1. immiscible solvents
حلال های مخلوط نشدنی
2. The substances are immiscible, and the surface tension between them draws the oil into the thinnest possible film upon the surface.
[ترجمه گوگل]این مواد غیر قابل اختلاط هستند و کشش سطحی بین آنها روغن را به نازک ترین لایه ممکن روی سطح می کشاند
[ترجمه ترگمان]مواد قابل حل هستند، و کشش سطحی بین آن ها نفت را به بهترین فیلم ممکن روی سطح جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Applications of the Distribution Law Two immiscible liquids are sometimes used as selective solvents for components in a mixture.
[ترجمه گوگل]کاربردهای قانون توزیع دو مایع غیر قابل امتزاج گاهی اوقات به عنوان حلال های انتخابی برای اجزای یک مخلوط استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کاربردهای قانون توزیع دو مایع مخلوط نشدنی گاهی به عنوان حلال های انتخابی برای اجزا در یک مخلوط استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The molar mass of a liquid which is immiscible with water can be calculated from steam distillation data.
[ترجمه گوگل]جرم مولی مایع غیرقابل اختلاط با آب را می توان از داده های تقطیر بخار محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]جرم مولی یک مایع که با آب مخلوط شود را می توان از داده های تقطیر بخار محاسبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A system composed of the nearly immiscible liquids H 2 O and CCL has two phases.
[ترجمه گوگل]یک سیستم متشکل از مایعات تقریبا غیرقابل اختلاط H 2 O و CCL دارای دو فاز است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم متشکل از دو مایع مخلوط نشدنی H ۲ O و CCL دارای دو فاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Vice President and the Attorney General were immiscible.
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور و دادستان کل غیرقابل اختلاط بودند
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور و وزیر دادگستری immiscible بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Cocurrent flow of two immiscible liquids such as oil and water in horizontal pipe is a common occurrence in the petroleum industry.
[ترجمه گوگل]جریان همزمان دو مایع غیر قابل اختلاط مانند روغن و آب در لوله افقی یک اتفاق رایج در صنعت نفت است
[ترجمه ترگمان]جریان سیال دو مایع مخلوط کننده نظیر نفت و آب در لوله افقی یک اتفاق رایج در صنعت نفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The results of laboratory study of CO2 immiscible flooding as a tertiary recovery process show that oil recovery can be increased about 10%.
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه آزمایشگاهی سیلاب غیر قابل اختلاط CO2 به عنوان یک فرآیند بازیابی سوم نشان می دهد که می توان بازیافت نفت را حدود 10 درصد افزایش داد
[ترجمه ترگمان]نتایج مطالعه آزمایشگاهی در مورد جاری شدن سیل مخلوط کننده CO۲ به عنوان یک فرآیند بازیابی سومین نشان می دهد که بازیابی نفت می تواند حدود ۱۰ درصد افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The intensification of immiscible element in this process is the key to realize uniformization sintering and reach a higher shrinkage ratio.
[ترجمه گوگل]تشدید عنصر امتزاج ناپذیر در این فرآیند، کلید تحقق پخت یکنواخت سازی و رسیدن به نسبت انقباض بالاتر است
[ترجمه ترگمان]تقویت عنصر مخلوط نشدنی در این فرآیند کلید درک uniformization sintering و رسیدن به نسبت انقباض بالاتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is practically immiscible with water, has a high boiling point and low vapour pressure.
[ترجمه گوگل]عملاً با آب غیر قابل اختلاط است، دارای نقطه جوش بالا و فشار بخار کم است
[ترجمه ترگمان]آن عملا با آب مخلوط می شود، نقطه جوش بالایی دارد و فشار بخار کم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The product was immiscible with SPILs and could be separated simply by decantation after the reaction.
[ترجمه گوگل]محصول با SPIL ها اختلاط ناپذیر بود و پس از واکنش به سادگی با تخلیه جدا می شود
[ترجمه ترگمان]محصول با SPILs مخلوط شد و می تواند به سادگی توسط decantation بعد از واکنش از هم جدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Water and oil are immiscible.
13. The stable element ratio of compatible and incompatible elements implies that they are liquid immiscible congeners coming from a primitive magma consisting of mixed carbonatites and silicates.
[ترجمه گوگل]نسبت عناصر پایدار عناصر سازگار و ناسازگار حاکی از آن است که آنها ترکیبات مایع غیرقابل اختلاط هستند که از یک ماگمای اولیه متشکل از کربناتیتها و سیلیکاتهای مخلوط میآیند
[ترجمه ترگمان]نسبت عنصر پایدار عناصر سازگار و ناسازگار به این معنی است که آن ها مخلوط کننده مخلوط نشدنی هستند که از ماگما اولیه متشکل از carbonatites و silicates مخلوط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Colorless transparent liquid, inflammable volatile organic solvent and most immiscible, with good solubility.
[ترجمه گوگل]مایع شفاف بی رنگ، حلال آلی فرار قابل اشتعال و غیر قابل اختلاط، با حلالیت خوب
[ترجمه ترگمان]مایع شفاف، حلال volatile قابل اشتعال، و بیشتر مخلوط نشدنی، با حلالیت خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید