• : تعریف: of or characteristic of an idealist or idealism. • متضاد: cynical, down-to-earth, unidealistic • مشابه: high-minded, utopian, visionary
- These volunteers are young and idealistic and have confidence that they can change the world.
[ترجمه گوگل] این داوطلبان جوان و ایده آل گرا هستند و اطمینان دارند که می توانند دنیا را تغییر دهند [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The scheme was criticized as too idealistic and impracticable.
[ترجمه گوگل]این طرح به عنوان بیش از حد ایده آلیستی و غیر عملی مورد انتقاد قرار گرفت [ترجمه ترگمان]این طرح به عنوان too و غیرعملی مورد انتقاد قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I don't think her idealistic plans will ever materialise.
[ترجمه گوگل]فکر نمیکنم برنامههای آرمانگرایانه او هرگز محقق شود [ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم نقشه های idealistic باعث ظاهر شدن مو به مو شه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I don't think her idealistic plans will ever materialize.
[ترجمه گوگل]فکر نمیکنم برنامههای آرمانگرایانه او هرگز محقق شود [ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم نقشه های خیالی او همیشه وجود داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The drama takes an idealistic, even a naive view of the subject.
[ترجمه گوگل]درام نگاهی ایده آلیستی و حتی ساده لوحانه به موضوع دارد [ترجمه ترگمان]درام، حتی یک دیدگاه ساده از این موضوع، یک idealistic را به خود می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When I was young and idealistic I believed it was possible to change the world.
[ترجمه گوگل]وقتی جوان بودم و ایده آل گرا بودم، معتقد بودم که می توان دنیا را تغییر داد [ترجمه ترگمان]زمانی که جوان و idealistic بودم، معتقد بودم که تغییر دنیا ممکن است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Idealistic young people died for the cause.
[ترجمه گوگل]جوانان آرمان گرا برای این هدف جان خود را از دست دادند [ترجمه ترگمان]جوان ها به خاطر علت مرگ مردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. People say that students are by definition idealistic and impatient.
[ترجمه گوگل]مردم می گویند که دانش آموزان بنا به تعریف آرمان گرا و کم حوصله هستند [ترجمه ترگمان]مردم می گویند که دانش آموزان با تعریف idealistic و ناشکیبا بودن تعریف می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It'seemed to an idealistic and illusory dream.
[ترجمه گوگل]به نظر یک رویای آرمان گرایانه و توهمی بود [ترجمه ترگمان]به نظرش یک رویای رویایی و موهوم به نظر می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He set forth an idealistic view of society.
[ترجمه گوگل]او دیدگاهی آرمان گرایانه نسبت به جامعه مطرح کرد [ترجمه ترگمان]او دیدگاه idealistic از جامعه را به نمایش گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But because it was idealistic it was the more persuasive when he preached it to his young contemporaries.
[ترجمه گوگل]اما از آنجایی که ایدهآلیستی بود، زمانی که او آن را برای همعصران جوانش موعظه کرد، قانعکنندهتر بود [ترجمه ترگمان]ولی از آن رو که it بود، هنگامی که آن را برای معاصران خود تبلیغ می کرد، the بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He seems increasingly to distrust the idealistic visions of humanity that typify his early works.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او به طور فزاینده ای به دیدگاه های ایده آلیستی بشریت که نمونه کارهای اولیه او است، بی اعتماد است [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او به طور فزاینده ای به رویاهای آرمان گرایانه بشریت که نمونه کاره ای اولیه او هستند، بی اعتماد است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Anna was a fiercely idealistic woman whose prematurely white hair flared like flame from her freckled face.
[ترجمه گوگل]آنا زنی به شدت آرمان گرا بود که موهای نابهنگام سفیدش مانند شعله ای از صورت کک و مکش بیرون می زد [ترجمه ترگمان]آنا زن fiercely بود که موی بور prematurely مانند شعله ای از چهره کک مکی او زبانه می کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Voters have tossed out the coalition of young, idealistic, inexperienced and fractious liberal parties that won in 199
[ترجمه گوگل]رای دهندگان ائتلاف احزاب لیبرال جوان، آرمان گرا، بی تجربه و متفرق را که در سال 199 پیروز شدند، کنار زده اند [ترجمه ترگمان]رای دهندگان ائتلاف جوانان، idealistic، بی تجربه و fractious را رها کرده اند که در ۱۹۹ حزب پیروز شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The years of being branded impulsive, scatterbrained, too idealistic rushed back to mock her.
[ترجمه گوگل]سالهایی که او را تکاندهنده، پراکنده و بیش از حد ایدهآلگرا میخواندند، با عجله برگشتند تا او را مسخره کنند [ترجمه ترگمان]سال ها لاف و impulsive، گیج، گیج، و too به سوی او هجوم بردند تا او را مسخره کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The idealistic arm of animal protectionism also includes its fair share of extremists, such as the now infamous Animal Liberation Front.
[ترجمه گوگل]بازوی آرمانگرایانه حمایت از حیوانات همچنین شامل سهم عادلانه آن از افراط گرایان است، مانند جبهه بدنام آزادی حیوانات [ترجمه ترگمان]بازوی ایده آل سیاست حمایت از حیوانات نیز شامل سهم عادلانه آن از افراط گرایان، مانند جبهه آزادی بخش حیوانات، است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ارمانی (صفت)
idealistic
ارمان گرا (صفت)
idealistic
وابسته به آرمان گرایی (صفت)
idealistic
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to idealists, principled, living according to some standard of perfection; of or pertaining to idealism, of the tendency to form ideals, of the pursuit of high and noble goals idealistic people base their behaviour on ideals.