icebreaker

/ˈaɪˌsbrekər//ˈaɪsbreɪkə/

معنی: قایق یخ شکن، کشتی یخشکن
معانی دیگر: (کشتی) یخ شکن، (پل یا اسکله و غیره - برآمدگی به شکل 8 که برای حفظ بنا از یخ شناور در جلو پایه ها تعبیه می شود) یخ شکاف، قایق ی شکن، کشتی ی شکن، کرجی ی  شکن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a ship capable of breaking thick ice to allow passage.

(2) تعریف: something that relieves social tensions caused by formality or awkwardness.

- His joke was an immediate icebreaker.
[ترجمه pouya] شوخی اش یخ مجلس را آب کرد
|
[ترجمه آریس حق وردیان] شوخی او باعث شد یخ مجلس بشکند ( سر صحبت باز شود )
|
[ترجمه گوگل] شوخی او یک یخ شکن فوری بود
[ترجمه ترگمان] شوخی او یک کشتی یخ شکن فوری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. An annual freshman icebreaker called "Dickerella," in which women and men pair off for trips to a local burger Joint named Dick's, has become a farce.
[ترجمه گوگل]یک یخ شکن سالانه سالانه به نام "دیکرلا" که در آن زنان و مردان برای سفر به یک همبرگر محلی به نام دیکز جفت می شوند، به یک مسخره تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی سال اول به نام \"Dickerella\" که در آن زنان و مردان برای سفر به یک همبرگر محلی به نام دیک s عازم سفر می شوند، به یک نمایش مضحک تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An annual freshman icebreaker called " Dickerella, " in which women and men pair off for trips to a local burger Joint . . .
[ترجمه زهره] مراسم سالانه ای که برای آب کردن یخ سال اولی ها برگزار می شود، دیکرلا نام دارد که در آن زن ها و مردها برای رفتن به برگر فروشی محلی با هم جفت می شوند.
|
[ترجمه گوگل]یک یخ شکن سالانه به نام "دیکرلا" که در آن زنان و مردان برای سفر به یک همبرگر محلی جفت می شوند
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی سال اول به نام \"Dickerella\" نام دارد که در آن زنان و مردان برای سفر به یک شرکت مشترک برگر به مسافرت می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This game is an effective icebreaker at the beginning of a semester.
[ترجمه گوگل]این بازی یک یخ شکن موثر در ابتدای یک ترم است
[ترجمه ترگمان]این بازی در ابتدای یک ترم an کارآمد محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The atomic icebreaker reeved the icebergs.
[ترجمه گوگل]یخ شکن اتمی کوه های یخ را پر کرد
[ترجمه ترگمان]The اتمی کوه های یخی را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Excellent fun and a good icebreaker for the kids.
[ترجمه گوگل]سرگرم کننده عالی و یک یخ شکن خوب برای بچه ها
[ترجمه ترگمان]تفریح خوبی بود و پیاده روی خوبی برای بچه ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eddie has scored her first basket, an icebreaker that helps her self-confidence.
[ترجمه گوگل]ادی اولین سبد خود را به ثمر رسانده است، یک یخ شکن که به اعتماد به نفس او کمک می کند
[ترجمه ترگمان]ادی اولین سبد خود را به ثمر رساند، an که به اعتماد به نفس خود کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A steam-powered icebreaker for the transportation of the trains on Lake Baikal, built in 189
[ترجمه گوگل]یک یخ شکن بخار برای حمل و نقل قطارها در دریاچه بایکال، ساخته شده در سال 189
[ترجمه ترگمان]یک ماشین بخار با نیروی بخار برای حمل و نقل قطار در دریاچه بایکال که در سال ۱۸۹ ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Probably formed on the side of the Finnish icebreaker Tarmo, a feather-edged loaf of ice floats in the Gulf of Finland.
[ترجمه گوگل]احتمالاً در کنار یخ‌شکن فنلاندی تارمو شکل گرفته است، یک تکه یخ لبه‌دار در خلیج فنلاند شناور است
[ترجمه ترگمان]احتمالا در طرف فنلاندی \"icebreaker Tarmo\"، یک قرص نان که لبه پر از یخ در خلیج فنلاند شناور است، شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its Icebreaker brand is popular withyoung, image - conscious outdoor enthusiasts.
[ترجمه گوگل]نام تجاری Icebreaker آن در بین علاقه مندان جوان و آگاه به فضای باز محبوب است
[ترجمه ترگمان]برند icebreaker آن withyoung محبوب، مشتاقان بیرونی در فضای تصویر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Barber was aboard the Canadian research icebreaker Amundsen, checking on ice in the Beaufort Sea north of Alaska and Western Canada.
[ترجمه گوگل]باربر سوار بر یخ شکن تحقیقاتی کانادایی آموندسن بود و یخ دریای بوفورت در شمال آلاسکا و غرب کانادا را بررسی می کرد
[ترجمه ترگمان]باربر در کشتی تحقیقاتی کانادایی icebreaker Amundsen بود که بر روی یخ در دریای بوفورت در شمال آلاسکا و غرب کانادا نظارت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He told jokes as an icebreaker.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک یخ شکن جوک می گفت
[ترجمه ترگمان]او به شوخی به شوخی گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Icebreaker Louis Saint Laurent in Resolute Bay, Nunavut Territory, Canada.
[ترجمه گوگل]یخ شکن لوئیس سن لوران در خلیج رزولو، منطقه نوناووت، کانادا
[ترجمه ترگمان]icebreaker لوئیس سن لوران در خلیج Resolute، قلمرو نوناووت، کانادا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A subtle joke is always a good icebreaker.
[ترجمه گوگل]یک شوخی ظریف همیشه یک یخ شکن خوب است
[ترجمه ترگمان]یک شوخی ظریف همیشه یک کشتی یخ شکن خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قایق یخ شکن (اسم)
iceboat, icebreaker

کشتی یخ شکن (اسم)
icebreaker

انگلیسی به انگلیسی

• boat used to make a passage through ice; tool used to crush ice; opening remark or joke designed to put people at ease

پیشنهاد کاربران

یخ شکن/آب شدن یخ.
یک یخ شکن در واقع یک فعالیت یا سؤال کوتاه است که به منظور شکستن یخ بین افراد و ایجاد ارتباط و تعامل در محیط های اجتماعی یا کسب و کار استفاده می شود. هدف اصلی یک یخ شکن، ایجاد یک بستر راحت و دوستانه برای شروع مکالمه و ارتباط بین افراد است.
ابتکار
جو را عوض کردن، یخ مجلس را شکاندن
هر آنچه برای باز کردن سر صحبت به کار رود.
Dogs are great icebreakers. ‎
سگ ها موضوع فوق العاده ای برای باز کردن سر صحبت با دیگران هستند.
موضوع یا فردی که در گفتگو باعث آب شدن یخ بین افراد می شود. ( روابط را گرم می کند. )
آب کردن یخ مجلس در ابتدای صحبت
فردی که صحبت را شروع می کند و پیشقدم است.

بپرس