icebox

/ˈaɪˌsbɑːks//ˈaɪsbɒks/

معنی: یخدان، یخچال، سرد خانه اشپز خانه
معانی دیگر: یخدان، یخچال

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a refrigerator.

(2) تعریف: an insulated box containing ice and used for preserving or cooling food.

جمله های نمونه

1. this icebox is brand-new
این یخچال نو نو است.

2. Put the whisky in the icebox to chill.
[ترجمه گوگل]ویسکی را در جعبه یخ قرار دهید تا خنک شود
[ترجمه ترگمان]ویسکی را توی یخچال بگذار تا خنک بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He bends down and reaches into an icebox below the counter.
[ترجمه گوگل]خم می شود و دستش را به جعبه یخی زیر پیشخوان می برد
[ترجمه ترگمان]خم می شود و دستش را به داخل جعبه کوچکی که زیر پیشخوان است دراز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The icebox was packed with beer and he'd prepared a lobster salad that he'd left on ice.
[ترجمه گوگل]جعبه یخ پر از آبجو بود و او سالاد خرچنگ را آماده کرده بود که روی یخ گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]یخچال پر از آبجو بود و یک سالاد خرچنگ برای خرچنگ آماده کرده بود که روی یخ گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No cold cash in the Nugent icebox, however, so I moved on.
[ترجمه گوگل]با این حال، هیچ پول نقدی در جعبه یخی Nugent وجود نداشت، بنابراین من به راه خود ادامه دادم
[ترجمه ترگمان]با این حال، پول نقد در یخچال در یخچال پیدا نشد، بنابراین به راه خود ادامه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Icebox makers and ice delivery men thought they could slide by until companies like Frigidaire started selling a lot of refrigerators.
[ترجمه گوگل]سازندگان جعبه یخ و تحویل‌دهنده‌های یخ فکر می‌کردند که می‌توانند از کنار آن عبور کنند تا اینکه شرکت‌هایی مانند Frigidaire شروع به فروش یخچال‌های زیادی کردند
[ترجمه ترگمان]سازندگان Icebox و مردان تحویل یخ فکر می کردند که تا زمانی که شرکت هایی مانند Frigidaire شروع به فروش یخچال و یخچال کنند، آن ها می توانند تا زمانی که شرکت هایی مانند Frigidaire شروع به فروش یخچال کنند، این کار را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You buy a beefsteaktransfer it from the butcher's icebox to your own.
[ترجمه گوگل]شما یک استیک گوشت گاو می‌خرید و آن را از جعبه یخ قصاب به خودتان منتقل می‌کنید
[ترجمه ترگمان]تو از آن یخچال تازه از جعبه butcher برای خودت خریداری کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He put a water - melon in the icebox to chill.
[ترجمه گوگل]او یک هندوانه را در جعبه یخ گذاشت تا خنک شود
[ترجمه ترگمان]او یک هندوانه توی یخچال گذاشت تا خنک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lemonade is in the icebox.
[ترجمه گوگل]لیموناد در جعبه یخ است
[ترجمه ترگمان] لیموناد توی یخچال هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I stored a lot of food in my icebox.
[ترجمه گوگل]من مقدار زیادی غذا در جعبه یخم ذخیره کردم
[ترجمه ترگمان] توی یخچال خیلی غذا ذخیره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then he slunk to the icebox.
[ترجمه گوگل]سپس به سمت جعبه یخ فرو رفت
[ترجمه ترگمان]بعد یواشکی به طرف جعبه چوبی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Making an efficient icebox was not as easy as we might now suppose.
[ترجمه گوگل]ساختن یک جعبه یخ کارآمد آنقدرها هم که اکنون تصور می کنیم آسان نبود
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به این جعبه به آن آسانی نیست که ما می توانستیم تصور کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ray has a nasty habit of raiding the icebox late at night.
[ترجمه گوگل]ری عادت بدی دارد که اواخر شب به جعبه یخ حمله می کند
[ترجمه ترگمان]ری عادت بدی برای حمله به یخچال داشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can you open your icebox?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید جعبه یخ خود را باز کنید؟
[ترجمه ترگمان]می شه یخچال رو باز کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یخدان (اسم)
chest, icebox, freezer

یخچال (اسم)
icebox, refrigerator, icehouse

سرد خانه اشپز خانه (اسم)
icebox, refrigerator

انگلیسی به انگلیسی

• freezer compartment; refrigerator; ice chest, cooler
an icebox is a refrigerator; used in american english.
compartment for freezing, freezer, ice-closet

پیشنهاد کاربران

icebox به معنای یخچال یا یخدان است. این کلمه مربوط به دورانی است که یخچال گازی و الکتریکی هنوز اختراع نشده بود
یخدان

بپرس