icefall

/ˈaɪsfɔːl//ˈaɪsfɔːl/

معنی: توده یخ غلتان، ابشار یخی
معانی دیگر: (در یخرودها - توده ی یخ خرد شده در پایان یخرود به ویژه در جایی که شیب تند دارد) یخشار، آبشار یخی، توده ی غلتان

جمله های نمونه

1. The constantly shifting Khumbu Icefall is like a bunch of ice cubes continually tumbling down the icy mountain wall, " said photographer Bobby Model. "
[ترجمه گوگل]بابی مدل عکاس گفت: آبشار یخی خومبو که دائماً در حال تغییر است، مانند دسته‌ای از تکه‌های یخ است که به طور مداوم از دیواره کوه یخی فرو می‌روند
[ترجمه ترگمان]عکاس بابی Model، عکاس، گفت: \" تغییر مداوم Khumbu مانند یک خوشه یخ است که پیوسته از بالای کوه یخی عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The constantly shifting Khumbu Icefall is like a bunch of ice cubes continually tumbling down the icy mountain wall," said photographer Bobby Model about this image.
[ترجمه گوگل]بابی مدل عکاس درباره این تصویر گفت: آبشار یخی خومبو که دائماً در حال تغییر است، مانند دسته‌ای از تکه‌های یخ است که دائماً از دیواره یخی کوه پایین می‌افتند
[ترجمه ترگمان]عکاس بابی مدلی در مورد این تصویر گفت: \" تغییر مداوم Khumbu Icefall مانند یک مشت یخ است که پیوسته از دیواره کوه یخی عبور می کند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The operation, called Operation Icefall, was led by officers from the Metropolitan police's clubs and vice unit.
[ترجمه گوگل]این عملیات که عملیات سقوط یخ نامیده می شود، توسط افسران کلوپ ها و معاونت پلیس متروپولیتن هدایت می شد
[ترجمه ترگمان]این عملیات، موسوم به عملیات Icefall، توسط افسران پلیس و واحد پلیس پایتخت هدایت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From the horrific icefall to the drying up Twins Lake, from th"e dancing road" to the poverty- stricken natives, the author witnessed the crisis of Yellow River Source.
[ترجمه گوگل]از ریزش یخ وحشتناک گرفته تا دریاچه دوقلوهای خشک شده، از "جاده رقص" تا بومیان فقیر، نویسنده شاهد بحران منبع رودخانه زرد بود
[ترجمه ترگمان]از the وحشتناک به خشک کردن دو قلوها از دریاچه، از \"مسیر رقص\" گرفته تا بومیان فقیر، نویسنده شاهد بحران رودخانه زرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The treacherous Khumbu Icefall has taken the lives of many climbers on their first day as they head to their first camp.
[ترجمه گوگل]آبشار یخی خائنانه خومبو جان بسیاری از کوهنوردان را در اولین روز زندگی خود که به سمت اولین کمپ خود می روند، گرفته است
[ترجمه ترگمان]The treacherous Icefall زندگی بسیاری از کوهنوردان را در اولین روز خود هنگامی که به اولین کمپ خود رسیدند، گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Northeast of the icefall, the glacier's surface is mostly smooth for several kilometers until a network of crevasses mark the surface.
[ترجمه گوگل]در شمال شرقی آبشار یخی، سطح یخچال تا چندین کیلومتر صاف است تا زمانی که شبکه‌ای از شکاف‌ها سطح را مشخص کنند
[ترجمه ترگمان]در شمال شرقی آبشار یخی، سطح یخچال به مدت چند کیلومتر صاف است تا اینکه شبکه ای از شکاف های crevasses سطح آن به وجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After a hard winter freeze, however, Dow Spout becomes a slick, crystalline "icefall".
[ترجمه گوگل]با این حال، پس از یخ زدگی سخت زمستانی، داو اسپات به یک "ریزش یخی" نرم و کریستالی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]پس از یک توقف سخت زمستانی، داو داو به عنوان آبشار \"آبشار یخی\" تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tourists of Glacier Explorer boats say the icefall caused waves of up to 5 meters in height which swept up and down the lake for 30 minutes.
