ice skating

/aɪs ˈskeɪtɪŋ//aɪs ˈskeɪtɪŋ/

جمله های نمونه

1. Would you like to go ice skating?
[ترجمه mas] آیا میخواهی به اسکیت روی یخ بری؟
|
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید اسکیت روی یخ بروید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری اسکیت بازی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ice skating has long been a staple of ABC's sports programming.
[ترجمه گوگل]اسکیت روی یخ مدتهاست که جزء اصلی برنامه های ورزشی ABC بوده است
[ترجمه ترگمان]اسکی روی یخ از دیرباز یکی از مهم ترین برنامه های برنامه های ورزشی ABC بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ice skating was great fun and fairly easy to learn which really surprised me.
[ترجمه Hhhh] 3. اسکیت روی یخ بسیار سرگرم کننده بود و یادگیری آن بسیار آسان بود که واقعاً مرا غافلگیر کرد.
|
[ترجمه گوگل]اسکیت روی یخ بسیار سرگرم کننده بود و یادگیری آن نسبتاً آسان بود که واقعاً من را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان]اسکی روی یخ خیلی سرگرم کننده بود و خیلی آسان بود که یاد بگیرم که واقعا مرا شگفت زده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He started ice skating at then switched to soccer, wrestling, boxing and weightlifting.
[ترجمه گوگل]او اسکیت روی یخ را از آن زمان شروع کرد و سپس به فوتبال، کشتی، بوکس و وزنه برداری روی آورد
[ترجمه ترگمان]او شروع به اسکی روی یخ کرد و سپس به فوتبال، کشتی، مشتزنی و وزنه برداری پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Other winter days, they all went ice skating on the pond at Jackson Park.
[ترجمه S] او می گوید عاشق اسکیت روی یخ است.
|
[ترجمه گوگل]دیگر روزهای زمستانی، همه آنها به اسکیت روی یخ روی برکه در پارک جکسون رفتند
[ترجمه ترگمان]روزه ای زمستان دیگر، همگی روی دریاچه جکسون پارک اسکیت بازی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She says she loves ice skating.
[ترجمه گوگل]او می گوید که عاشق اسکیت روی یخ است
[ترجمه ترگمان] میگه عاشق اسکی روی یخ - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ice skating show features twelve Olympic and world champions.
[ترجمه گوگل]در نمایش اسکیت روی یخ دوازده قهرمان المپیک و جهان حضور دارند
[ترجمه ترگمان]در اسکیت روی یخ دوازده قهرمان المپیک و جهانی دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I remember that I liked ice skating on the flooded baseball field in winter.
[ترجمه گوگل]به یاد دارم که اسکیت روی یخ در زمین بیسبال پر آب در زمستان را دوست داشتم
[ترجمه ترگمان]به یاد دارم که در زمستان از اسکی روی زمین بیس بال خوشم آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Winter in many places means ice skating, sledding and fights.
[ترجمه گوگل]زمستان در بسیاری از جاها به معنای اسکیت روی یخ، سورتمه سواری و دعوا است
[ترجمه ترگمان]زمستان در بسیاری از جاها یعنی اسکی روی یخ، سورتمه سواری و مبارزه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the winter, lots of young people go ice skating.
[ترجمه گوگل]در زمستان، بسیاری از جوانان به اسکیت روی یخ می روند
[ترجمه ترگمان]در زمستان، بسیاری از جوان ها با یخ بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are three kinds of ice skating events : speed skating, figure skating and roller skating.
[ترجمه F] سه نوع اسکیت روی یخ وجود دارد :اسکیت سریع ، اسکیت روی شکل و اسکیت غلتکی وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]سه نوع رویداد اسکیت روی یخ وجود دارد: اسکیت سرعت، اسکیت بازی و اسکیت غلتکی
[ترجمه ترگمان]سه نوع اسکی روی یخ وجود دارد: اسکی روی اسکیت، بازی اسکیت و اسکیت بازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Winter in many places means ice skating, sledding, and snowball fights.
[ترجمه گوگل]زمستان در بسیاری از جاها به معنای اسکیت روی یخ، سورتمه سواری و مبارزه با گلوله برفی است
[ترجمه ترگمان]زمستان در بسیاری از جاها یعنی اسکی روی یخ، سورتمه و گلوله برفی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An ice skating show, Ice Follies is very entertaining.
[ترجمه گوگل]نمایش اسکیت روی یخ، Ice Follies بسیار سرگرم کننده است
[ترجمه ترگمان]یک نمایش اسکی روی یخ خیلی سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Teenagers can go blading or ice skating.
[ترجمه گوگل]نوجوانان می توانند تیغه سواری یا اسکیت روی یخ کنند
[ترجمه ترگمان]نوجوون ها می تونن برن \"blading\" یا اسکی روی یخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of gliding on ice wearing ice skates (special shoes fitted with metal runners)
ice-skating is the activity or sport of skating on ice.

پیشنهاد کاربران

پاتیناژ ( اسکیت روی یخ )
مثال:
I would like to devise a method for keeping my toes from becoming numb while I am ice - skating.
می خواهم روشی را ابداع کنم تا پاهایم در موقع پاتیناژ ( اسکیت روی یخ ) بی حس نشوند.
slang: Smoking or being intoxicated by smoking crystal meth ( methamphetamine hydrochloride ) . A reference to the ice - like appearance of the drug.
اسکی روی یخ 🛷🎿🏔🗻
ice skating ( ورزش )
واژه مصوب: یخ سُری
تعریف: حرکت بر روی یخ با استفاده از یخ سُره
اسکی رو یخ
سلام لطفا کامل تر توضیح دهید
پاتیناژ
اسکی روی یخ

اسکی روی یخ

اسکیت روی یخ
اسکی روی یخ
اسکی روی یخ
پاتیناژ
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس