🔸 معادل فارسی:
- توانایی نداشتن برای تحمل چیزی
- از عهده برنیامدن
- امکان نداشتن برای پذیرفتن یا انجام دادن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – اصلی ) :**
به معنای نداشتن توان مالی یا منابع برای انجام کاری.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *We can ill‑afford another delay. *
ما دیگر توان تحمل تأخیر دیگری را نداریم.
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
برای اشاره به شرایطی که فرد یا سازمان نمی تواند ریسک یا هزینه ی چیزی را بپذیرد.
مثال: *He can ill‑afford to lose his job. *
او به هیچ وجه نمی تواند از دست دادن شغلش را تحمل کند.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
گاهی برای تأکید بر شدت محدودیت یا فشار، حتی فراتر از مسائل مالی.
- - -
🔸 مترادف ها:
cannot afford – unable to bear – cannot risk – cannot manage
- توانایی نداشتن برای تحمل چیزی
- از عهده برنیامدن
- امکان نداشتن برای پذیرفتن یا انجام دادن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( مالی – اصلی ) :**
به معنای نداشتن توان مالی یا منابع برای انجام کاری.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *We can ill‑afford another delay. *
ما دیگر توان تحمل تأخیر دیگری را نداریم.
2. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
برای اشاره به شرایطی که فرد یا سازمان نمی تواند ریسک یا هزینه ی چیزی را بپذیرد.
مثال: *He can ill‑afford to lose his job. *
او به هیچ وجه نمی تواند از دست دادن شغلش را تحمل کند.
3. ** ( ادبی – استعاری ) :**
گاهی برای تأکید بر شدت محدودیت یا فشار، حتی فراتر از مسائل مالی.
- - -
🔸 مترادف ها: