imitator

/ˈɪməˌtetər//ˈɪmɪteɪtə/

معنی: مقلد
معانی دیگر: مقلد

جمله های نمونه

1. There are now countless imitators of champagne on the market.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تقلید کنندگان بیشماری از شامپاین در بازار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حالا هم عده زیادی از champagne در بازار هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The difference between Ms McArthur and her countless imitators is the elegance of her writing.
[ترجمه گوگل]تفاوت خانم مک آرتور با مقلدهای بی شمارش در ظرافت نوشته های اوست
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین خانم McArthur و imitators بی شمار او، ظرافت نویسندگی اوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is an outstanding imitator and can impersonate all the well - known politicians.
[ترجمه گوگل]او یک مقلد برجسته است و می تواند خود را شبیه همه سیاستمداران سرشناس کند
[ترجمه ترگمان]او یک imitator برجسته است و می تواند همه سیاستمداران شناخته شده را جعل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The band's success has inspired hundreds of would-be imitators.
[ترجمه گوگل]موفقیت این گروه الهام بخش صدها مقلد احتمالی بوده است
[ترجمه ترگمان]موفقیت این گروه، صدها نفر از این would را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Doyle's success brought imitators by the score .
[ترجمه گوگل]موفقیت دویل مقلدین را با امتیاز به ارمغان آورد
[ترجمه ترگمان]موفقیت دو یل imitators را همراه آورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Of course, Doyle's success brought imitators by the score, all writing then in the short story form.
[ترجمه گوگل]البته موفقیت دویل مقلدانی را به ارمغان آورد که همه آنها را در قالب داستان کوتاه می نوشتند
[ترجمه ترگمان]البته موفقیت دویل اثر imitators را با این امتیاز به ارمغان آورد که همه آن ها به شکل خلاصه نوشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were slated as Wedding Present imitators and never escaped the suffocating connection with the band.
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان مقلد هدایای عروسی در نظر گرفته شدند و هرگز از ارتباط خفه کننده با گروه در امان نبودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان imitators ارائه برنامه عروسی انتخاب شدند و هرگز از ارتباط خفه کننده با این گروه جان سالم به در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You're unique and don't be an imitator or a copy.
[ترجمه گوگل]شما منحصر به فرد هستید و مقلد یا کپی نباشید
[ترجمه ترگمان]شما منحصر به فرد هستید و یک نسخه یا یک نسخه از آن نیستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On Saturday, they giggled at a Michael Jackson imitator wearing headphones and doing a comically poor imitation of the artist, seemingly for himself.
[ترجمه گوگل]روز شنبه، آنها به یک مقلد مایکل جکسون که هدفون به سر داشت و به ظاهر برای خودش تقلید ضعیفی از هنرمند انجام می داد، قهقهه زدند
[ترجمه ترگمان]در روز شنبه، آن ها در حالی که هدفون با هدفون \"مایکل جکسون\" داشتند، می خندیدند و تقلید مضحکی از هنرمند به ظاهر برای خود انجام می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But, Ning isn't just an imitator, as can be seen from Crazy Stone.
[ترجمه گوگل]اما، همان طور که از سنگ دیوانه می توان دید، نینگ فقط یک مقلد نیست
[ترجمه ترگمان]اما، نینگ یک imitator نیست که از سنگ دیوانه دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But present education makes you become an imitator, which teaches you how to act like others.
[ترجمه گوگل]اما آموزش کنونی شما را به یک مقلد تبدیل می کند که به شما می آموزد چگونه مانند دیگران رفتار کنید
[ترجمه ترگمان]اما تحصیل کنونی باعث می شود که شما به یک imitator تبدیل شوید که به شما یاد می دهد چگونه مانند دیگران رفتار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You are an outstanding imitator.
[ترجمه گوگل]شما یک مقلد برجسته هستید
[ترجمه ترگمان] تو یه آدم outstanding هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He doesn't take chances; that's why he's survived and most of his imitators haven't.
[ترجمه گوگل]او شانس نمی آورد به همین دلیل است که او زنده مانده است و بیشتر مقلدانش زنده نمانده اند
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین زنده است و از imitators هم باقی نمانده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Second International also insisted that the first socialist revolution in a major country would quickly find imitators elsewhere.
[ترجمه گوگل]انترناسیونال دوم همچنین اصرار داشت که اولین انقلاب سوسیالیستی در یک کشور بزرگ به سرعت مقلدانی در جاهای دیگر پیدا خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]سازمان بین المللی دوم همچنین اصرار داشت که اولین انقلاب سوسیالیستی در یک کشور بزرگ می تواند به سرعت imitators در جای دیگر پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Nor is Badu in any way a slavish Holiday imitator or even a jazz singer.
[ترجمه گوگل]بادو نیز به هیچ وجه مقلد تعطیلات برده یا حتی یک خواننده جاز نیست
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه Badu یا حتی یک خواننده جاز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقلد (اسم)
zany, mimic, clown, mime, emulator, imitator, merry-andrew

انگلیسی به انگلیسی

• mimic, mimicker, copier, emulator
an imitator of someone is a person who copies them or who behaves in the same way as them.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : imitate
✅️ اسم ( noun ) : imitation / imitator
✅️ صفت ( adjective ) : imitative
✅️ قید ( adverb ) : _
Copycat

بپرس