1. Their attempt failed ignominiously.
[ترجمه گوگل]تلاش آنها به طرز شرم آوری با شکست مواجه شد
[ترجمه ترگمان]تلاش آن ها با شکست مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلاش آن ها با شکست مواجه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their soldiers had to retreat ignominiously after losing hundreds of lives.
[ترجمه گوگل]سربازان آنها پس از از دست دادن صدها نفر مجبور به عقب نشینی مفتضحانه شدند
[ترجمه ترگمان]سربازان آن ها بعد از این که صدها تن زندگی را از دست دادند ناچار شدند ignominiously کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سربازان آن ها بعد از این که صدها تن زندگی را از دست دادند ناچار شدند ignominiously کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Ignominiously, I was hustled out after my second question clutching my scrap of question paper.
[ترجمه گوگل]با تحقیر، بعد از سوال دومم که تکه کاغذ سوالم را گرفته بود، بیرون آمدم
[ترجمه ترگمان]بعد از این که سوال دوم را در حالی که تکه کاغذی را که دستم گرفته بود، بیرون آوردم، با عجله بیرون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد از این که سوال دوم را در حالی که تکه کاغذی را که دستم گرفته بود، بیرون آوردم، با عجله بیرون رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His imminent departure was discovered and he was ignominiously sacked.
[ترجمه گوگل]خروج قریب الوقوع او کشف شد و او به طرز شرم آوری اخراج شد
[ترجمه ترگمان]فرار قریب الوقوع او کشف شد و او با نهایت شرمساری اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرار قریب الوقوع او کشف شد و او با نهایت شرمساری اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If I interpret your letter right, you are ignominiously married.
[ترجمه گوگل]اگر نامه شما را درست تفسیر کنم، شما به طرز فجیعی ازدواج کرده اید
[ترجمه ترگمان]اگر حرف شما را درست تعبیر کنم، شما با زشتی ازدواج می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر حرف شما را درست تعبیر کنم، شما با زشتی ازدواج می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Arrived another place, is again frighten by light ignominiously.
[ترجمه گوگل]به جای دیگری رسید، دوباره از نور به طرز زشتی می ترسد
[ترجمه ترگمان]چون به جای دیگری رسید، بار دیگر با نهایت وقاحت به وحشت افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چون به جای دیگری رسید، بار دیگر با نهایت وقاحت به وحشت افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She would be scolded, abused, ignominiously discharged.
[ترجمه گوگل]او مورد سرزنش قرار می گرفت، مورد آزار و اذیت قرار می گرفت، و به طرز ناپسندی مرخص می شد
[ترجمه ترگمان]سرزنش می کرد، مورد آزار قرار می گرفت، دشنام می داد، و به طرزی شرم آور اخراج می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرزنش می کرد، مورد آزار قرار می گرفت، دشنام می داد، و به طرزی شرم آور اخراج می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The conquered often die ignominiously.
[ترجمه گوگل]غالباً تسخیر شدگان با ذلت می میرند
[ترجمه ترگمان]غالب مردم مغلوب شرم آور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]غالب مردم مغلوب شرم آور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The king had tried to flee the country in June 179 and had been ignominiously brought back under guard.
[ترجمه گوگل]پادشاه در ژوئن 179 سعی کرده بود از کشور فرار کند و به طرز مفتضحانه ای تحت مراقبت بازگردانده شده بود
[ترجمه ترگمان]پادشاه سعی کرده بود در ژوئن از کشور فرار کند و در نهایت ignominiously از این کار برکنار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پادشاه سعی کرده بود در ژوئن از کشور فرار کند و در نهایت ignominiously از این کار برکنار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Eaton had also had some bad luck in the cattle business, and had to switch ignominiously to chickens.
[ترجمه گوگل]ایتون همچنین در تجارت گاو بدشانسی داشت و مجبور شد با تحقیر به جوجه ها روی آورد
[ترجمه ترگمان]همچنین ای کاش در تجارت گاوها بدشانسی آورده بود و ناچار شده بود ignominiously را با مرغ ها عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین ای کاش در تجارت گاوها بدشانسی آورده بود و ناچار شده بود ignominiously را با مرغ ها عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was the first communication she'd had with her since the day she left the convent ignominiously and in dire disgrace.
[ترجمه گوگل]این اولین ارتباطی بود که او با او از روزی که صومعه را با شرمندگی و شرمساری ترک کرد، داشت
[ترجمه ترگمان]از روزی که از صومعه خارج شد، این نخستین ارتباط با او بود و در رسوایی بزرگی به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از روزی که از صومعه خارج شد، این نخستین ارتباط با او بود و در رسوایی بزرگی به سر می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. As is usual with right natures, the deity that lies ignominiously chained within an ephemeral human carcase shone out of him like a ray.
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد طبیعت های درست معمول است، خدایی که به طرز شرم آوری در زنجیر زنجیر شده در لاشه انسانی زودگذر قرار دارد مانند پرتو از او درخشید
[ترجمه ترگمان]همان گونه که طبق معمول طبیعت درست است، آن خدایی که در یک جسد بی ephemeral در زنجیر بسته شده است، مثل اشعه ایکس از او بیرون می جهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان گونه که طبق معمول طبیعت درست است، آن خدایی که در یک جسد بی ephemeral در زنجیر بسته شده است، مثل اشعه ایکس از او بیرون می جهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In an old clothes basket, like a bundle of laundry, or groceries, the servant of Jesus Christ was dropped from the window and ignominiously fled from the hate of his foes.
[ترجمه گوگل]غلام عیسی مسیح در یک سبد لباس کهنه، مانند بستهای از لباسهای شستهشده، یا خواربار، از پنجره رها شد و با شرمندگی از تنفر دشمنانش فرار کرد
[ترجمه ترگمان]در یک سبد کهنه و کهنه، مثل یک دسته رخت های شسته شده، یا خواربار فروشی مسیح از پنجره بیرون افتاده و در نهایت نفرت از دشمنان او گریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در یک سبد کهنه و کهنه، مثل یک دسته رخت های شسته شده، یا خواربار فروشی مسیح از پنجره بیرون افتاده و در نهایت نفرت از دشمنان او گریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید