identifier

/aɪˈdentəˌfaɪər//aɪˈdentɪfaɪə/

معین کننده هویت

جمله های نمونه

1. This identifier was used whenever the zone to the left or to the right of the line segment being digitized was sea.
[ترجمه گوگل]این شناسه زمانی استفاده می شد که ناحیه سمت چپ یا راست بخش خطی که دیجیتالی می شد دریا بود
[ترجمه ترگمان]این شناسه در هر زمانی که منطقه سمت چپ یا سمت راست بخش خط دیجیتالی می شد استفاده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This identifier should be noted and used to check the mail in the mail options 0. 0 - Mail System.
[ترجمه گوگل]این شناسه باید یادداشت شود و برای بررسی نامه در گزینه های نامه 0 0 - Mail System استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این شناسه باید مورد توجه قرار گیرد و برای بررسی نامه در گزینه های پست ۰ استفاده شود نوع ۰ - سیستم پست الکترونیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The client identifier should be noted carefully and either the identifier or the title used in all further operations for this client.
[ترجمه گوگل]شناسه کلاینت باید به دقت یادداشت شود و از شناسه یا عنوان در تمام عملیات بعدی برای این کلاینت استفاده شود
[ترجمه ترگمان]شناسه مشتری باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و یا شناسه یا عنوان مورد استفاده در تمام عملیات های بعدی برای این مشتری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A type identifier must be used in the definition of a pointer type.
[ترجمه گوگل]در تعریف نوع اشاره گر باید از شناسه نوع استفاده شود
[ترجمه ترگمان]شناسه نوع باید در تعریف نوع اشاره گر مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She unpacked a self-locating mine, punched in her identifier and gave it a simple verbal instruction.
[ترجمه گوگل]او بسته بندی مین خود را باز کرد، شناسه او را با مشت زد و یک دستور شفاهی ساده به آن داد
[ترجمه ترگمان]او یک مین self را باز کرد، به شناسه او مشت زد و به آن یک دستور شفاهی ساده داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Product identifier is a numeric up to digits long.
[ترجمه گوگل]شناسه محصول یک عدد تا اعداد است
[ترجمه ترگمان]شناسه محصول یک عددی به رقم طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Enter an existing product identifier in the range 1000 - 99999
[ترجمه گوگل]یک شناسه محصول موجود در محدوده 1000 - 99999 وارد کنید
[ترجمه ترگمان]یک شناسه محصول موجود در محدوده ۱۰۰۰ - ۹۹۹۹۹ وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Client identifier is a numeric up to 6 digits long.
[ترجمه گوگل]شناسه مشتری یک عدد تا 6 رقم است
[ترجمه ترگمان]شناسه مشتری یک عددی تا ۶ رقمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The product identifier should be noted carefully and either the identifier or the title used in all further operations for this product.
[ترجمه گوگل]شناسه محصول باید به دقت ذکر شود و در تمام عملیات های بعدی این محصول از شناسه یا عنوان استفاده شود
[ترجمه ترگمان]شناسه محصول باید به دقت مورد توجه قرار گیرد و یا شناسه یا عنوان مورد استفاده در تمام عملیات های بعدی برای این محصول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is no unique identifier that allows you to accumulate and match data.
[ترجمه گوگل]هیچ شناسه منحصر به فردی وجود ندارد که به شما امکان دهد داده ها را جمع آوری و مطابقت دهید
[ترجمه ترگمان]هیچ شناسه منحصر به فردی وجود ندارد که به شما اجازه جمع آوری و تطبیق داده را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The transaction identifier contains the identifier of the sending computer (first 16 bits) followed by a 4-byte transaction sequence number.
[ترجمه گوگل]شناسه تراکنش شامل شناسه رایانه فرستنده (16 بیت اول) و به دنبال آن یک شماره ترتیب تراکنش 4 بایتی است
[ترجمه ترگمان]شناسه تراکنش حاوی شناسه ارسال کامپیوتر (۱۶ بیت اول)بعد از یک شماره ترتیب تراکنش ۴ بایتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On peut identifier celles du centre comme des lys.
[ترجمه گوگل]در سلول های شناسه peut du center comme des lys
[ترجمه ترگمان]این identifier را به مثابه گل lys تلقی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This model also defines the transaction identifier, the mechanism of locking and detecting conflict. At last, three sub-model processing is proposed.
[ترجمه گوگل]این مدل همچنین شناسه تراکنش، مکانیسم قفل و تشخیص تضاد را تعریف می کند در نهایت، سه پردازش مدل فرعی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]این مدل معرف تبادل، مکانیزم قفل کردن و تشخیص تعارض را تعریف می کند در نهایت، سه فرآیند زیر مدل پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This call includes the source security identifier (sid), the security class (constructed from the details of the requested operation), the particular socket call, and optional auxiliary audit data.
[ترجمه گوگل]این فراخوانی شامل شناسه امنیتی منبع (sid)، کلاس امنیتی (ساخته شده از جزئیات عملیات درخواستی)، فراخوانی سوکت خاص، و داده های ممیزی کمکی اختیاری است
[ترجمه ترگمان]این فراخوانی شامل شناسه امنیتی منبع (sid)، کلاس امنیت (ساخته شده از جزییات عملیات درخواست شده)، تماس سوکت خاص، و داده های حسابرسی کمکی کمکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] شناسه ؛ معرف - معرف، شناسه اسامی تعداد که در یک برنامه به ار می رود و توسط برنامه نویس تعریف می شود. بیشتر معرفها بیانگر متغیر ها هستند . ( نگاه کنید به variable ) با این حال برخی از زبانها امکان استفده از معرفها را به عنوان عناصر ثابت ایجاد می کنند تا در صورت نیاز بتوان با تغییر مقدار آن به مقدار ثابت دیگری در برنامه اشاره کرد . همچنین نگاه کنید به constant .
[برق و الکترونیک] شناسه
[ریاضیات] شناسه، شناساگر، تشخیص دهنده، شاخص
[آب و خاک] شناسائی کننده

انگلیسی به انگلیسی

• one who identifies; one who associates himself with a particular cause or idea

پیشنهاد کاربران

در زبان شناسی: شناسا؛ آن چیزی که هویت چیزی دیگر "شناخته" را تعیین می کند.
شناسال [شناس ( بن مضارع شناختن ) و ـال]: وسیله شناسایی کردن چیزی
منابع• https://vn.amoosin.com/wiki/شناسال
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : identify
✅️ اسم ( noun ) : identification / identity / identifier
✅️ صفت ( adjective ) : identifiable
✅️ قید ( adverb ) : identifiably
شناسه ، مولفه
An identifier is a name that indentifies
The abbreviation ID often refers to identity identification , the process of identifying or an identifier
An identifier may be a word number , letter , symbol , or any combination of those
کد شناسایی
( به خصوص وقتی که در متن ID ( شناسه ) را هم دارید می توانید از �کد شناسایی� برای identifier استفاده کنید.
شناسه - id
identifier ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: شناسانه 1
تعریف: مجموعه‏ای از نویسه‏ها که برای شناسایی در پیام گنجانده می‏شود
شناساگر
شناسه

بپرس