imam

/ˈaɪmæm//ɪˈmɑːm/

معنی: پیشوا، امام
معانی دیگر: (عربی) امام، فارسی امام

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the officiating leader of prayer in a Muslim mosque.

(2) تعریف: a Muslim scholar and interpreter of the Koran.

(3) تعریف: (often cap.) any of various Muslim leaders regarded as successors or descendants of Muhammad.

جمله های نمونه

1. Imam Ali, the prophet's son-in-law, is regarded by Shia Muslims as the heir to Mohammed's spiritual authority.
[ترجمه سید هادی حسینی] شیعیان امام علی ( ع ) را وارثِ ولایتِ معنوی حضرت محمد ( ص ) می دانند.
|
[ترجمه گوگل]امام علی، داماد پیامبر، توسط مسلمانان شیعه به عنوان وارث مقام معنوی حضرت محمد (ص) شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]امام علی که داماد پیامبر است، از سوی مسلمانان شیعه به عنوان وارث قدرت معنوی محمد تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. But according to the ideal, the imam is just only because he is vulnerable and changeable.
[ترجمه گوگل]اما طبق آرمان، امام فقط به این دلیل است که آسیب پذیر و تغییر پذیر است
[ترجمه ترگمان]اما براساس طرح ایده آل، امام فقط به این دلیل است که آسیب پذیر و قابل تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I would like the Imam Sahib to recite the opening verses of the Koran.
[ترجمه گوگل]دوست دارم امام صاحب آیات آغازین قرآن را بخواند
[ترجمه ترگمان]من از امام صاحب می خواهم که آیات قرآن را ازبر بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A just imam must follow the road already laid out which leads the community to happiness on earth and in the Beyond.
[ترجمه سید هادی حسینی] پیشوای عادل آن است که در مسیرِ مقرر ( از جانب حضرت حق ) گام نهد و مردم را به خوشبختی دنیا و آخرت رهنمون شود.
|
[ترجمه گوگل]یک امام عادل باید راهی را که از قبل ترسیم شده است که جامعه را به سعادت در زمین و ماوراء می رساند، طی کند
[ترجمه ترگمان]یک امام فقط باید از راهی که جامعه را به شادی روی زمین و در آن سوی هدایت می کند، پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In most cases, however, the imam was a sort of sacrificial victim.
[ترجمه گوگل]اما در بیشتر موارد، امام به نوعی قربانی قربانی بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، در اغلب موارد، امام جمعه یکی از قربانیان قربانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Imam Malik still refused to take back his words.
[ترجمه گوگل]امام مالك همچنان از پس گرفتن سخنان خود امتناع كرد
[ترجمه ترگمان]امام مالک هنوز از پاسخ دادن به سخنان او خودداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The imam excused himself, leaving me to flip through the pages of the album.
[ترجمه گوگل]امام خودش را بهانه کرد و من را گذاشت که صفحات آلبوم را ورق بزنم
[ترجمه ترگمان]امام معذرت خواست و مرا رها کرد تا صفحات آلبوم را ورق بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The imam still bore the mark of that experience in his gaunt frame and sallow, jaundiced complexion.
[ترجمه گوگل]امام هنوز در اندام نحیف و رنگ زرد و زرد خود نشانه آن تجربه را داشت
[ترجمه ترگمان]امام هنوز نشانه این تجربه را در قالب gaunt و چهره رنگ پریده و jaundiced نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The rationalist opposition replaced the murder of the imam with the triumph of reason as the barrier against despotism.
[ترجمه گوگل]اپوزیسیون خردگرا پیروزی عقل را به عنوان سدی در برابر استبداد جایگزین قتل امام کرد
[ترجمه ترگمان]مخالفان rationalist، با پیروزی عقل به عنوان مانع بر ضد استبداد، جانشین قتل امام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Security measures at Imam Khomeini international airport have been doubled.
[ترجمه گوگل]تدابیر امنیتی در فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره) دو برابر شده است
[ترجمه ترگمان]تدابیر امنیتی در فرودگاه بین المللی امام خمینی دوبرابر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Imam Ridha shrine is a complex which contains Imam Ridha, the eighth Imam of Twelver Shi'ites.
[ترجمه سید هادی حسینی] حرم امام رضا، امامِ هشتمِ شیعیان اثنی عشری، مجموعه ای است که مقبره ایشان را نیز شامل می شود.
|
[ترجمه گوگل]حرم امام رضا مجموعه ای است که امام رضا، امام هشتم شیعیان دوازده امامی را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]آرامگاه امام رضا یک مجموعه پیچیده است که شامل رضا، هشتمین امام شیعیان شیعیان شیعیان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. According to Shaheed Hamid, the mosque's imam, the mosque was established in 1968 as part of the Nation of Islam, an order that was then the most prominent Muslim group in the United States.
[ترجمه سید هادی حسینی] توضیحاتِ آقای شهید حمید، امام جماعت، حاکی است مسجدِ مورد نظر در سال 1968 به عنوان بخشی از متعلقات فرقه موسوم به "ملت اسلام" بنیان نهاده شد. بعدها این فرقه به مشهورترین گروه مسلمان در ایالات متحده تبدیل گردید.
|
[ترجمه گوگل]به گفته شهید حمید، امام جماعت مسجد، این مسجد در سال 1968 به عنوان بخشی از امت اسلام تأسیس شد، نظمی که در آن زمان برجسته ترین گروه مسلمان در ایالات متحده بود
[ترجمه ترگمان]بنا به گفته شهید حمید، امام مسجد شهید، این مسجد در سال ۱۹۶۸ به عنوان بخشی از ملت اسلام تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An American imam of the mosque, said the report findings "authentic" because he managed in recent years the number of religious school students line up.
[ترجمه گوگل]یکی از امام جماعت آمریکایی این مسجد گفت که یافته های این گزارش "معتبر" است، زیرا او در سال های اخیر تعداد دانش آموزان مدارس دینی را به صف کرده است
[ترجمه ترگمان]یک روحانی آمریکایی در مسجد گفت که این گزارش \"معتبر\" است زیرا در سال های اخیر تعداد دانش آموزان مدارس مذهبی را مدیریت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Abdul Hakim Murad is an imam and professor of Islamic Studies at Cambridge University.
[ترجمه گوگل]عبدالحکیم مراد، امام و استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه کمبریج است
[ترجمه ترگمان]عبدالحکیم رسولی امام جماعت و استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه کمبریج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیشوا (اسم)
leader, bellwether, rector, imam, fugleman, headman, pendragon, pontiff, primate

امام (اسم)
imam

انگلیسی به انگلیسی

• one who leads prayers in a muslim mosque; muslim religious leader or chief

پیشنهاد کاربران

بپرس