illicitly


ازراه قاچاق، بطور قاچاق، بطور ممنوع

جمله های نمونه

1. Those firms within the Community which employ labour illicitly will reduce their labour costs and gain a competitive advantage in production.
[ترجمه گوگل]آن دسته از شرکت‌هایی که در داخل جامعه نیروی کار غیرقانونی به کار می‌گیرند، هزینه‌های نیروی کار خود را کاهش داده و مزیت رقابتی در تولید به دست خواهند آورد
[ترجمه ترگمان]آن دسته از شرکت هایی که در جامعه به طور قاچاق کار می کنند هزینه های نیروی کار خود را کاهش داده و مزیت رقابتی را در تولید به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This could lead to prosecution of people who illicitly use passwords and codes to get access to forbidden parts of a system.
[ترجمه گوگل]این می تواند منجر به پیگرد قانونی افرادی شود که به طور غیرقانونی از رمزها و کدها برای دسترسی به بخش های ممنوعه یک سیستم استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]این امر می تواند منجر به تعقیب افرادی شود که به طور غیرقانونی از کلمه عبور و کدها استفاده می کنند تا به بخش های ممنوع یک سیستم دسترسی پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anyone who steals, buys or illicitly supplies information of others' credit cards shall be punished in accordance with the preceding paragraph.
[ترجمه گوگل]هرکس اطلاعات کارت های اعتباری دیگران را بدزدد، بخرد یا به طور غیرقانونی عرضه کند، طبق بند قبل مجازات می شود
[ترجمه ترگمان]هر کسی که دزدی می کند، یا به طور غیر قانونی اطلاعات کارت های اعتباری دیگری را خریداری می کند، مطابق پاراگراف قبل مجازات خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That substance illicitly to fool quality - inspection testers because it can mimic the properties of protein.
[ترجمه گوگل]این ماده به طور غیرقانونی برای فریب دادن کیفیت - آزمایش کننده های بازرسی است زیرا می تواند خواص پروتئین را تقلید کند
[ترجمه ترگمان]این ماده به طور غیر قانونی برای آزمایش کنندگان تست کیفیت غیر قانونی به کار می رود، زیرا می تواند ویژگی های پروتئین را تقلید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Because basically from smuggling and other assets illicitly acquired, will be handed over to Customs to auction.
[ترجمه گوگل]زیرا اساساً از محل قاچاق و سایر دارایی های کسب شده غیرقانونی به گمرک تحویل مزایده می شود
[ترجمه ترگمان]زیرا اساسا از طریق قاچاق و سایر دارایی ها به طور غیر قانونی به گمرک تحویل داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They're low-key, homegrown blogs that don't host illicitly copied music, but do provide links to third-party sites, or storage lockers, such as Megashare, where pirated music is stored.
[ترجمه گوگل]آنها وبلاگ‌های کم‌کلید و خانگی هستند که موسیقی‌های کپی‌شده غیرقانونی را میزبانی نمی‌کنند، اما پیوندهایی به سایت‌های شخص ثالث یا قفسه‌های ذخیره‌سازی، مانند Megashare، که موسیقی دزدی در آن ذخیره می‌شود، ارائه می‌دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها key داخلی و داخلی هستند که میزبان به طور غیر قانونی موسیقی را کپی نمی کنند، بلکه لینک هایی برای سایت های ثالث، یا صندوق های ذخیره، مانند Megashare، که در آن ها موسیقی کپی ذخیره می شود، ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. According to their account, their illicitly acquired mainly used to open, Internet and extended.
[ترجمه گوگل]با توجه به حساب آنها، آنها به طور غیرقانونی به دست آمده عمدتا برای باز کردن، اینترنت و گسترش استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به گفته آن ها، به طور غیرقانونی به طور عمده برای باز کردن، اینترنت و گسترش استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These designs reduce the problems of weapons-grade material being produced and sold illicitly .
[ترجمه گوگل]این طرح ها مشکلات تولید و فروش غیرقانونی مواد با درجه سلاح را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]این طرح ها مشکلات تولید مواد با درجه سلاح را کاهش و به طور غیر قانونی فروخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She also suggested the twin towers were destroyed because they were outdated "money-suckers" that would've cost more to pull down that to illicitly destroy.
[ترجمه گوگل]او همچنین پیشنهاد کرد که برج‌های دوقلو تخریب شده‌اند، زیرا آنها «پول‌خواران» قدیمی بودند که برای تخریب غیرقانونی آن‌ها هزینه بیشتری می‌بردند
[ترجمه ترگمان]او همچنین پیشنهاد داد که برج های دوقلو از بین رفتند، زیرا آن ها \"پول suckers\" قدیمی بودند که بیشتر برای خراب کردن آن برای تخریب غیر قانونی هزینه خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bishop of Haimen diocese last week ordained five new priests, including three from Shantou diocese, where Father Joseph Huang Bingzhang was illicitly consecrated as a bishop three months ago.
[ترجمه گوگل]اسقف اسقف هایمن هفته گذشته پنج کشیش جدید را منصوب کرد، از جمله سه نفر از اسقف نشین شانتو، جایی که پدر جوزف هوانگ بینگژانگ سه ماه پیش به طور غیرقانونی به عنوان اسقف تقدیم شد
[ترجمه ترگمان]اسقف اسقف نشین Haimen در هفته گذشته پنج کشیش جدید از جمله سه تن از اسقف نشین Shantou را که در آن پدر جوزف Huang Bingzhang سه ماه پیش به عنوان یک اسقف تقدیس شد منصوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Therefore, this approach to stem from the theft or misappropriation of public property illicitly acquired legalization become extremely easy.
[ترجمه گوگل]بنابراین، این رویکرد برای منشأ از سرقت یا سوء استفاده از اموال عمومی به طور غیرقانونی قانونی به دست آمده بسیار آسان است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این رویکرد برای جلوگیری از دزدی یا استفاده نادرست از اموال عمومی به طور غیر قانونی، قانونی کردن را بسیار آسان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are already thought to be around 50, 000 North Koreans living illicitly in China; the last thing Beijing wants is millions of refugees flooding across the border.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حدود 50000 کره شمالی به طور غیرقانونی در چین زندگی می کنند آخرین چیزی که پکن می‌خواهد سیل میلیون‌ها پناهنده در سراسر مرز است
[ترجمه ترگمان]پیش از این گمان می رود که حدود ۵۰، ۰۰۰ نفر از کره شمالی به طور غیر قانونی در چین زندگی می کنند؛ آخرین چیزی که پکن خواستار آن است، میلیون ها پناهنده در سرتاسر مرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If the woman is subsequently promoted, her achievement will be undermined by office gossip that she earned it illicitly.
[ترجمه گوگل]اگر زن متعاقباً ترفیع شود، دستاورد او با شایعات اداری که او آن را به طور غیرقانونی به دست آورده است، تضعیف خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر این زن بعدا ترفیع پیدا کند، موفقیت او توسط شایعات اداره تحلیل خواهد شد که او به طور غیر قانونی آن را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One worker told the NGO investigators that he was forced to sign a "confession letter" after illicitly using a hairdryer. In the letter he wrote: "It is my fault.
[ترجمه گوگل]یکی از کارگران به بازرسان سازمان غیردولتی گفت که پس از استفاده غیرقانونی از سشوار مجبور به امضای "اعتراف نامه" شده است او در این نامه نوشت: تقصیر من است
[ترجمه ترگمان]یک کارگر به بازرسان غیر دولتی گفت که او پس از اینکه به طور غیرقانونی از یک hairdryer استفاده کرد، مجبور به امضای یک \"نامه اعتراف\" شد در نامه نوشت: \" این تقصیر من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A regional news agency, PortAmur, posted some photographs and a grainy, low-quality video that appeared to have been shot illicitly.
[ترجمه گوگل]یک خبرگزاری منطقه‌ای، PortAmur، تعدادی عکس و یک ویدیوی دانه‌دار و با کیفیت پایین منتشر کرد که به نظر می‌رسید غیرقانونی گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]یک آژانس خبری منطقه ای، PortAmur، چند عکس و یک ویدیو با کیفیت پایین را پست کرد که به طور غیر قانونی مورد اصابت گلوله قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• unlawfully, improperly, illegally, illegitimately

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : illicitness
✅️ صفت ( adjective ) : illicit
✅️ قید ( adverb ) : illicitly
غیرقانونی

بپرس