injurious

/ˌɪnˈdʒʊriəs//ɪnˈdʒʊərɪəs/

معنی: مضر، اسیب رسان
معانی دیگر: آسیب بخش، زیان آور، زیان بخش، آزارگر، آسیب گر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: injuriously (adv.), injuriousness (n.)
(1) تعریف: tending to cause damage; harmful; hurtful.
مترادف: damaging, deleterious, harmful, hurtful
متضاد: benign
مشابه: adverse, bad, baneful, destructive, detrimental, disastrous, fell, inimical, insalubrious, malign, malignant, noxious, pernicious, ruinous, toxic, unfavorable, virulent

(2) تعریف: offensive or slanderous.
مترادف: calumnious, damaging, defamatory, offensive, slanderous
مشابه: abusive, corrosive, cutting, deleterious, derogatory, destructive, detrimental, hurtful, inimical, libelous, maleficent, malign, malignant, noxious, prejudicial, ruinous, scurrilous, vicious, wrongful

جمله های نمونه

1. Smoking is injurious to the health.
[ترجمه گوگل]سیگار برای سلامتی مضر است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His behavior is injurious to the interests of the vast majority of people.
[ترجمه گوگل]رفتار او برای اکثریت قریب به اتفاق مردم مضر است
[ترجمه ترگمان]رفتار او به منافع اکثر مردم لطمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Too much alcohol is injurious to your health.
[ترجمه گوگل]الکل زیاد برای سلامتی مضر است
[ترجمه ترگمان]الکل برای سلامتی شما مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sniffing glue is injurious to your health.
[ترجمه گوگل]بوییدن چسب برای سلامتی شما مضر است
[ترجمه ترگمان]چسب Sniffing برای سلامتی شما مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The action of malicious or injurious falsehood has both similarities to, and important differences from, an action for libel.
[ترجمه گوگل]عمل کذب مخرب یا مضر هر دو شباهت و تفاوت های مهم با اقدام برای افترا دارد
[ترجمه ترگمان]عمل دروغ مغرضانه یا زیان آور، هر دو شباهت های بسیاری دارد و تفاوت های مهمی را از یک عمل تهمت و افترا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was eventually convicted of committing an injurious act, a misdemeanor, police said.
[ترجمه گوگل]پلیس گفت که او در نهایت به ارتکاب یک عمل آسیب رسان، یک جنایت، مجرم شناخته شد
[ترجمه ترگمان]پلیس گفت که او در نهایت به ارتکاب یک اقدام زیان آور محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Smoking is injurious to health.
[ترجمه گوگل]سیگار برای سلامتی مضر است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن برای سلامتی مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The injurious conditions of crystalline lens were examined for 156 workers exposed to trinitrotoluene(TNT) and the affecting factors to injury caused by TNT were analysed.
[ترجمه گوگل]شرایط مضر عدسی کریستالی برای 156 کارگر در معرض تری نیتروتولوئن (TNT) مورد بررسی قرار گرفت و عوامل مؤثر بر آسیب ناشی از TNT مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]شرایط زیان آور لنز بلوری برای ۱۵۶ کارمند در معرض trinitrotoluene (تی ان تی)و عوامل موثر بر جراحت ناشی از تی ان تی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This lady might have thought injurious without being explicit.
[ترجمه گوگل]این خانم بدون اینکه صریح باشد ممکن است فکر مضر کرده باشد
[ترجمه ترگمان]این خانم ممکن بود بی آن که صریح تر صحبت کند، به خود فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All sediment deposition is not injurious.
[ترجمه گوگل]همه رسوبات رسوبی مضر نیستند
[ترجمه ترگمان] همه sediment به درد نمیخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Stress in itself is not necessarily injurious.
[ترجمه گوگل]استرس به خودی خود لزوماً مضر نیست
[ترجمه ترگمان]استرس خودش لزوما زیان آور نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A habit of debt is very injurious to the memory.
[ترجمه گوگل]عادت به بدهکاری برای حافظه بسیار مضر است
[ترجمه ترگمان]عادت بدهی برای حافظه بسیار زیان آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was cashiered for conduct injurious to the reputation of a soldier.
[ترجمه گوگل]او به دلیل رفتاری که به آبروی یک سرباز لطمه زد نقد شد
[ترجمه ترگمان]برای این که به شهرت یک سرباز لطمه وارد کند، از خود رانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No injurious Alteration or Circumscription of Mens Lands.
[ترجمه گوگل]بدون تغییر مضر یا محدود کردن زمین های مردانه
[ترجمه ترگمان] \"نه\" alteration injurious \"، نه\" سرزمین های \" منز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is extremely injurious to plants and tends to destroy them.
[ترجمه گوگل]برای گیاهان بسیار مضر است و تمایل به تخریب آنها دارد
[ترجمه ترگمان]این کار برای گیاهان بسیار زیان آور است و قصد دارد آن ها را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مضر (صفت)
bad, adverse, obnoxious, evil, harmful, detrimental, noxious, damaging, pernicious, inimical, malefic, tortious, baneful, hurtful, pestiferous, nocuous, injurious, derogatory, noisome, unwholesome, inadvisable, impairing, insanitary, nocent

اسیب رسان (صفت)
deleterious, injurious

تخصصی

[بهداشت] آزاردهنده - آسیب رسان

انگلیسی به انگلیسی

• wounding; detrimental, damaging, harmful; hurtful
injurious means harmful or damaging; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : injure
✅️ اسم ( noun ) : injury
✅️ صفت ( adjective ) : injured / injurious
✅️ قید ( adverb ) : injuriously
آسیب زا

بپرس