invoice

/ˈɪnvɒjs//ˈɪnvoɪs/

معنی: صورت حساب، صورت، سیاهه، فاکتور، صورت کردن، فاکتور نوشتن
معانی دیگر: فاکتور نوشتن یا دادن، بیجک دادن، (فهرست قلم به قلم کالاهای فرستاده شده یا خدمات داده شده با ذکر مقدار و قیمت و هزینه ی حمل هریک و غیره) فاکتور، برگ فروش، سیاهه ی فروش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a detailed statement of goods sold or shipped or of services provided, including their prices or charges.
مشابه: bill

- The restaurant owner complained that he had not received some of the items listed on the supply company's invoice.
[ترجمه Ali Moarebi] مالک رستوران شکایت داشت که بعضی از اقلام فهرست شده در فاکتور شرکت ارائه دهنده را دریافت نکرده
|
[ترجمه گوگل] صاحب رستوران از عدم دریافت برخی از اقلام درج شده در فاکتور شرکت عرضه کننده شکایت کرد
[ترجمه ترگمان] صاحب رستوران شکایت داشت که او مقداری از اقلام فهرست شده در فاکتور شرکت را دریافت نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The plumber did not accept payment for the job but told the customer that she would receive an invoice from the company.
[ترجمه جعفر شیرخانلو] لوله کش هزینه لوله کشی را قبول نکرد اما به مشتری گفت که یک صورت حساب از طرف شرکت دریافت خواهد کرد.
|
[ترجمه گوگل] لوله کش پرداختی را برای کار قبول نکرد اما به مشتری گفت که فاکتوری از شرکت دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان] لوله کش از این شغل پول قبول نکرد، اما به مشتری گفت که یک فاکتور از شرکت دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: invoices, invoicing, invoiced
• : تعریف: to present an invoice to or for; bill.
مشابه: bill

جمله های نمونه

1. a signed invoice presumes receipt of goods
بارنامه ی امضا شده نشانه ی دریافت کالا است.

2. The seller has to issue a tax invoice.
[ترجمه گوگل]فروشنده باید فاکتور مالیاتی صادر کند
[ترجمه ترگمان]فروشنده باید یک فاکتور مالیاتی صادر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Please pay the final invoice within two weeks.
[ترجمه گوگل]لطفا فاکتور نهایی را ظرف دو هفته پرداخت کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا فاکتور نهایی را در عرض دو هفته پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will then send you an invoice for the total course fees.
[ترجمه گوگل]سپس ما یک فاکتور برای کل هزینه دوره برای شما ارسال می کنیم
[ترجمه ترگمان]سپس فاکتور هزینه کل را برای شما می فرستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In an invoice the amount of money should be written both in words and in figures.
[ترجمه گوگل]در فاکتور مقدار پول باید هم به صورت کلمه و هم به صورت رقم نوشته شود
[ترجمه ترگمان]در فاکتور مقدار پول باید به صورت کلمات و هم در ارقام نوشته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A signed invoice presumes receipt of the shipment.
[ترجمه گوگل]فاکتور امضا شده دریافت محموله را فرض می کند
[ترجمه ترگمان] یه قبض امضا شده از محموله
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Staple the invoice to the receipt.
[ترجمه گوگل]فاکتور را روی رسید منگنه کنید
[ترجمه ترگمان]فاکتور را به قبض رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The merchandise does not check with invoice.
[ترجمه گوگل]کالا با فاکتور بررسی نمی شود
[ترجمه ترگمان]کالاها با فاکتور کنترل نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Staple the invoice and the receipt together.
[ترجمه گوگل]فاکتور و رسید را با هم منگنه کنید
[ترجمه ترگمان]فاکتور و رسید را به هم اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We'll invoice you for parts and labour.
[ترجمه گوگل]ما برای قطعات و کار شما فاکتور خواهیم گرفت
[ترجمه ترگمان]ما شما را برای قطعات و کار می گذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Releasing the goods without an invoice is most irregular.
[ترجمه گوگل]ترخیص کالا بدون فاکتور بسیار نامنظم است
[ترجمه ترگمان]ترخیص کالا بدون فاکتور، بسیار بی قاعده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A clerk simply verifies that the payment and invoice amount match.
[ترجمه گوگل]یک کارمند به سادگی تأیید می کند که مبلغ پرداخت و فاکتور مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]یک کارمند به سادگی تایید می کند که پرداخت و پرداخت صورت حساب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All fees are payable when the invoice is issued.
[ترجمه گوگل]کلیه هزینه ها هنگام صدور فاکتور قابل پرداخت است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاکتور صادر می شود همه هزینه ها قابل پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If an invoice is not paid within seven days, we automatically send out a reminder.
[ترجمه گوگل]اگر فاکتوری در عرض هفت روز پرداخت نشود، ما به طور خودکار یک یادآوری ارسال می کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر یک فاکتور در عرض هفت روز پرداخت نشود، ما به طور خودکار یک یادآور را ارسال می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I stapled the order form to the invoice.
[ترجمه گوگل]من فرم سفارش را در فاکتور منگنه کردم
[ترجمه ترگمان]من فرم سفارش رو وصل کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صورت حساب (اسم)
account, bill, invoice, facture, tab

صورت (اسم)
face, invoice, figure, physiognomy, sign, aspect, form, visage, picture, shape, hue, file, roll, muzzle, list, schedule, effigy, roster, phase, facies

سیاهه (اسم)
bill, invoice, list, inventory

فاکتور (اسم)
invoice, facture, factor, multiplier, divisor, driving force

صورت کردن (فعل)
invoice

فاکتور نوشتن (فعل)
invoice

تخصصی

[حسابداری] صورتحساب، سیاهه
[کامپیوتر] صورتحساب .
[صنعت] صورتحساب، صورت وضعیت، فاکتور
[حقوق] صورتحساب (صادر کردن)
[ریاضیات] سیاهه، صورت خرید، صورت حساب

انگلیسی به انگلیسی

• list of purchased goods or services provided which includes the individual costs and the total charge
make an invoice; give an invoice to
an invoice is an official document that lists the goods or services that you have received from a person or company and says how much money you owe them.
to invoice someone means to send them an invoice.

پیشنهاد کاربران

( خرده فروشی ) فاکتور فروش
واژه مصوب:
reciept, bill, invoice, facture ( fr. )
برگ خرید
برگه ای حاوی فهرست و قیمت اجناس فروخته شده که فروشنده به خریدار ارائه می کند
متـ. صورت حساب
[عمومی]
Bill
Receipt
صورت وضعیت یا صورت کارکرد در پروژه های عمرانی
صورت وضعیت
Purchase invoice : فاکتور خرید
sales invoice : فاکتور فروش
فاکتور , صورتحساب ؛ فاکتور کردن
# Please pay the invoice within two weeks
# We will send you an invoice for the goods
# Staple the invoice and the receipt together
# We'll invoice you for parts and labour
فاکتور نویسی
هر نوع سند عادی تجاری و بازرگانی اعم از:
حواله یا ب کلام قدیم بازار بیجک یا سیاق یا بلیان کنار کله Bill وارد زبان فارسی شده و فته یا سفته و چک یا Check or Cheque
به اعتبار لازم الاجرا رسمی وفق مواد ۱۲۸۴ - ۱۲۸۶ - ۱۲۸۷ازقانون مدنی حواله و برات و سفته ملهم از محشای قوانین تجارت ایران مواد۳۰۷ - ۳۱۰ - ۳۱۴ - ۳۲۰باعنایت از ماده۲۹۰قانون تجارت بلژیک اصلاحیه۱۹۶۰وماده۲۹۱قانون ایالتی بازرگانی آلمان اصلاحیه سال۱۹۹۸ گرچه پیش فاکتوروفاکتور نیز درست ترجمه گردیده اما در علوم قضا معنای بسیار گسترده تر ومنفک از موضوع دفاتر وفاکتور از دوره مقدماتی تا دکترا با۱۶رشته تخصصی با علوم بیمه و بانکی و گمرک بحث میشود.
در آخر کلمه Invoice از کلمه لاتین Invico مشتق گیری شده.
فاکتور - صورتحساب
▪️▪️▪️
The exporter raises an invoice in the usual way on the overseas buyer
پیش فاکتور
Invoices must be submitted by the 24th of every month.
صورت حساب، فاکتور
A detailed and itemized list of the things provided or services done along with their costs
Suppliers should provide an invoice

صورتحساب
صورت وضعیت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس