1. In the modern system of architecture, decoration is immoderately expensive, because it is both wrongly placed and wrongly finished.
[ترجمه گوگل]در سیستم مدرن معماری، دکوراسیون بسیار گران است، زیرا هم به اشتباه قرار می گیرد و هم به اشتباه تکمیل می شود
[ترجمه ترگمان]در سیستم مدرن معماری، تزیین بسیار گران است، چون هر دو خطا قرار داده شده و به اشتباه تمام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سیستم مدرن معماری، تزیین بسیار گران است، چون هر دو خطا قرار داده شده و به اشتباه تمام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Immoderately adhering to a belief, fashion, or course of action; extreme.
[ترجمه گوگل]پایبندی بیش از حد به یک باور، مد، یا روش عمل؛ مفرط
[ترجمه ترگمان]immoderately وفادار به باور، مد، یا البته عمل؛ افراطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]immoderately وفادار به باور، مد، یا البته عمل؛ افراطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We laughed so immoderately that he had to dismiss us for that evening.
[ترجمه گوگل]آنقدر خندیدیم که مجبور شد برای آن عصر ما را اخراج کند
[ترجمه ترگمان]چنان خندیدیم که برای آن شب مجبور شد ما را مرخص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چنان خندیدیم که برای آن شب مجبور شد ما را مرخص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. That is mainly showed on immoderately stylized artifice, which has transformed into pure-technique style of craftsman.
[ترجمه گوگل]این امر عمدتاً بر روی هنرهای با تلطیف نامتعادل نشان داده می شود که به سبک تکنیکی ناب صنعتگر تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این امر عمدتا در یک تزویر به سبک خاص نشان داده می شود، که به سبک معماری خالص هنرمندان تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر عمدتا در یک تزویر به سبک خاص نشان داده می شود، که به سبک معماری خالص هنرمندان تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His gravity made us laugh immoderately.
[ترجمه گوگل]جاذبه او ما را بی اندازه بخنداند
[ترجمه ترگمان]جاذبه او ما را به خنده انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جاذبه او ما را به خنده انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Immoderately desirous of wealth or gain; greedy.
[ترجمه گوگل]میل شدید به ثروت یا منفعت؛ حریص
[ترجمه ترگمان]immoderately مشتاق ثروت یا gain؛ حریص بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]immoderately مشتاق ثروت یا gain؛ حریص بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To indulge oneself immoderately, as in wallowing in self-pity.
[ترجمه گوگل]افراط کردن بی حد و حصر، مانند غرق شدن در دلسوزی برای خود
[ترجمه ترگمان]تا خود را بیش از اندازه در خور ترحم غوطه ور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا خود را بیش از اندازه در خور ترحم غوطه ور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mankind's behaviors of immoderately use the environment and resources suffered from the retaliation of environment, and then begin to study the sustainable development problem.
[ترجمه گوگل]رفتارهای بشر در استفاده بی رویه از محیط زیست و منابع از تلافی محیط زیست رنج می برد و سپس شروع به بررسی مشکل توسعه پایدار می کند
[ترجمه ترگمان]رفتارهای ما در مورد استفاده از محیط زیست و منابع از انتقام محیط رنج می برند و سپس به بررسی مساله توسعه پایدار می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رفتارهای ما در مورد استفاده از محیط زیست و منابع از انتقام محیط رنج می برند و سپس به بررسی مساله توسعه پایدار می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To indulge oneself immoderately, as wallowing in self - pity.
[ترجمه گوگل]افراط کردن بی حد و حصر، مانند غرق شدن در دلسوزی به خود
[ترجمه ترگمان]تا خود را بیش از حد تسلیم کند و خود را در خور ترحم غوطه ور سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا خود را بیش از حد تسلیم کند و خود را در خور ترحم غوطه ور سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The City of London, lower Manhattan, and a few other centers became money machines that made investment bankers, hedge-fund managers, and private equity folk immoderately wealthy.
[ترجمه گوگل]شهر لندن، منهتن پایین، و چند مرکز دیگر به ماشینهای پول تبدیل شدند که بانکداران سرمایهگذاری، مدیران صندوقهای تامینی، و مردم سهام خصوصی را به شدت ثروتمند کردند
[ترجمه ترگمان]شهر لندن، پایین منهتن، و چند مرکز دیگر به ماشین هایی تبدیل شدند که بانکداران سرمایه گذاری، مدیران صندوق سرمایه گذاری، و افراد حقوق صاحبان سهام خصوصی را ثروتمند کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شهر لندن، پایین منهتن، و چند مرکز دیگر به ماشین هایی تبدیل شدند که بانکداران سرمایه گذاری، مدیران صندوق سرمایه گذاری، و افراد حقوق صاحبان سهام خصوصی را ثروتمند کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Consequently, many student just chat on line or play computer games immoderately every day, skipping many important classes.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بسیاری از دانشآموزان فقط به صورت آنلاین چت میکنند یا هر روز به طور غیرمنتظره بازیهای رایانهای انجام میدهند و بسیاری از کلاسهای مهم را حذف میکنند
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، بسیاری از دانش آموزان فقط در روز صحبت می کنند یا هر روز بازی های کامپیوتری می کنند و بسیاری از کلاس های مهم را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، بسیاری از دانش آموزان فقط در روز صحبت می کنند یا هر روز بازی های کامپیوتری می کنند و بسیاری از کلاس های مهم را نادیده می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Others still view marijuana, like alcohol, as a largely harmless indulgence, dangerous only when used immoderately.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر هنوز ماری جوانا را مانند الکل به عنوان یک افراط تا حد زیادی بی ضرر می دانند که فقط در صورت مصرف بی رویه خطرناک است
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر هنوز ماری جووانا، مانند الکل را، به عنوان یک چشم پوشی بسیار بی ضرر، و تنها زمانی که به شدت مورد استفاده قرار می گیرند، مشاهده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر هنوز ماری جووانا، مانند الکل را، به عنوان یک چشم پوشی بسیار بی ضرر، و تنها زمانی که به شدت مورد استفاده قرار می گیرند، مشاهده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Dr. Ramsay, opening his mouth, threw back his head and laughed immoderately.
[ترجمه گوگل]دکتر رمزی در حالی که دهانش را باز کرد، سرش را عقب انداخت و خندید
[ترجمه ترگمان]دکتر رمزی دهانش را باز کرد، سرش را باز کرد و شروع به خندیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر رمزی دهانش را باز کرد، سرش را باز کرد و شروع به خندیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Experts, institutions, researches connected with the TV Home Shopping industry are immoderately short.
[ترجمه گوگل]کارشناسان، موسسات، تحقیقات مرتبط با صنعت خرید خانه تلویزیونی بسیار کوتاه هستند
[ترجمه ترگمان]کارشناسان، موسسات، تحقیقات مرتبط با صنعت خرید خانه، بسیار کوتاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارشناسان، موسسات، تحقیقات مرتبط با صنعت خرید خانه، بسیار کوتاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید