interception

/ˌɪntərˈsepʃn̩//ˌɪntəˈsepʃn̩/

معنی: جلو گیری، حائل بودن
معانی دیگر: حائل شدن، قطع کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of intercepting or the condition of being intercepted.

(2) تعریف: in sports, esp. football, an act or instance of intercepting a pass.

جمله های نمونه

1. Interception of cell phone calls has been a criminal act since 198 when those devices were included in federal wiretap statutes.
[ترجمه گوگل]شنود تماس‌های تلفن همراه از سال 198 که این دستگاه‌ها در قوانین فدرال شنود گنجانده شدند، یک عمل مجرمانه بوده است
[ترجمه ترگمان]تعداد تماس های تلفن همراه از ۱۹۸ زمانی که این دستگاه ها در ادارات فدرال اداره می شوند، یک اقدام جنایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Always increase the interception angle if the wind significantly affects it.
[ترجمه گوگل]اگر باد به طور قابل توجهی بر آن تأثیر می گذارد، همیشه زاویه رهگیری را افزایش دهید
[ترجمه ترگمان]اگر باد به طور قابل توجهی بر روی آن تاثیر بگذارد، همیشه زاویه رهگیری را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jet fighters practicing interception maneuvers no longer can approach nonmilitary aircraft without consulting ground control first, Sen.
[ترجمه گوگل]سناتور سناتور، جنگنده های جت که مانورهای رهگیری را تمرین می کنند، دیگر نمی توانند بدون مشورت با کنترل زمینی به هواپیماهای غیرنظامی نزدیک شوند
[ترجمه ترگمان]جت های جنگنده که تمرینات رهگیری را تمرین می کنند، دیگر می توانند بدون مشورت اول، بدون مشورت با زمین، به هواپیماهای غیرنظامی نزدیک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A more cynical assessment would be that the Interception of Communications Act 1985 is a crude example of political management.
[ترجمه گوگل]یک ارزیابی بدبینانه تر این است که قانون رهگیری ارتباطات 1985 یک نمونه خام از مدیریت سیاسی است
[ترجمه ترگمان]ارزیابی بدبینانه (cynical)این خواهد بود که تصویب قانون ارتباطات در سال ۱۹۸۵ یک نمونه خام از مدیریت سیاسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. More specifically, in most offices the interception and reading of correspondence which seemed a possible source of useful information still continued.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، در بیشتر دفاتر شنود و خواندن مکاتبات که منبع احتمالی اطلاعات مفید به نظر می رسید، همچنان ادامه داشت
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، در اکثر دفاتر نفوذ و خواندن مکاتبات که به نظر منبع ممکن از اطلاعات مفید بود همچنان ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two series later, Frazier threw an interception that gave Florida possession at its 4
[ترجمه گوگل]دو سری بعد، فریزر یک رهگیری پرتاب کرد که باعث شد فلوریدا به 4 برسد
[ترجمه ترگمان]دو سری بعد، Frazier یک رهگیری را پرتاب کرد که در ۴ سالگی در اختیار فلوریدا قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He returned an interception for a touchdown in the Blue-Gray game and also played well in the Senior Bowl.
[ترجمه گوگل]او در بازی آبی-خاکستری یک توپ قطعی را برای تاچ داون برگرداند و همچنین در Senior Bowl بازی خوبی انجام داد
[ترجمه ترگمان]او برای بازی در بازی آبی - خاکستری نفوذ خود را ادامه داد و همچنین در لیگ برتر نیز به خوبی بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trotter opened his season with interception return for a touchdown in a 41-14 win over Dallas and went from there.
[ترجمه گوگل]تروتر فصل خود را با بازگرداندن توپ به پایان برد تا در پیروزی 41-14 مقابل دالاس به پایان برسد و از آنجا رفت
[ترجمه ترگمان]تروتر فصل خود را با بازگشت به یک فرود ۴۱ - ۴۱ در دالاس باز کرد و از آنجا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So did our successful interception of your spy plane.
[ترجمه گوگل]رهگیری موفقیت آمیز ما از هواپیمای جاسوسی شما نیز همینطور بود
[ترجمه ترگمان]پس موفقیت موفق ما از هواپیمای جاسوسی شما بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Secondly, the persistence of a canopy enhances the interception of nutrients from precipitation.
[ترجمه گوگل]ثانیا، ماندگاری یک سایبان باعث افزایش رهگیری مواد مغذی از بارش می شود
[ترجمه ترگمان]دوم، پایداری یک سایبان، نفوذ مواد مغذی را از بارش افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unlike applications for interception in other criminal cases there was no procedure for judicial authorization in the case of security applications.
[ترجمه گوگل]برخلاف درخواست‌های شنود در سایر پرونده‌های کیفری، هیچ رویه‌ای برای مجوز قضایی در مورد درخواست‌های امنیتی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]بر خلاف کاربردهای رهگیری در سایر موارد جنایی، هیچ روش برای اخذ اجازه قضایی در مورد کاربردهای امنیتی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Easy to use, can be arbitrary interception screen picture format for preservation.
[ترجمه گوگل]آسان برای استفاده، می تواند فرمت تصویر صفحه نمایش رهگیری دلخواه برای حفظ باشد
[ترجمه ترگمان]آسان برای استفاده، می تواند به صورت دل خواه برای نگهداری از فرمت تصویر برای نگهداری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. LPI (Low Probability Interception) radar technology is on the radar electronic countermeasures important direction of development.
[ترجمه گوگل]LPI (احتمال رهگیری کم) فناوری رادار در رادار اقدامات متقابل الکترونیکی جهت مهم توسعه است
[ترجمه ترگمان]فن آوری رادار هواشناسی پایین (احتمال پایین)در the الکترونیکی رادار جهت مهم توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hobert misread a coverage, thought he was looking at a blitz and threw a killer interception.
[ترجمه گوگل]هوبرت یک پوشش را اشتباه خواند، فکر کرد که به یک حمله برق آسا نگاه می کند و یک رهگیری قاتل پرتاب کرد
[ترجمه ترگمان]Hobert یک پوشش را اشتباه برداشت و فکر کرد که داره به یک حمله ناگهانی نگاه میکنه و یک قاتل را برای جلوگیری از مرگ پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جلوگیری (اسم)
abatement, curb, prevention, snub, countercheck, suppression, restraint, interdict, obstruction, blockage, restriction, preservation, interdiction, debarment, forbiddance, interception, stoppage

حائل بودن (اسم)
interception

تخصصی

[عمران و معماری] گیرش
[ریاضیات] برش، جلوگیری، فصل، انقطاع
[آب و خاک] اینترسپشن،گیرش گیاهی

انگلیسی به انگلیسی

• act of taking or seizing; delay, hinderance, obstruction; interruption; act of preventing enemy forces from carrying out their mission (military)

پیشنهاد کاربران

1 - رهگیری ( نظامی )
2 - استراق سمع ( رمزنگاری )
interception ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: باران ربایی
تعریف: حفظ آب باران به وسیلۀ پوشش گیاهی و تبخیر آن قبل از رسیدن به سطح زمین
در زمین شناسی معنی برگاب میده
برگاب
جذب سطحی بخشی از یک قطره اب توسط برگ گیاه
در فوتبال : توپ گیری ، قطع توپ
قطع کردن

رهگیری
در رمز نگاری = استراق سمع
در رمز نگاری معنی استراق سمع داره
توی رمز نگاری و کامپیوتر معنی استراق سمع میده

بپرس