ice cold

/ˈaɪskoʊld//aɪskəʊld/

بسیار سرد، مثل یخ، فوق العاده سرد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: extremely cold.
متضاد: hot
مشابه: arctic, frigid

- ice-cold hands
[ترجمه گوگل] دست های سرد
[ترجمه ترگمان] دست های یخ زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: unemotional; unfeeling.
متضاد: fervid
مشابه: cold, frigid

- an ice-cold response
[ترجمه گوگل] یک پاسخ سرد
[ترجمه ترگمان] پاسخ سرد به یخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• as cold as ice, freezing cold
ice-cold means very cold indeed.
as cold as ice

پیشنهاد کاربران

توی سریال باب اسفنجی قسمت اول از فصل اول وقتی باب میره تا واسه اولین بار خونه سندی رو ببینه، سندی از این صفت برای توصیف یک پارچ پر از آب و یخ استفاده میکنه. . .
Ice - cold water
آیس کولد واتر ( که البته چون t بین دو تا صدا دار میاد چیزی شبیه دِ تلفظ میشه )
🔸 معادل فارسی:
• یخ زده / بسیار سرد
• بی احساس / بی روح / سرد و بی عاطفه
🔸 تعریف ها:
1. ( فیزیکی – دما ) :
به شدت سرد، به اندازه یخ یا نزدیک به آن.
مثال: She handed me a glass of ice - cold water.
...
[مشاهده متن کامل]

او یک لیوان آب یخ به من داد.
2. ( رفتاری – احساسی ) :
فاقد گرمی و صمیمیت، یا کنترل کامل بر احساسات به گونه ای که بی روح یا بی رحم به نظر برسد.
مثال: He gave me an ice - cold stare.
او نگاهی سرد و بی احساس به من انداخت.
🔸 مترادف ها:
• ( برای دما ) : freezing – icy – frosty – chilled – frigid
• ( برای احساس ) : unemotional – detached – unfeeling – cold - hearted

تگری
آدمی که خیلی خشکه و همه چی رو به شکلی منطقی می بینه، آدم بدون احساس
سرمازده