illegality


بیقانونی، کار خلاف قانون، کار نامشروع

جمله های نمونه

1. There is no evidence of illegality.
[ترجمه گوگل]هیچ مدرکی دال بر غیرقانونی بودن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]شواهدی از \"illegality\" وجود نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His Lordship articulated three grounds for judicial review: illegality, irrationality and procedural impropriety.
[ترجمه گوگل]ربوبیت او سه دلیل را برای بررسی قضایی بیان کرد: غیرقانونی بودن، غیرمنطقی بودن و نادرستی رویه
[ترجمه ترگمان]سرور او به سه دلیل برای بررسی قضایی گفت: غیرقانونی بودن، نامعقول بودن و impropriety رویه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No illegality is suspected.
[ترجمه گوگل]مشکوک به غیرقانونی نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The act according with constitutive requirements has illegality under common circumstance.
[ترجمه گوگل]عمل مطابق با الزامات اساسی در شرایط عادی غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]عمل مطابق با الزامات بنیادی، تحت شرایط عمومی غیرقانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The illegality is quite equal to the inhumanity.
[ترجمه گوگل]غیرقانونی کاملاً برابر با غیر انسانی است
[ترجمه ترگمان]رفتار غیرقانونی کاملا برابر با بی عاطفگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The illegality which is short of punishment should be ground for elimination of illegality.
[ترجمه گوگل]غیرقانونی که کمتر از مجازات است باید زمینه رفع خلاف شرعی باشد
[ترجمه ترگمان]رفتار غیرقانونی که کوتاه مدت است باید برای حذف غیرقانونی زمین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rigid legalism sits alongside rampant illegality, and a vibrant private sector coexists with a sclerotic state.
[ترجمه گوگل]قانون گرایی سفت و سخت در کنار غیرقانونی افسارگسیخته قرار دارد و بخش خصوصی پر جنب و جوش با یک دولت اسکلروتیک همزیستی دارد
[ترجمه ترگمان]legalism صلب در کنار غیرقانونی بودن غیرقانونی و یک بخش خصوصی پر جنب و جوش با یک دولت sclerotic می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Whether the criminal intention includes the understanding of illegality is still a controversy.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا قصد مجرمانه شامل درک غیرقانونی است یا خیر، هنوز یک بحث است
[ترجمه ترگمان]این که قصد جنایی شامل درک رفتار غیرقانونی باشد، هنوز یک مناقشه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The paper discusses the consequence, irrationality and illegality of "self-discipline trade price", and analyzes the origin of the matter in thought mode and economical system.
[ترجمه گوگل]این مقاله پیامد، غیرمنطقی و غیرقانونی بودن «قیمت تجارت خود انضباطی» را مورد بحث قرار می‌دهد و منشأ موضوع را در حالت فکری و نظام اقتصادی تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد پیامد، نامعقول بودن و غیرقانونی بودن \"قیمت تجارت خویشتن داری\" بحث می کند و منشا موضوع را در حالت تفکر و سیستم اقتصادی تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Criminal illegality is no doubt the keyword of criminal law in a country ruled by law.
[ترجمه گوگل]غیرقانونی کیفری بدون شک کلید واژه حقوق کیفری در کشوری است که قانون بر آن حاکم است
[ترجمه ترگمان]غیرقانونی بودن به معنای کلید واژه قانون جزا در کشوری است که براساس قانون اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Have you realized the illegality of your actions?
[ترجمه گوگل]آیا به غیرقانونی بودن اقدامات خود پی برده اید؟
[ترجمه ترگمان]متوجه حرکات your شدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Aston Villa were fined for making similar payments, and Chapman realized the illegality of his own action.
[ترجمه گوگل]استون ویلا به دلیل پرداخت های مشابه جریمه شد و چپمن به غیرقانونی بودن اقدام خود پی برد
[ترجمه ترگمان]استون ویلا بخاطر پرداخت مشابهی جریمه شد و چاپمن رفتار خود را غیرقانونی اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus in Britain the grounds for review are summarized as illegality, irrationality or procedural impropriety by the public agency being challenged.
[ترجمه گوگل]بنابراین در بریتانیا دلایل بررسی به صورت غیرقانونی، غیرمنطقی یا نادرست رویه ای توسط سازمان دولتی مورد اعتراض خلاصه می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین در بریتانیا، زمینه های مورد بررسی به صورت غیرقانونی بودن، نامعقول بودن و یا ناشایستگی رویه ای توسط آژانس دولتی بطور خلاصه بیان شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Finally, whether the applicant's interest is sufficient depends to some extent on the seriousness of the alleged illegality.
[ترجمه گوگل]در نهایت، اینکه آیا منافع متقاضی کافی است یا خیر، تا حدی به جدیت غیرقانونی ادعا شده بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، اینکه آیا علاقه متقاضی کافی است بستگی به حدی دارد که بودن غیرقانونی بودن ادعا شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And this, far more than in the past, will determine the legality or illegality of the action.
[ترجمه گوگل]و این بسیار بیشتر از گذشته، قانونی بودن یا غیرقانونی بودن عمل را مشخص خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]و این بسیار بیشتر از گذشته، قانونی بودن یا غیرقانونی بودن عمل را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] غیر قانونی بودن، خلاف قانون بودن، عدم مشروعیت

انگلیسی به انگلیسی

• unlawfulness, quality of being forbidden by law

پیشنهاد کاربران

👈مترادف: Unlawfulness, Criminality, Illicitness.
👇مثال؛
The company was fined for the illegality of its business practices.
English: The protest was marked by acts of illegality and violence.
She was unaware of the illegality of her actions.
1. عدم مشروعیت 2. عدم حقانیت 3. قانون شکنی. رفتار خلاف قانون 4. عمل غیر قانونی
n. unlawfulness
مثال:
you are accused to illegality.
تو متهم به قانون شکنی و رفتار خلاف قانون هستی.
جرم . خلاف . عمل غیر قانونی، کار مغایر با قانون ،
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : illegality / illegal
✅️ صفت ( adjective ) : illegal
✅️ قید ( adverb ) : illegally

بپرس