[ترجمه گوگل]گردشگران قایق های Glacier Explorer می گویند که آبشار یخ باعث ایجاد امواجی به ارتفاع 5 متر شد که به مدت 30 دقیقه دریاچه را بالا و پایین می برد
[ترجمه ترگمان]گردشگران آمریکایی اکسپلورر می گویند که این آبشار یخی باعث ایجاد امواجی با ارتفاع ۵ متر می شود که به مدت ۳۰ دقیقه از دریاچه بالا و پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A climber uses a ladder to cross a crevasse at Everest's Khumbu Icefall, not far above base camp.
[ترجمه گوگل]یک کوهنورد از یک نردبان برای عبور از شکافی در آبشار یخی خومبو در اورست، نه چندان دور بالای کمپ اصلی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یک کوهنورد از نردبانی استفاده می کند تا از یک شکاف در قله اورست به نام Khumbu s عبور کند که خیلی بالاتر از کمپ اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sherpa traversing a ladder on an ice fall Sherpa Nima Dorje Tamang traverses a ladder on the Khumbu Icefall of Mount Everest in Nepal.
[ترجمه گوگل]شرپا در حال عبور از نردبان بر روی سقوط یخی شرپا نیما دورجه تامانگ از نردبانی در آبشار یخی خومبو در کوه اورست در نپال عبور می کند
[ترجمه ترگمان]شرپا traversing از یک نردبان بر روی یک آبشار یخی نیما Dorje Tamang از نردبانی از کوه اورست در کوه اورست در نپال استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Where the ice passes over especially steep terrain, ripple marks on the glacier surface indicate the icefall.
[ترجمه گوگل]در جایی که یخ از روی زمین به خصوص شیب دار می گذرد، علائم موجی روی سطح یخچال نشان دهنده آبشار یخ است
[ترجمه ترگمان]جایی که یخ از روی زمین پرشیب عبور می کند، علامت های موج دار روی سطح یخچال نشان دهنده آبشار یخی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Shifting ice exposes new crevasses with little warning, making the Khumbu Icefall the most dangerous section of a southern Everest ascent.
[ترجمه گوگل]جابه‌جایی یخ شکاف‌های جدید را بدون هشدار کمی آشکار می‌کند و آبشار یخی خومبو را به خطرناک‌ترین بخش صعود به اورست جنوبی تبدیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]تغییر دادن یخ، crevasses جدید با هشدار کم را آشکار می کند و the را به خطرناک ترین بخش یک صعود از قله اورست تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Look at the walls and slopes of the Khumbu glacier [which flows 5 miles down from an icefall on the southern flanks of Everest].
[ترجمه گوگل]به دیوارها و دامنه‌های یخچال خومبو [که 5 مایلی از یک آبشار یخی در جناح‌های جنوبی اورست می‌ریزد] نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]به دیوارها و دامنه های کوه یخی Khumbu نگاه کنید که ۵ مایل پایین تر از آبشار یخی در دامنه های جنوبی اورست قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Every step is critical on Mount Everest. The treacherous Khumbu Icefall has taken the lives of many climbers on their first day as they head to their first camp.
[ترجمه گوگل]هر قدم در قله اورست حیاتی است آبشار یخی خائنانه خومبو جان بسیاری از کوهنوردان را در اولین روز زندگی خود که به سمت اولین کمپ خود می روند، گرفته است
[ترجمه ترگمان]هر قدم برای کوه اورست حیاتی است The treacherous Icefall زندگی بسیاری از کوهنوردان را در اولین روز خود هنگامی که به اولین کمپ خود رسیدند، گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توده یخ غلتان (اسم)
glacier, iceberg, icefall

ابشار یخی (اسم)
icefall

تخصصی

[] یخشار - یخشار، آبشار یخ

انگلیسی به انگلیسی

• glacial ice formation resembling a frozen waterfall; falling of a mass of ice (from a glacier, etc.)

پیشنهاد کاربران

icefall ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: یخشار
تعریف: بخشی از یخسار که براثر افزایش ناگهانی و شدید شیب در هم شکسته میشود و فرومیریزد

بپرس