illegibly


بطور غیر خوانا، بطور خوانده نشدنی، بطور لایقره

جمله های نمونه

1. Father: Always write your prescriptions illegibly and your bills very plainly.
[ترجمه گوگل]پدر: همیشه نسخه های خود را ناخوانا و صورتحساب های خود را خیلی واضح بنویسید
[ترجمه ترگمان]پدر، همیشه prescriptions را بنویس و bills را خیلی صریح بنویس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I do not know where family doctors acquired illegiBly perplexing handwriting.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم پزشکان خانواده از کجا دستخط ناخوانا و گیج کننده ای به دست آورده اند
[ترجمه ترگمان]نمی دونم دکترا کجا خط خرچنگ قورباغه رو گیر آوردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Why? Because the project numbers are written illegibly on the folders.
[ترجمه گوگل]چرا؟ چون شماره پروژه به صورت ناخوانا روی پوشه ها نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]چرا؟ از آنجا که اعداد پروژه به صورت illegibly بر روی پوشه ها نوشته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Incompletely or illegibly addressed.
[ترجمه گوگل]ناقص یا ناخوانا خطاب شده است
[ترجمه ترگمان] incompletely \"یا\" illegibly \"خطاب میشن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This student writes illegibly.
[ترجمه گوگل]این دانش آموز ناخوانا می نویسد
[ترجمه ترگمان]این دانش آموز illegibly می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The invigilator can not give any explanation to the content of the exam questions unless it is printed illegibly .
[ترجمه گوگل]ناظر نمی تواند هیچ توضیحی در مورد محتوای سوالات امتحانی بدهد مگر اینکه به صورت ناخوانا چاپ شده باشد
[ترجمه ترگمان]The نمی تواند هیچ توضیحی در مورد محتوای سوالات آزمون بدهد مگر این که it چاپ شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an unreadable manner, unclearly, undecipherably

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : illegibility
✅️ صفت ( adjective ) : illegible
✅️ قید ( adverb ) : illegibly

بپرس