: to cause to be immune, as by vaccination.

جمله های نمونه

1. Children have been routinely immunized against polio since 195
[ترجمه گوگل]کودکان از سال 195 به طور معمول در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه ترگمان]کودکان از ۱۹۵ سال تاکنون در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We should require that every student is immunized against hepatitis B.
[ترجمه گوگل]ما باید الزام کنیم که هر دانش آموزی در برابر هپاتیت B ایمن سازی شود
[ترجمه ترگمان]ما باید نیاز داشته باشیم که همه دانش آموزان در برابر هپاتیت B ایمن باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. All parents should have their children immunized.
[ترجمه گوگل]همه والدین باید فرزندان خود را واکسینه کنند
[ترجمه ترگمان]همه والدین باید children داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They immunized some mice with a dose of the live vaccine.
[ترجمه گوگل]آنها برخی موش ها را با دوز واکسن زنده ایمن کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها برخی از موش ها را با دوز واکسن زنده ایمن می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is still no vaccine to immunize people against the virus.
[ترجمه گوگل]هنوز هیچ واکسنی برای ایمن سازی افراد در برابر این ویروس وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هنوز هیچ واکسنی برای immunize مردم در برابر این ویروس وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The monkeys had been immunized with a vaccine made from infected cells.
[ترجمه گوگل]این میمون ها با واکسنی ساخته شده از سلول های آلوده ایمن سازی شده بودند
[ترجمه ترگمان]میمون ها نسبت به واکسن vaccine که از سلول های آلوده ساخته بودند مصونیت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Children are routinely immunized against polio.
[ترجمه گوگل]کودکان به طور معمول در برابر فلج اطفال واکسینه می شوند
[ترجمه ترگمان]کودکان به طور معمول در برابر فلج اطفال واکسینه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Parents are advised to have their children immunized against diphtheria.
[ترجمه گوگل]به والدین توصیه می شود که فرزندان خود را در برابر دیفتری واکسینه کنند
[ترجمه ترگمان]به والدین توصیه می شود که فرزندانشان را در برابر دیفتری واکسینه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The money will be spent on immunizing children against measles.
[ترجمه گوگل]این پول صرف ایمن سازی کودکان در برابر سرخک می شود
[ترجمه ترگمان]این پول صرف immunizing کودک در برابر سرخک خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. What have the kids been immunized for, and when are they due for a checkup?
[ترجمه گوگل]بچه ها برای چه چیزی واکسینه شده اند و چه زمانی باید معاینه شوند؟
[ترجمه ترگمان]این کودکان در چه زمانی واکسینه شده اند و چه زمانی برای معاینه و معاینه مناسب هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The pledgee was immunized against the freight claim because of his failure to acquire full title to the goods.
[ترجمه گوگل]متعهد به دلیل عدم دستیابی به مالکیت کامل کالا در برابر ادعای حمل و نقل مصونیت یافت
[ترجمه ترگمان]The به دلیل عدم موفقیت در کسب عنوان کامل برای کالاها، در برابر ادعای بار ایمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The only way to curb the spread of the disease is by immunizing the entire population.
[ترجمه گوگل]تنها راه جلوگیری از شیوع این بیماری، ایمن سازی کل جمعیت است
[ترجمه ترگمان]تنها راه برای جلوگیری از شیوع بیماری از بین بردن کل جمعیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Vaccination immunizes people against smallpox.
[ترجمه گوگل]واکسیناسیون افراد را در برابر آبله ایمن می کند
[ترجمه ترگمان]ضد آبله مردم ضد آبله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Have you been immunized yet?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال واکسینه شده اید؟
[ترجمه ترگمان]هنوز immunized؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Children must be immunized and attending school.
[ترجمه گوگل]کودکان باید واکسینه شوند و به مدرسه بروند
[ترجمه ترگمان]کودکان باید ایمن باشند و به مدرسه بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصونیت دادن (فعل)
immunize

مصونیت دار کردن (فعل)
immunize

انگلیسی به انگلیسی

• render insusceptible to a disease; perform vaccinations by inoculation; (law) grant a person exemption or protection from something that others are subjected to (also immunise)
if you are immunized against a disease, you are made immune to it, usually by being given an injection.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : immunize
✅️ اسم ( noun ) : immunity / immunology / immunization
✅️ صفت ( adjective ) : immune / immunological
✅️ قید ( adverb ) : _
ایمن کردن
مصون کردن

واکسن زدن

بپرس