صفت ( adjective )
مشتقات: idiomatically (adv.)
مشتقات: idiomatically (adv.)
• (1) تعریف: peculiar to or characteristic of a particular individual or group.
- She speaks an idiomatic Italian that I'm not familiar with.
[ترجمه Arian arabi] او به زبان ایتالیایی خاص خود صحبت می کند که من با آن آشنایتی ندارم|
[ترجمه گوگل] او یک ایتالیایی اصطلاحی صحبت می کند که من با آن آشنایی ندارم[ترجمه ترگمان] به زبان ایتالیایی صحبت می کند که من با آن آشنا نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: of an expression or usage of words, peculiar within a particular language itself, esp. having a meaning that cannot be understood from the individual meanings of elements.
- The phrase "cut it out" is idiomatic when it means "stop what you are doing."
[ترجمه گوگل] عبارت «قطع کن» زمانی اصطلاحی است که به معنای «آنچه را که انجام میدهی متوقف کن»
[ترجمه ترگمان] عبارت \"قطع کردن آن\" اصطلاحی است که به معنی \"توقف کاری که انجام می دهید\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] عبارت \"قطع کردن آن\" اصطلاحی است که به معنی \"توقف کاری که انجام می دهید\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The teacher explained the idiomatic usage of the phrase to me.
[ترجمه گوگل] معلم کاربرد اصطلاحی این عبارت را برای من توضیح داد
[ترجمه ترگمان] معلم کاربرد دقیق این جمله را برای من توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] معلم کاربرد دقیق این جمله را برای من توضیح داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- An "idiom" is an idiomatic expression.
[ترجمه گوگل] «اصطلاح» یک عبارت اصطلاحی است
[ترجمه ترگمان] اصطلاح \"عبارت\" عبارت است از عبارت اصطلاحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اصطلاح \"عبارت\" عبارت است از عبارت اصطلاحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: containing many idioms.
- The slang and idiomatic language used by the American students was hard for the foreign students to understand.
[ترجمه گوگل] درک زبان عامیانه و اصطلاحی مورد استفاده دانشجویان آمریکایی برای دانشجویان خارجی سخت بود
[ترجمه ترگمان] زبان عامیانه و اصطلاحی که دانشجویان آمریکایی از آن استفاده می کردند برای دانشجویان خارجی سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] زبان عامیانه و اصطلاحی که دانشجویان آمریکایی از آن استفاده می کردند برای دانشجویان خارجی سخت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: having a unique style or manner, esp. in art or literature.
- Cummings was an idiomatic poet.
[ترجمه سید عباس حسینی] کامینگز شاعری صاحب سبک بود.|
[ترجمه گوگل] کامینگز شاعری اصطلاحی بود[ترجمه ترگمان] کامینگز شاعر مشهور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید