imbricated imbricate

پیشنهاد کاربران

imbricated/ imbricate ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: فلسی 1
تعریف: ویژگی آنچه اجزای آن مانند سفال های روی بام یا فلس های ماهی هم پوشانی داشته باشند