idol

/ˈaɪdl̩//ˈaɪdl̩/

معنی: لافزن، بت، صنم، معبود، خدای دروغی، دغل باز
معانی دیگر: (هرچیزی که زیاده تحسین و تقدیس شود) صنم، پرسته، (در مذاهب یکتاپرست - هر الهه یا دارگونه یا خدا به جز خداوند یکتا) خدای دروغین، عقیده ی باطل (که موجب اشتباه در استدلال یا تفکر شود)، دژ اندیشه، (قدیمی - هر چیزی که وجود ندارد ولی دیده می شود مانند تصویر روی آینه) ناهستو، ناهست، (مهجور) تندیس، پیکره، مجسمه، سفسطه، وابسته به خدایان دروغی وبت ها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a statue or image representing a deity and used as an object of worship.
مترادف: god, goddess, graven image, icon
مشابه: effigy, fetish, golden calf, joss, relic, statue

- Only a priest was permitted to touch the idol.
[ترجمه گوگل] فقط یک کشیش اجازه داشت بت را لمس کند
[ترجمه ترگمان] فقط یک کشیش اجازه داشت بت را لمس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: anything other than God that is worshiped or excessively adored; a god that is considered to be false.
مترادف: deity, god, golden calf, Mammon, religion
مشابه: Baal, sacred cow

- The people of the region worshiped many idols.
[ترجمه ناشناس] مرمردم منطقه بت های زیادی را می پرستیدند.
|
[ترجمه گوگل] مردم منطقه بت های زیادی را می پرستیدند
[ترجمه ترگمان] مردم منطقه بسیاری از بت ها را می پرستیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Money and fame have become his idols.
[ترجمه پریساراز] پول وشهرت تبدیل به بتی برای اوشده
|
[ترجمه گوگل] پول و شهرت تبدیل به بت او شده است
[ترجمه ترگمان] پول و شهرت به بت ها تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: one who is devotedly admired; hero.
مترادف: demigod, icon, immortal, luminary, superstar
مشابه: apotheosis, celebrity, darling, favorite, hero, heroine, ideal, lion, paragon, pet

- These ball players are idols to many of our children.
[ترجمه بازنده خیال پرداز] این بازیکنانِ با توپ، الگوی زندگیِ بسیاری از کودکان هستند.
|
[ترجمه گوگل] این بازیکنان توپ برای بسیاری از فرزندان ما بت هستند
[ترجمه ترگمان] این بازیکنان توپ را برای بسیاری از کودکان خود دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He simply wanted to be an actor and never imagined himself a movie idol.
[ترجمه گوگل] او فقط می خواست بازیگر شود و هرگز خود را یک بت سینما تصور نمی کرد
[ترجمه ترگمان] او فقط می خواست یک بازیگر باشد و هرگز خودش را یک بت سینما تصور نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. this actor is now the idol of the young people
این هنرپیشه اکنون معبود جوانان است.

2. he became their leader or, rather,their idol
او رهبر آنها یا به عبارت دیگر بت آنها شد.

3. This small metal idol illustrates the art of ancient Rome.
[ترجمه گوگل]این بت فلزی کوچک هنر روم باستان را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]این بت فلزی کوچک هنر روم باستان را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. John Wayne was the idol of many young people who liked cowboy movies.
[ترجمه گوگل]جان وین بت بسیاری از جوانانی بود که فیلم های کابوی را دوست داشتند
[ترجمه ترگمان]جان وین معبود بسیاری از جوانان بود که عاشق فیلم های کابویی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scientists are still trying to identify this idol found in the ruins.
[ترجمه گوگل]دانشمندان همچنان در تلاش برای شناسایی این بت یافت شده در خرابه ها هستند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان هنوز در حال تلاش برای شناسایی این بت هستند که در خرابه ها یافت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She is the idol of countless teenagers.
[ترجمه حسین تقی زاده] او ( مؤنث ) معبود تعداد زیادی ( بیشماری ) از نوجوانان است
|
[ترجمه گوگل]او بت تعداد بیشماری از نوجوانان است
[ترجمه ترگمان]اون بتی of بیشماری هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As an only child he was the idol of his parents.
[ترجمه گوگل]او به عنوان تنها فرزند بت پدر و مادرش بود
[ترجمه ترگمان]او تنها فرزند پدر و مادرش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By this time Pitt had become a teenage idol.
[ترجمه گوگل]در این زمان پیت به یک بت نوجوان تبدیل شده بود
[ترجمه ترگمان]در این زمان پیت تبدیل به یک بت نوجوان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Blind worship of this idol must be ended.
[ترجمه سجاد] پرستش کورکورانه این بت باید متوقف شود
|
[ترجمه گوگل]باید به پرستش کورکورانه این بت پایان داد
[ترجمه ترگمان]پرستش Blind این بت باید به پایان برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She had made an idol of her husband.
[ترجمه گوگل]او از شوهرش بت ساخته بود
[ترجمه ترگمان]بت و شوهر خود را بت و معرفی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Screaming fans vied to get closer to their idol.
[ترجمه گوگل]طرفداران فریاد می زدند تا به بت خود نزدیکتر شوند
[ترجمه ترگمان]طرفداران جیغ و داد برای نزدیک تر شدن به بت خود رقابت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He has been my idol since I was a child.
[ترجمه گوگل]او از کودکی بت من بوده است
[ترجمه ترگمان]از وقتی بچه بودم، او بت من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jim Radcliffe became our idol, as it were, the man we all wanted to be.
[ترجمه گوگل]جیم رادکلیف تبدیل به بت ما شد، همان مردی که همه ما دوست داشتیم باشیم
[ترجمه ترگمان]من و جیم رادکلیف به عنوان مردی که همه ما دوست داشتیم باشیم، تبدیل به بت ما شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The football player is the idol of many young people.
[ترجمه گوگل]فوتبالیست بت بسیاری از جوانان است
[ترجمه ترگمان]بازیکن فوتبال بت بسیاری از جوانان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Jones continues to be a major pop idol.
[ترجمه گوگل]جونز همچنان یک بت اصلی پاپ است
[ترجمه ترگمان]جونز به تبدیل شدن به یک بت بزرگ معروف ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The idol had the shape of a large rock stretched out at Falat on the coast in the vicinity of Jidda.
[ترجمه گوگل]این بت به شکل سنگ بزرگی بود که در فلات در ساحل در مجاورت جده کشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]بت شکل یک صخره بزرگ را داشت که در نزدیکی ساحل در نزدیکی جده بزرگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Teenagers made Dean their idol.
[ترجمه گوگل]نوجوانان دین را بت خود کردند
[ترجمه ترگمان]نوجوون ها، \"دین idol\" - شون رو درست کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Muhammad Ali was my idol when I was a boy.
[ترجمه گوگل]وقتی پسر بودم محمد علی بت من بود
[ترجمه ترگمان]زمانی که من یک پسر بودم، محمد علی بت من بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Gabriel saw a man praying before an idol, lying prostrate.
[ترجمه گوگل]جبرئیل مردی را دید که در حال سجده در مقابل بت نماز می خواند
[ترجمه ترگمان]گابریل کسی را دید که در مقابل یک بت دعا می خواند و به زمین افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لافزن (اسم)
assuming, boaster, gabber, bouncer, braggart, bragger, idol, gascon, larrikin

بت (اسم)
fetish, eidolon, idol, juju

صنم (اسم)
fetish, idol, ephod

معبود (اسم)
idol

خدای دروغی (اسم)
idol

دغل باز (اسم)
kite, impostor, imposter, idol

انگلیسی به انگلیسی

• image which is worshiped as a god; any deity other than god (biblical); someone or something which is highly revered; fallacy
an idol is someone such as a film star or pop star, who is greatly admired or loved by the public.
an idol is also a statue that is worshipped by people who believe that it is a god.

پیشنهاد کاربران

Work until your idols become your rivals
اینقدر کار کنید که بتهای شما رقیبانتان شوند
A thing , usually an image , that is worshiped =a person or thing that is loved very much
محبوب - صنم - بت. . . . . .
:example
. scientists are still trying to identify this idol found in the ruins
idol ( n ) ( aɪdl ) =a person or thing that is loved and admired very much, e. g. She has been my idol since I was a child. =a statue that is worshiped as a god
idol
بت، دغل باز، محبوب
idol: بت
طاغوت
بت
خدای دروغین
صنم
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : idolize
✅️ اسم ( noun ) : idol / idolization / idolatry
✅️ صفت ( adjective ) : idolatrous
✅️ قید ( adverb ) : _
🟧 IDOL 🟧 بت / فردیکه بسیار مورد ستایش و علاقه قرار می گیرد
1. a greatly loved or admired person
2. a picture or object that is worshipped as a god
🟧 HERO 🟧 قهرمان - پهلوان
a person who is admired for great or brave acts or fine qualities
...
[مشاهده متن کامل]

🟧 CHAMPION 🟧 قهرمان - پیروز / حامی - مدافع
1. someone or something ( such as a team, person or an animal ) that has won a contest or competition especially in sports
2. someone who fights or speaks publicly in support of a person, belief, cause, etc.
🟧 RICH 🟧 ثروتمند و پولدار / غنی - سرشار
1. having a lot of money and possessions : wealthy
2. containing a large amount of something
🚨 Hero و Champion هر دو میشن قهرمان. ولی Hero از لحاظ بزرگ منشی، شجاعت و اخلاقیاته. Champion قهرمان مبارزه و مسابقه است که برنده ی مسابقه هم میگن
🚨 Idol به خواننده های کره ای هم میگن. خصوصاً اونایی که توی گروه ها عضون

Idol - 1: به معنی بت، چهره محبوب،
که به خواننده های کره هم می گویند
2 - نام یکی از آهنگ های بی تی اس
آخه اگراصطلاحی رو مدتی باب کردن وبه یک گروه گفتن که نمیشه اونو وارد فرهنگ لغت و دیکشنری که به حوزه زبان مربوطه، کرد. واقعا چهارتا نوجوون که اطلاعات ندارن نباید بیان وهرچی در ذهن بچگانه خودشون دارن وبه
...
[مشاهده متن کامل]
نظرخودشون درسته اینجابنویسن، من عذرمیخام اینو میگم ولی اینجا تیک تاک و اینستاگرام که نیست کامنت بذارید، یه کلمه رو میخواهید معنی کنید، اول چهارتا دیکشنری بازکن معنیها روبنویس، بفهم وبهترین وصحیحترینش رو اینجا بذاز، یعنی چی که معنی idol رو بهBTSربط میدی؟ هرهنرمندی یا چهره هنری یا ورزشی محبوبی Idolهست

لطفا قبل از نوشتن معانی بی ربط و اشتباه قبل از نظر دادن کمی اطلاعات کسب کنید و اگر اطلاعات کافی ندارید چیزی ننویسید.
مترادف کلمه بت:
قهرمان ( افرادی که کمک میکنن و کارای خیرخواهانه و. . )
فوق ستاره ( سلبریتی و آهنگساز و. . )
محبوب ( پسر و دخترای دانشگاه، دبیرستان و. . . )
عزیز ( دوست، خانواده و. . . )
...
[مشاهده متن کامل]

مورد علاقه ( شی یا کسی )
شیطان پرستی، خدای دروغین، نماد بت پرست، خداوند ( برای مجسمه ها یا ادیان و. . )
الهه ( برای شخص )
با احترام هر چیزی جای خودش و داره خواهشا بفهمید. ضمنا یکم بیشتر درمورد یک کلمه اطلاعات کسب کنید. 😒👇

منابع• https://www.vocabulary.com/dictionary/idol• https://www.thesaurus.com/browse/idol
قدّیس
به معنی سوپراستار، یا همون ستاره تلویزیون میگن. . . البته خودم بشخصه فکر میکنم معنی درستش سوپر استار میشه. .
movie idol = ستاره سینما
icon
بت
Sym by heroine
۱. یک چیز ٬ معمولا یک تصویر ٬ که پرستیده می شود / معبود / تمثال / بُت
۲. یک شخص یا چیز که بسیار دوستداشتنی است / محبوب / شخص مورد علاقه یا عشق
۳. قهرمان / سلبریتی / سوپراستار - - - Hero / Celebrity / Superstar
...
[مشاهده متن کامل]

پ. ن : فقط به سلبریتی های کره ای گفته نمی شود . . .
پ. ن۲: با کلمه ی idle که تلفظ آن بسیار شبیه idol است اشتباه نشود .

خواننده ای که افراد ب عنوان خواننده ی محبوب انتخاب و مورد علاقه شون انتخاب می کنند
درکتاب متون اسلامی ترجمه طاغوت شده ازش
لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی فمن یکفر الطاغوت
Whosoever disbelieve in idols and believe in God
باید بگم که این واژه فقط برای خواننده های کره ای استفاده نمیشه. کلا برای هر خواننده ای میتونه بکار بره. معنیش میشه تاپ ترین و خفن ترین آرتیست از نظر یک شخص که دیوانه وار اون آرتیست رو دوست داره.
فرد الهام بخش
آدم مشهور و محبوب
در کره به گروهی از خواننده ها میگن
به سلبریتی های کره ای میگن و اسم یکی از پرطرفدار ترین آهنگهای بی تی اسه
به هنرمندان کره جنوبی ایدول گفته میشه
هنرمند. قهرمان. مشهور
شخص محبوب. قهرمان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس