1. his illegitimacy was kept secret
حرامزادگی او را سری نگاهداشتند.
2. There is less stigma attached to illegitimacy now than there used to be.
[ترجمه گوگل]اکنون نسبت به گذشته انگ کمتری نسبت به نامشروع بودن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ننگ کمتری نسبت به illegitimacy وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ننگ کمتری نسبت به illegitimacy وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Illegitimacy no longer carries the same social stigma.
[ترجمه گوگل]نامشروع بودن دیگر همان انگ اجتماعی را ندارد
[ترجمه ترگمان]illegitimacy دیگر یک ننگ اجتماعی را تحمل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]illegitimacy دیگر یک ننگ اجتماعی را تحمل نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Likewise, harsh measures to discourage illegitimacy will also have effect.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، اقدامات شدید برای جلوگیری از عدم مشروعیت نیز تأثیر خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اقدامات سخت گیرانه ای برای دلسرد کردن illegitimacy نیز موثر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، اقدامات سخت گیرانه ای برای دلسرد کردن illegitimacy نیز موثر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There is a new insistence on the illegitimacy of debts incurred by military dictatorships and other repressive regimes.
[ترجمه گوگل]اصرار جدیدی بر نامشروع بودن بدهی های دیکتاتوری نظامی و دیگر رژیم های سرکوبگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک اصرار جدید در مورد عدم مشروعیت قرض های ناشی از حکومت های دیکتاتوری نظامی و دیگر رژیم های سرکوب کننده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک اصرار جدید در مورد عدم مشروعیت قرض های ناشی از حکومت های دیکتاتوری نظامی و دیگر رژیم های سرکوب کننده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Violent crime rates have tripled, and overall illegitimacy rates have jumped from 3 percent to 30. 1 percent.
[ترجمه گوگل]نرخ جرایم خشونت آمیز سه برابر شده است و نرخ کلی غیرقانونی از 3 درصد به 30 1 درصد افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]میزان جرائم خشونت آمیز سه برابر شده است و میزان شیوع کلی آن ها از ۳ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته است ۱ درصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میزان جرائم خشونت آمیز سه برابر شده است و میزان شیوع کلی آن ها از ۳ درصد به ۳۰ درصد افزایش یافته است ۱ درصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Soviet leadership openly proclaimed the illegitimacy of military bases on foreign territories only after the death of Stalin.
[ترجمه گوگل]رهبری شوروی آشکارا نامشروع بودن پایگاه های نظامی در سرزمین های خارجی را تنها پس از مرگ استالین اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]رهبری شوروی علنا مشروعیت پایگاه های نظامی در مناطق خارجی را تنها پس از مرگ استالین اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رهبری شوروی علنا مشروعیت پایگاه های نظامی در مناطق خارجی را تنها پس از مرگ استالین اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. From this stemmed the rise in illegitimacy.
[ترجمه گوگل]از همین جا، افزایش نامشروعیت نشات گرفت
[ترجمه ترگمان]از این وضع ناشی از عدم مشروعیت نظام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این وضع ناشی از عدم مشروعیت نظام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Illegitimacy rates are soaring.
[ترجمه گوگل]نرخ غیرقانونی در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]نرخ illegitimacy در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نرخ illegitimacy در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. These include illegitimacy, family breakdown and reconstitution, social class, unemployment, poverty, and ethnicity.
[ترجمه گوگل]اینها شامل نامشروع بودن، فروپاشی و بازسازی خانواده، طبقه اجتماعی، بیکاری، فقر و قومیت است
[ترجمه ترگمان]این شامل عدم مشروعیت، تخریب خانواده و بازسازی، طبقه اجتماعی، بیکاری، فقر و قومیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شامل عدم مشروعیت، تخریب خانواده و بازسازی، طبقه اجتماعی، بیکاری، فقر و قومیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. By 199 the white rate of illegitimacy was up to 22 percent and the black rate had soared to 68 percent.
[ترجمه گوگل]در سال 199 میزان سفیدپوستان نامشروع به 22 درصد و نرخ سیاهان به 68 درصد افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]تا ۱۹۹ درصد سقوط کرده و نرخ سیاه تا ۶۸ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا ۱۹۹ درصد سقوط کرده و نرخ سیاه تا ۶۸ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is less stigma illegitimacy now than there used to be.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، نامشروع بودن انگ کمتر از گذشته وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ننگ اجتماعی کم تر از آن چیزی است که در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ننگ اجتماعی کم تر از آن چیزی است که در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Contractual subject shall not bear illegitimacy or violate public code of conduct.
[ترجمه گوگل]موضوع قرارداد نباید متحمل نامشروع بودن یا نقض قوانین رفتار عمومی باشد
[ترجمه ترگمان]موضوع قراردادی عدم مشروعیت یا نقض قوانین عمومی رفتاری را تحمل نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موضوع قراردادی عدم مشروعیت یا نقض قوانین عمومی رفتاری را تحمل نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It encouraged marriage and children, and frowned on illegitimacy and women at work.
[ترجمه گوگل]ازدواج و فرزندان را تشویق می کرد و از نامحرمی و زنان در محل کار اخم می کرد
[ترجمه ترگمان]ازدواج و بچه دار شدن را تشویق می کرد و به illegitimacy و زنان در سر کار می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ازدواج و بچه دار شدن را تشویق می کرد و به illegitimacy و زنان در سر کار می نگریست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There's an argument between objective illegitimacy and subjective illegitimacy in criminal Illegitimacy of continental law system.
[ترجمه گوگل]در عدم مشروعیت کیفری نظام حقوق قاره ای بحثی بین عدم مشروعیت عینی و عدم مشروعیت ذهنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بین عدم مشروعیت عینی و عدم مشروعیت ذهنی در نظام کیفری قاره ای بحث و مشاجره وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بین عدم مشروعیت عینی و عدم مشروعیت ذهنی در نظام کیفری قاره ای بحث و مشاجره وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید