ideogram

/ˈɪdɪəɡræm//ˈɪdɪəɡræm/

(حرف) اندیشه نگار، چم نگار، اندیش نگار، اندیش نشان، تجسم و نمایش عقاید و افکار و اجسام با تصویر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a written character or symbol that represents an object or idea without spelling out particular words.

- The traditional Chinese writing system uses ideograms rather than a phonetic alphabet.
[ترجمه گوگل] سیستم نوشتاری سنتی چینی به جای الفبای آوایی، از ایدئوگرام ها استفاده می کند
[ترجمه ترگمان] سیستم نوشتاری چینی سنتی به جای الفبای آوایی، از ideograms استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any graphic symbol, such as a dollar sign or ampersand.

جمله های نمونه

1. The ideogram: mouth and breath, silent consent.
[ترجمه گوگل]ایدئوگرام: دهان و نفس، رضایت خاموش
[ترجمه ترگمان]The: دهان و نفس، رضایت ساکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Its pictographic and ideogram characteristic enriches Chinese characters with cultural connotations. They show the Chinese traditional cultural consciousness with suggestive reduction.
[ترجمه گوگل]ویژگی های تصویری و ایدئوگرام آن نویسه های چینی را با مفاهیم فرهنگی غنی می کند آنها آگاهی فرهنگی سنتی چین را با کاهش پیشنهادی نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]مشخصه Its و ideogram آن، شخصیت های چینی را با مفاهیم فرهنگی غنی می کند آن ها آگاهی فرهنگی سنتی چینی را با کاهش فشار نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chinese characters are the only existing ideogram in the world today.
[ترجمه گوگل]حروف چینی تنها ایدئوگرام موجود در جهان امروز هستند
[ترجمه ترگمان]امروزه شخصیت های چینی تنها ideogram موجود در جهان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Example : A Chinese ideogram or a Japanese Kanji.
[ترجمه گوگل]مثال: یک ایدئوگرام چینی یا یک کانجی ژاپنی
[ترجمه ترگمان]مثال: یک ideogram چینی یا یک الفبای ژاپنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An interest in the ideogram led him to Japan where he now writes poetry and prose, in both English and Japanese.
[ترجمه گوگل]علاقه به ایدئوگرام او را به ژاپن کشاند، جایی که اکنون شعر و نثر را به زبان انگلیسی و ژاپنی می نویسد
[ترجمه ترگمان]علاقه به ideogram او را به ژاپن کشاند که در آنجا شعر و نثر می نویسد، هم در زبان انگلیسی و هم در زبان ژاپنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this dictionary the ideogram is used to mean'taboo '.
[ترجمه گوگل]در این فرهنگ لغت از ایدئوگرام به معنای «تابو» استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]در این فرهنگ لغت the به عنوان تابو به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ideogram: cave and naked person, bent with disease or old age.
[ترجمه گوگل]ایدئوگرام: غار و برهنه، خمیده از بیماری یا پیری
[ترجمه ترگمان]The: غار و بدن لخت که با بیماری و پیری خمیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chinese characters are a form of ideogram.
[ترجمه گوگل]حروف چینی شکلی از ایدئوگرام هستند
[ترجمه ترگمان]شخصیت های چینی نوعی ideogram هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As the ideogram, Chinese characters, the toot of Chinese culture, are featured by the vision of planar pictures.
[ترجمه گوگل]به عنوان ایدئوگرام، نویسه‌های چینی، ریشه فرهنگ چینی، با دید تصاویر مسطح مشخص می‌شوند
[ترجمه ترگمان]همانطور که the، شخصیت های چینی، سوتی و فرهنگ چینی توسط دیدگاه تصاویر مسطح به نمایش در می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gorphal picked up the parchment and raised one eyebrow slightly when he saw the familiar ideograms of the Golden Empire.
[ترجمه گوگل]گورفال پوسته پوست را برداشت و با دیدن ایدئوگرام های آشنای امپراتوری طلایی، یک ابرو را کمی بالا برد
[ترجمه ترگمان]Gorphal کاغذ پوستی را برداشت و یک ابرویش را کمی بالا برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was not until this "Golden Age of Tea" that a distinct ideogram for tea became a part of Chinese written language.
[ترجمه گوگل]تا این «عصر طلایی چای» بود که یک ایدئوگرام مشخص برای چای بخشی از زبان نوشتاری چینی شد
[ترجمه ترگمان]این \"عصر طلایی تی پارتی\" نبود که یک ideogram متمایز برای چای به بخشی از زبان نوشتاری چینی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The distinction of the Chinese character from any character system in the world is not only due to its unique way of ideogram expression, but also because of its aesthetical features.
[ترجمه گوگل]تمایز کاراکتر چینی از هر سیستم شخصیتی در جهان نه تنها به دلیل شیوه منحصر به فرد بیان ایدئوگرام، بلکه به دلیل ویژگی های زیبایی شناختی آن است
[ترجمه ترگمان]تمایز شخصیت چین از هر سیستم شخصیتی در جهان نه تنها به خاطر شیوه منحصر به فرد بودن بیان ideogram بلکه به دلیل ویژگی های aesthetical آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Further, he goes back to the tradition of the ideogram, which had been forgotten for almost fifty years.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، او به سنت ایدئوگرام که تقریباً پنجاه سال فراموش شده بود، باز می گردد
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، به سنت of که تقریبا پنجاه سال فراموش کرده بود، بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The common belief is that the logo or the ideogram is the image embodying an organization.
[ترجمه گوگل]باور رایج این است که آرم یا ایدئوگرام تصویری است که یک سازمان را مجسم می کند
[ترجمه ترگمان]باور رایج این است که لوگو یا the تصویر یک سازمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• ideograph, pictorial symbol which directly represents a concept or thing

پیشنهاد کاربران

نمادواژه، واژاندیشه
واژه ی ideograph نیز در بعضی زمینه ها، معادل و هم معنی این واژه است.
ideogram ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: اندیشه‏نگاشت
تعریف: ساده‏ترین شکلی که به‏طور نمادین شی‏ء یا اندیشه‏ای را بازنمایی می‏کند
علائم
ایده نگار
اندیشه نما ، اندیشه نگاشت

بپرس