1. He managed to imbue his employees with team spirit.
[ترجمه گوگل]او موفق شد کارمندانش را با روحیه تیمی آغشته کند
[ترجمه ترگمان]او توانست با روحیه تیمی به کارمندان خود دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was able to imbue even the friendliest words with a tone of biting criticism.
[ترجمه گوگل]او توانست حتی دوستانه ترین کلمات را با لحنی از انتقاد گزنده آغشته کند
[ترجمه ترگمان]او قادر بود با لحنی دوستانه و دوستانه با لحن سرزنش آمیز حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He had not yet been permitted to imbue it with thought.
[ترجمه گوگل]هنوز به او اجازه داده نشده بود که آن را با فکر آغشته کند
[ترجمه ترگمان]هنوز نتوانسته بود با فکر کردن به آن نفوذ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. All leaders of Great Groups find ways to imbue the effort with meaning.
[ترجمه گوگل]همه رهبران گروههای بزرگ راههایی را پیدا میکنند تا تلاش را با معنا آغشته کنند
[ترجمه ترگمان]همه رهبران گروه های بزرگ راه هایی برای دست یابی به تلاش برای معنا پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is all part of Roddick's determination to imbue retailing with a higher status in society.
[ترجمه گوگل]همه اینها بخشی از عزم رادیک برای آغشته کردن به خرده فروشی با جایگاه بالاتر در جامعه است
[ترجمه ترگمان]این موضوع بخشی از تصمیم Roddick برای دست یابی به خردهفروشی با وضعیت بالاتر در جامعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ramparts create Fountains of Fortune to imbue its defenders with amazing luck.
[ترجمه گوگل]Ramparts فواره های ثروت را ایجاد می کند تا مدافعان خود را با شانس شگفت انگیز آغشته کند
[ترجمه ترگمان]\"ramparts\" \"Fountains\" (Fortune)را خلق می کنند تا مدافعان خود را با شانس شگفت انگیز دنبال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I ask YHWH EL to imbue, embody, protect and guide my body and my being with the energies and the Light of YHWH EL.
[ترجمه گوگل]از YHWH EL می خواهم که بدن و وجودم را با انرژی ها و نور YHWH EL آغشته، تجسم، محافظت و هدایت کند
[ترجمه ترگمان]از yhwh EL می خواهم که شامل تجسم، محافظت، محافظت و هدایت بدنم و حضور من با انرژی های و نور of باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Kass is trying to imbue physics into simulated worlds.
[ترجمه گوگل]کاس در تلاش است تا فیزیک را به جهان های شبیه سازی شده القا کند
[ترجمه ترگمان]Kass تلاش می کند تا به فیزیک به دنیای شبیه سازی شده دست پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You can imbue armor with magic you found.
[ترجمه گوگل]شما می توانید زره را با جادویی که پیدا کرده اید آغشته کنید
[ترجمه ترگمان]تو می تونی با جادویی که پیدا کردی نفوذ کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Music can delight my mood, and can also imbue me with confidence, or even more.
[ترجمه گوگل]موسیقی می تواند روحیه من را خوشحال کند، و همچنین می تواند من را با اعتماد به نفس یا حتی بیشتر آغشته کند
[ترجمه ترگمان]موسیقی می تواند باعث خوشحالی من شود، و همچنین می تواند با اطمینان، یا حتی بیشتر به من دست بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. "It means the post-1989 policy to imbue youth with nationalism through 'patriotic education' has succeeded, " Zweig says.
[ترجمه گوگل]زوایگ می گوید: «این بدان معناست که سیاست پس از 1989 برای آغشته کردن جوانان به ناسیونالیسم از طریق «آموزش میهنی» موفق بوده است
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" به این معنا است که سیاست پس از سال ۱۹۸۹ برای تحریک جوانان با ناسیونالیسم از طریق تحصیل وطن پرستی موفق شده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Imbue ArrowAllows Ranger to enhance his or her arrows with attacking or cursing spells.
[ترجمه گوگل]Imbue Arrow به رنجر اجازه می دهد تا تیرهای خود را با طلسم های حمله یا نفرین تقویت کند
[ترجمه ترگمان]تکاور معمولی، تکاور، باید با حمله کردن یا حمله به طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و طلسم ها و افسون ها، enhance را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Intragroup rituals build cohesiveness, offer a welcome respite from long hours and high pressure, and imbue the enterprise with meaning.
[ترجمه گوگل]تشریفات درون گروهی یکپارچگی ایجاد می کند، یک استراحت خوشایند از ساعات طولانی و فشار زیاد ارائه می دهد و شرکت را پر از معنا می کند
[ترجمه ترگمان]آداب و رسوم سنتی یکپارچگی را ایجاد می کنند، از ساعت های طولانی و فشار بالا، استراحت می کنند و به شرکت با معنا دست می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. For the most part, Alvin could not help but imbue the most abstract of movements with drama and emotion.
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، آلوین نمیتوانست انتزاعیترین حرکات را با درام و احساسات آغشته کند
[ترجمه ترگمان]برای بیشتر قسمت ها، آلوین نمی توانست کمک کند، اما the از حرکات و احساسات را دنبال می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید