1. the importation of foreign ideology
وارد کردن انگارگان برون مرزی
2. The ideology has great influence in the world.
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی نفوذ زیادی در جهان دارد
[ترجمه ترگمان]این ایدئولوژی تاثیر زیادی در جهان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The party had a Marxist ideology.
[ترجمه گوگل]حزب ایدئولوژی مارکسیستی داشت
[ترجمه ترگمان]حزب دارای ایدئولوژی مارکسیست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Chomsky's review is entitled "Psychology and Ideology".
[ترجمه گوگل]عنوان نقد چامسکی «روانشناسی و ایدئولوژی» است
[ترجمه ترگمان]بررسی چامسکی دارای عنوان \"روانشناسی و ایدیولوژی\" می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In other words, the dominant ideology carries the day.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، ایدئولوژی مسلط روز را به پیش می برد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، ایدئولوژی غالب روز را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. However limited its immediate effects, the ideology of Enlightened Despotism was important in the long term.
[ترجمه گوگل]با وجود محدود بودن تأثیرات فوری آن، ایدئولوژی استبداد روشنگرانه در درازمدت مهم بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، تاثیرات آنی آن، ایدئولوژی of روشن گری در دراز مدت مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Characteristically, the patriarchy thesis generates a revolutionary ideology rather than a fatalistic acceptance of determinism and relativism.
[ترجمه گوگل]مشخصاً، تز پدرسالاری به جای پذیرش جبرگرایی و نسبی گرایی، یک ایدئولوژی انقلابی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]فلسفه پدرسالاری به جای پذیرش نهایی جبرگرایی و نسبی گرایی، یک ایدئولوژی انقلابی را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Here the interrelation between ideology and action is particularly complex.
[ترجمه گوگل]در اینجا رابطه متقابل بین ایدئولوژی و عمل به ویژه پیچیده است
[ترجمه ترگمان]در اینجا رابطه متقابل بین ایدئولوژی و عمل به طور خاص پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But without a unifying ideology, once the outside threat goes away unity quickly disappears.
[ترجمه گوگل]اما بدون ایدئولوژی متحد کننده، زمانی که تهدید بیرونی از بین رفت، وحدت به سرعت ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]اما بدون یک ایدئولوژی متحد کننده، زمانی که تهدید خارجی به سرعت ناپدید می شود، اتحاد سریعا ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We hate to face the challenge of ideology.
[ترجمه گوگل]ما از رویارویی با چالش ایدئولوژی متنفریم
[ترجمه ترگمان]ما از مواجهه با چالش ایدئولوژی نفرت داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He must not only distinguish behaviour from ideology, he must also take careful note of just how they are interrelated.
[ترجمه گوگل]او نه تنها باید رفتار را از ایدئولوژی تشخیص دهد، بلکه باید به دقت به نحوه ارتباط آنها نیز توجه کند
[ترجمه ترگمان]او نباید نه تنها رفتار ایدئولوژی را تشخیص دهد، بلکه باید توجه دقیقی به چگونگی ارتباط آن ها با هم داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The underlying premise of the global market ideology is that every country will earn most of its income from exports.
[ترجمه گوگل]فرض اساسی ایدئولوژی بازار جهانی این است که هر کشور بیشتر درآمد خود را از صادرات به دست خواهد آورد
[ترجمه ترگمان]فرضیه اصلی ایدئولوژی بازار جهانی این است که هر کشور بیش ترین درآمد خود را از صادرات به دست خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Something about the ideology of the cancer cell, wasn't it?
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد ایدئولوژی سلول سرطانی، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]چیزی در مورد ایدئولوژی سلول سرطانی، نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The central committee ideology department accused Kharchev of unnecessary interference in the internal affairs of churches and of financial indiscipline.
[ترجمه گوگل]بخش ایدئولوژی کمیته مرکزی خرچف را به دخالت بی مورد در امور داخلی کلیساها و بی انضباطی مالی متهم کرد
[ترجمه ترگمان]اداره مرکزی کمیته مرکزی Kharchev را به دخالت غیر ضروری در امور داخلی کلیساها و عدم انضباط مالی متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید